آداب خوردن و آشامیدن در معارف و سیره امام جواد

مسواک، حجامت و خضاب

از جمله خصوصیات همه معصومان (ع) و الگوهای رفتاری بزرگان دین، توجه به مسایل بهداشتی می‌باشد. امام جواد (ع) به مسئله مسواک کردن دندان‌ها بسیار اهمیت می‌داد.

راوی می‌گوید: محضر امام (ع) وارد شدم و آن حضرت را دیدم که در حال نشسته به مسواک کردن دندان‌هایش مشغول بود[۱]. در روایت آمده است که امام (ع) در زمان مأمون، به دنبال حجامت‌گر فرستاد و از او خواست تا بدن وی را، آن‌گونه که او می‌گوید، حجامت کند، حجامت‌گر نیز به فرموده امام عمل کرد[۲].

احمد بن عبدوس بن ابراهیم می‌گوید: امام جواد (ع) را در حال خروج از حمام دیدم، از فرق سر تا پای وی مانند گل به رنگ حنا در آمده بود که از خضاب کردن وی حکایت می‌کرد[۳].[۴]

غذاها و آداب غذا خوردن

امام جواد (ع) نیز مانند سایر انسان‌ها از نعمت‌هایی که خداوند برای انسان آفریده است، استفاده می‌نمود. البته باید توجه داشته باشیم که خوب است آدمی مراقب غذاهای خود و فرزندانش باشد. مطابق آنچه روایت شده است؛ امام رضا (ع) بسیار مراقب غذا خوردن فرزندش امام جواد (ع) بود و در کودکی موز را از پوستش جدا می‌کرد و به او می‌خوراند[۵]. آن حضرت زمانی که به خراسان مسافرت نمود و فرزندش در مدینه بود، برای اصحاب و یارانش نامه می‌نوشت و به آنان نسبت به کیفیت تغذیه فرزند خویش توصیه‌های لازم را بیان می‌فرمود[۶].

از جمله آدابی که در زندگی بسیاری از امامان معصوم (ع) به چشم می‌آید، همراهی و همنشینی آنان با اصحاب و یارانشان می‌باشد. علی بن مهزیار می‌گوید: روزی همراه امام جواد (ع) غذا می‌خوردیم که پرنده بریانی برای ما آوردند و با هم خوردیم. امام (ع) فرمود: غذایی مبارک بود[۷]. در نقلی دیگر نیز آمده است که امام جواد (ع) در میان میوه‌ها به انگور رازقی بسیار علاقه‌مند بود[۸].

روایت شده است: روزی که امام جواد (ع) به مدینه آمد، با گروهی از اصحاب و یارانش هم سفره شد و با آنان غذا خورد. پس از غذا دستان مبارکش را که چرب شده بود، شست. سپس، پیش از آنکه دستانش را با حوله خشک کند، سرو صورت خود را مسح نمود و این دعا را خواند: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِمَّنْ لَا يَرْهَقُ وَجْهَهُ قَتَرٌ وَ لَا ذِلَّةٌ»[۹].

یکی از زیبایی‌های اخلاق اجتماعی، پذیرش دعوت دیگران است. امام جواد (ع) نیز چنان چه با دعوت دیگران مواجه می‌شد و برای وی محذوریتی ایجاد نمی‌کرد، می‌پذیرفت. روایت شده است که روزی معتصم عباسی از امام جواد (ع) دعوت نمود تا به مجلس وی برود؛ ولی ابتدا با خودداری امام (ع) مواجه شد. معتصم گفت: من شما را به صرف غذا دعوت نمودم و دوست دارم به منزل من وارد شوید، پای بر فرش خانه من بگذارید تا بدین وسیله زندگی من متبرک شود.

اگرچه پرواضح است که این‌گونه سخن‌پراکنی خلیفه عباسی از نقشه‌های شوم وی حکایت دارد، نه از قصد قربت وی؛ ولی امام (ع) چون با اصرار وی مواجه شد، پذیرفت و دعوت او را اجابت نمود[۱۰].[۱۱]

منابع

پانویس

  1. مهج الدعوات، ص۵۲.
  2. کافی، ج۶، ص۵۰۹، ح۴؛ وسائل الشیعه، ج۲، ص۷۳، ح۱۵۲۲؛ تهذیب، ج۱، ص۳۷۶، ضمن ح۱۱۶۱؛ بحار الانوار، ج۵۰، ص۹۵، ح۸؛ حلیة الأبرار، ج۴، ص۶۱۹، ح۷.
  3. مناقب ابن‌شهرآشوب، ج۴، ص۳۸۹.
  4. طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل، دانشنامه جوادالائمه، ص ۲۰۳.
  5. کافی، ج۶، ص۳۶۰، ح۳.
  6. کافی، ج۶، ص۳۰۷، ح۱۳.
  7. کافی، ج۶، ص۳۱۲، ح۵.
  8. اثبات الوصیة، ص۲۲۷.
  9. محاسن (برقی)، ج۲، ص۴۲۶، ح۲۳۴؛ بحارالانوار، ج۶۳، ص۳۵۸، ح۲۷؛ وسایل الشیعه، ج۲۴، ص۳۴۵، ح۳۰۷۳۷.
  10. تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۱۹، ح۱۰۹.
  11. طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل، دانشنامه جوادالائمه، ص ۲۰۴.