آیا مراد از ولایت در عبارت الست اولی بکم من انفسکم رحمت و شفقت نسبت به مسلمانان است؟ (پرسش)
آیا مراد از ولایت در عبارت الست اولی بکم من انفسکم رحمت و شفقت نسبت به مسلمانان است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ حدیث غدیر |
مدخل اصلی | حدیث غدیر |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
آیا مراد از ولایت در عبارت الست اولی بکم من انفسکم رحمت و شفقت نسبت به مسلمانان است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث حدیث غدیر است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی حدیث غدیر مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
مراد از ولایت در جمله «ألست اولی بکم من انفسکم»، امامت نیست، بلکه مراد از آن نبوت یا شفقت و رحمت و حسن نظر نسبت به مسلمانان است، زیرا ظاهر کلام اقتضا میکند که پیامبر (ص) در چیزی بر مسلمانان اولویت داشته باشد که آنان در آن چیز با پیامبر (ص) شریکاند افضلیت و اولویت مستلزم وجود امری مشترک میان مفضول و افضل است که بهره افضل از آن بیشتر است]. و این امر مشترک نمیتواند امامت باشد، ولی با مقتضای نبوت سازگار است، زیرا پیامبر (ص) شریعت را برای مسلمانان بیان کرد و مسلمانان با عمل به شریعت به پاداش الهی نایل میشوند. بنابراین، شریعت مشترک میان پیامبر و مسلمانان است. پیامبر آن را بیان میکند و مسلمانان به آن عمل میکنند، ولی چون عمل به شریعت متوقف بر بیان شریعت است، بیان شریعت که مخصوص پیامبر خداست، بر عمل به آنکه مربوط به مسلمانان است، برتر است. بنابراین، درست است که گفته شود: پیامبر (ص) نسبت به مسلمانان از خود آنان برتر است. همین گونه است اگر مقصود، شفقت، رحمت و حسن نظر باشد، زیرا پیامبر (ص) در امور یاد شده که به دین - که مشترک میان او و مسلمانان است - مربوط میشود، بر مسلمانان برتری دارد
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین ربانی گلپایگانی در کتاب «براهین و نصوص امامت» در اینباره گفتهاند:
«وجوب اطاعت، مقصود اصلی نیست، بلکه مدلول تبعی است، و نقد ما بر شیعه به این علت است که آنان وجوب اطاعت را معنای اصلی حدیث قرار دادهاند. بنابراین ما عنوان امام را بر پیامبر اطلاق نمیکنیم، اگر چه او به وظایفی که امام انجام میدهد، قیام میکند، ولی اصطلاح امام بر وی اطلاق نمیشود، همانگونه که عنوان امیر و حاکم نیز بر او اطلاق نمیشود، هر چند وی به همه این امور قیام میکند.
بنابراین، وقتی اراده معنای امامت از جمله «ألست اولی بکم من انفسکم» درست نباشد، استدلال به حدیث غدیر بر امامت علی (ع) با استناد به آن درست نخواهد بود[۱].
تا کنون کسی با این مطلب مخالفت نکرده است که مقصود پیامبر (ص) از جمله «ألست اولی بکم من انفسکم» تقریر وجوب اطاعت او در همه امور مربوط به مسلمانان بر آنان است و به بیان احکام شریعت اختصاص ندارد. و نیز هیچ کس با این مطلب مخالفت نکرده است که مراد از آیه النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ[۲] اولویت او در تدبیر امور مسلمانان است و روشن است که تقریر وارد در مقدمه حدیث غدیر با مفاد و مدلول آیه کاملاً هماهنگ است.
عبدالجبار معتزلی پذیرفته است که مراد از جمله ««ألست اولی بکم من انفسکم» تقریر وجوب اطاعت پیامبر (ص) بر مسلمانان است، و در این مطلب، میان پیامبر و امام تفاوتی وجود ندارد، با این حال، گفته است: قبول نداریم که مقصود از ولایت در جمله مزبور، امامت باشد، بلکه مقصود، نبوت است. این سخن وی با مطالب پیشین سازگاری ندارد، زیرا وجوب اطاعت، مشترک میان نبوت و امامت است. بنابراین، مقتضای هماهنگی میان جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ» با جمله «ألست اولی بکم من انفسکم» این است که همانگونه که اطاعت از پیامبر (ص) در امور مربوط به زندگی مسلمانان، بر آنان واجب است، اطاعت از علی (ع) نیز واجب است، و این مطلب، مستلزم امامت است.
آنچه وی به به عنوان امر مشترک میان پیامبر (ص) و مسلمانان گفته است درست نیست، زیرا طبق گفته او به هر یک از پیامبر و مسلمانان چیزی اختصاص دارد، بیان شریعت، مخصوص پیامبر (ص) و عمل به شریعت، مخصوص مسلمانان است و اگر این مطلب را به عنوان امر مشترک میان پیامبر و مسلمانان بپذیریم، میان امام و آنان نیز تحقق دارد، زیرا امام در اجرای احکام الهی، به امر و نهی میپردازد، و بر مسلمانان واجب است که اوامر و نواهی او را امتثال کنند، علاوه بر اینکه امام، شأن بیان احکام شریعت را نیز دارد، اگر چه آورنده شریعت نیست، و در این جهت با پیامبر (ص) تفاوت دارد.
شفقت و رحمت و حسن نظر در امور دینی در حقیقت به وجوب اطاعت باز میگردد، زیرا کسی که میدانیم در امور دینی جز به مصلحت مسلمانان، دعوت نمیکند، اطاعتش واجب خواهد بود. بنابراین، عبارت «پیامبر در شفقت و خیراندیشی نسبت به مسلمانان، بر آنان برتری دارد”، تعبیر دیگری است از عبارت «پیامبر در وجوب اطاعت مسلمانان اولویت دارد”، و در هر حال، شفقت، رحمت و حسن نظر در دین برای امام نیز ثابت است. در این صورت، مقدمه حدیث غدیر «ألست اولی بکم من انفسکم» امامت را نیز شامل میشود، در نتیجه، مفاد مولی در حدیث غدیر، امامت خواهد بود.
این سخن عبدالجبار که وجوب اطاعت در مقدمه حدیث غدیر، مقصود اصلی نیست، بر استدلال شیعه، خدشهای وارد نمیکند؛ آنچه استدلال آنان را مخدوش میسازد، این است که وجوب اطاعت در مقدمه حدیث به کلی مقصود نباشد، ولی هر گاه این معنا مقصود باشد- خواه بالاصاله یا بالتبع - قرینه خواهد شد بر اینکه مقصود از مولی در حدیث غدیر، معنایی است که با وجوب اطاعت در همه امور دینی مسلمانان ملازمه دارد و آن معنا در غیر نبوت، چیزی جز امامت نخواهد بود.
درباره اطلاق لفظ امام بر پیامبر (ص) اولاً: یاد آور میشویم که هیچ منع شرعی از اطلاق آن وجود ندارد، چنانکه در قرآن کریم بر پیامبران اطلاق شده است[۳]. پیامبر (ص) از آن جهت که مقتدای امت اسلامی است، و اطاعت از اوامر و نواهیش واجب است، امام امت است، ثانیاً: استدلال به حدیث غدیر بر امامت علی (ع) بر اطلاق نام امام بر پیامبر (ص) متوقف نیست، بلکه بر این متوقف است که مفاد جمله «ألست اولی بکم من انفسکم» اقرار گرفتن از مسلمانان بر وجوب اطاعت از پیامبر (ص) است. این مطلب مورد توافق همگان است و وجوب اطاعت در همه امور مربوط به دین، به نبوت و امامت اختصاص دارد[۴]»[۵].
پانویس
- ↑ المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۲۰، جزء اول، ص۱۵۰.
- ↑ «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.
- ↑ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ الشافی فی الإمامة، ج۲، ص۲۹۸-۳۰۱.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت ص ۲۲۹.