ابوحاطب بن عمرو بن عبد شمس

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Hosein (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۱۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

وی فرزند عمرو بن عبدشمس، از تیره عامر بن لؤی از قبیله قریش بود[۱]. کنیه او را ابوحاطب[۲] گفته‌اند. برخی نیز او را حاطب نامیده‌اند[۳]، البته احتمال اینکه لفظ "ابو" افتاده باشد، وجود دارد. به همین دلیل ذیل دو عنوان جداگانه در (اسم و کنیه) شرح حال او را آورده‌اند[۴] برادران او، سهیل، سلیط و سکران[۵] و مادرش اسماء دختر حارث بن نوفل - از قبیله اشجع - نام داشت[۶]. وی فرزندی به نام عمرو از ربطه دختر علقمه دارد [۷].

وی از پیشگامان در اسلام و از مهاجران به حبشه[۸] بود. پیش از آنکه رسول خدا(ص) به "دار ارقم" وارد شود، اسلام آورد[۹] و دو هجرت به حبشه داشته است[۱۰]. واقدی او را نخستین[۱۱] و آخرین هجرت کننده همراه جعفر بن ابی طالب از حبشه به مدینه دانسته است[۱۲]. بلاذری، این را که او آخرین هجرت کننده باشد، صحیح نمی‌داند؛ زیرا او در مکه بود که از سوی پیامبر برای خواستگاری سوده رفت[۱۳]. برخی گفته‌اند او که در حبشه بوده[۱۴] چگونه می‌تواند در مکه حامل پیام رسول خدا(ص) به سوده باشد؟ رسول خدا(ص) سوده را سال دهم بعثت، بعد از رحلت حضرت خدیجه(س) و پیش از تزویج با عایشه به عقد خود درآورد[۱۵]. به نظر می‌رسد اعتراض بلاذری وارد باشد؛ زیرا در آن وقت ابوحاطب (یا حاطب) در مکه بوده و پیش از هجرت به مدینه، از حبشه بازگشته است. البته احتمال اینکه دو هجرت به حبشه داشته، می‌تواند مطلب را درست کند.

خبر چنین است که سکران برادر حاطب، همراه همسرش سوده دختر زمعه از حبشه به مکه بازگشت و پس از چندی درگذشت. با سپری شدن عده سوده، رسول خدا(ص) کسی را فرستاد و از او خواستگاری کرد. سوده پاسخ داد که اختیار کار من در دست شماست. آن حضرت فرمود به یکی از مردان قومت بگوی تا تو را به همسری من درآورد. سوده این کار را به حاطب بن عمرو سپرد. سوده نخستین زنی بود که رسول خدا(ص) پس از رحلت خدیجه(ع) تزویج کرد[۱۶]. در نقل دیگر آمده است که حاطب با برادرش سلیط، سوده را به تزویج رسول خدا(ص) درآوردند و حضرت صداق او را چهارصد درهم قرار داد[۱۷].

هنگامی که او از مکه به مدینه هجرت کرد به منزل رفاعه، برادر لبابة بن عبدالمنذر وارد شد [۱۸]. وی در بدر[۱۹] حضور داشت[۲۰] و از اصحاب بیعت رضوان بود[۲۱] و با اذن رسول خدا(ص) پیش از فتح مکه وارد آن شهر شد[۲۲]. ابن ابی حاتم[۲۳] به نقل از پدرش، او را مجهول دانسته، ابونعیم[۲۴] هم گوید: روایتی از او نقل نشده است، در حالی که ذهبی[۲۵] گفته که او روایت دارد. از زمان مرگ ابوحاطب، اطلاعی در دست نیست.[۲۶]

منابع

پانویس

  1. ابن هشام، ج۱، ص۳۴۵؛ ابن حزم، ص۱۶۶.
  2. ابن هشام، ج۱، ص۲۱۴، ج۳، ص۸۲۰ و ج۴، ص۵؛ ابن حبان، ج۱، ص۵۸.
  3. ابن هشام، ج۴، ص۲۷۷؛ ابن سعد، ج۳، ص۳۰۹؛ ابونعیم، ج۳، ص۶۹۷.
  4. ابن عبدالبر، ج۱، ص۳۷۳ و ج۴، ص۱۹۳؛ ابن اثیر، ج۱، ص۶۶۲ و ج۶، ص۲۶؛ ابن حجر، ج۲، ص۶ و ج۷، ص۷۰.
  5. ابن عبدالبر، ج۱، ص۳۷۳؛ ابن اثیر، ج۱، ص۶۶۲.
  6. ابن سعد، ج۳، ص۴۰۵؛ ابن حبان، ج۳، ص۸۳.
  7. ابن سعد، ۳۰۹ / ۳
  8. ابن هشام، ج۱، ص۲۱۴ و ج۴، ص۵؛ ابن سعد، ج۳، ص۳۰۹.
  9. ابن سعد، ج۳، ص۳۰۹.
  10. ابن سعد، ج۳، ص۳۰۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۶۳.
  11. ابن سعد، ج۳، ص۳۰۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۶۶۲.
  12. ابن حجر، ج۲، ص۶.
  13. ابن حجر، ج۲، ص۶.
  14. ابن هشام، ج۴، ص۲۹۴؛ شامی، ج۱۱، ص۱۴۶.
  15. ابن سعد، ج۸، ص۴۲.
  16. ابن سعد، ج۸، ص۴۲؛ طبری، ص۹۲؛ ابن عساکر، ج۳، ص۱۹۸؛ ذهبی، ج۲، ص۲۶۷.
  17. ابن هشام، ج۴، ص۱۰۵۸؛ شامی، ج۱۱، ص۱۴۶.
  18. ابن سعد، ج۳، ص۳۰۹.
  19. موسی بن عقبه، ص۲۸۸؛ ابن سعد، ج۳، ص۳۰۹؛ ابن کثیر، ج۳، ص۸۴.
  20. ابن سعد، ج۳، ص۳۰۹.
  21. واقدی، ج۳، ص۶۰۳.
  22. شامی، ج۵، ص۴۸.
  23. ابن ابی حاتم، ج۳، ص۳۰۳.
  24. ابونعیم، ج۲، ص۶۹۸.
  25. ذهبی، ج۲، ص۱۵۷.
  26. مرادی‌نسب، حسین، مقاله «ابوحاطب بن عمرو بن عبد شمس»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۲۳۲.

\[\[رده\:مدخل\]\] \[\[رده\:اعلام\]\] \[\[رده\:اصحاب پیامبر\]\]