آیه اولو الارحام در تفسیر و علوم قرآنی

مقدمه

در دو جای قرآن، یعنی آخرین آیه سوره انفال و آیه ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا[۱].

موضوع اولو الارحام مطرح شده است، اما از آنجا که در آیه ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا[۲]، موضوع اولویت خویشاوندان نسبت به مؤمنان و مهاجران در کنار اولویت پیامبر اسلام (ص)، نسبت به ایشان مطرح گردیده است، این آیه را "آیه اولو الارحام" گفته‌اند.

ارحام، جمع رحم و در لغت به معنی قرارگاه جنین در شکم مادر و به طور استعاره در معنی قرابت و خویشاوندی است و ذوالرَّحِم و اولوا الارحام نزدیکانی هستند که در زایش از رحم مادر، اشتراک دارند و به قول معروف، همخون هستند، مانند اعضای یک خانواده، دایی، خاله، عمو و عمه.

در باب فقه بر خویشانی اطلاق می‌گردد که از طرف زنان منشعب می‌شوند. راغب می‌گوید: واژه (رَحِم) از آن جهت برای خویشاوندی و نزدیکی استعاره می‌گردد زیرا که ایشان از یک رحِم بیرون آمده‌اند[۳].

علامه طباطبایی می‌گوید: هرگاه قرابت سببی به یک رحم منتهی گردد، تعبیر به خویشاوندی با رحِم می‌شود که صاحبان قرابت یا اولواالارحام نام گرفته‌اند[۴].

مفسران در تفسیر آیه می‌گویند: ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ یعنی رسول خدا (ص) نسبت به مؤمنان از خودشان صاحب اختیارتر است و مؤمنان باید منافع و حقوق رسول خدا (ص) را بر منفعت و حق خود ترجیح دهند و در همه امور دینی و دنیایی، آن حضرت را بر خود مقدم بدارند و حکم وی را از حکم شخصی نسبت به خود و دیگران نافذتر بدانند، چرا که اطاعت از وی قرین اطاعت پروردگار است: ﴿مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ[۵]. از طرفی، ممکن است تدبیری که مردم می‌اندیشند باعث فساد در دنیا و هلاک در آخرتشان گردد، پس با ترجیح رأی پیامبر (ص) بر رأی و نظر خویش در دنیا و آخرت نجات می‌یابند. در اخبار در مورد شأن نزول این آیه چنین گزارش کرده‌اند که چون پیامبر (ص) قصد غزوه تبوک کرد و دستور خروج مردم را صادر نمود، گروهی گفتند باید از پدران و مادرانمان اجازه بگیریم، پس آیه نازل گشت که: ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ، "پیامبر از پدران و مادرانشان به ایشان سزاوارتر است". نیز روایت کرده‌اند که آن حضرت فرمود: هیچ مؤمنی نیست مگر آنکه من در دنیا و آخرت از خود او بر او سزاوارترم... پس هر مؤمنی که بمیرد و مالی به جای گذارد، بازماندگان او، هرکه باشند از او ارث می‌برند و هرکس دینی یا زمینی زراعی از خویش به جای گذارد، باید نزد من آورند، زیرا من سرپرست و عهده‌دار اویم.

در توضیح ﴿وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ گفته‌اند: همسران رسول خدا (ص) از نظر وجوب احترام و تعظیم مانند مادران مؤمنین هستند، یعنی باید آنها را مانند مادر خود احترام کنند و ازدواج با آنها نیز مانند ازدواج با مادرانشان حرام است و لکن سایر احکام مادری در مورد آنها وجود ندارد، مانند نگاه کردن در صورت آنها و در خلوت ایشان وارد شدن، چرا که خداوند می‌فرماید: ﴿وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ[۶].

همچنین گفته‌اند: با اینکه پیامبر (ص) به منزله پدر و همسران او به منزله مادران مؤمنین هستند، اما هیچ‌گاه از آنها ارث نمی‌برند، پس چگونه می‌توان انتظار داشت که پسر خوانده‌ها وارث گردند؟ خداوند در ادامه می‌فرماید: اولوا الأرحام و خویشاوندان نسَبی از نظر ارث بردن از یکدیگر بر دیگران مقدم هستند و بر سایر مؤمنان و برادران دینی ترجیح داده می‌شوند. از سوی دیگر، این آیه، ناسخ حکم ارث در ولایت دینی است، چون قبل از آن، برادران دینی به سبب وجود نظام "مؤاخات" از یکدیگر ارث می‌بردند. آنگاه در مقام استثناء می‌فرماید: مگر اینکه به وسیله وصیت، چیزی برای آنها باقی گذارید که وصیت هم در شرع اسلام به ثلث مال و کمتر از آن محدود شده است یعنی حداکثر وصیتی که انسان میتواند در دارایی خود بنماید، تا یک سوم از آن است.

توضیح اینکه: هنگامی که مسلمانان از مکه به مدینه هجرت کردند و اسلام پیوند و رابطه آنها را با بستگان مشرکشان که در مکه بودند به کلی برید، پیامبر (ص) به فرمان الهی، مسئله عقد اخوت و پیمان برادری را در میان آنها برقرار ساخت؛ به این ترتیب که میان "مهاجران" و "انصار" پیمان اخوت و برادری منعقد شد و آنها همچون دو برادر حقیقی از یکدیگر ارث می‌بردند، ولی این یک حکم موقت و مخصوص به این حالت فوق العاده بود. وقتی این آیه نازل شد نظام "مؤاخات" را به طوری که جانشین نسب شود، ابطال کرد و حکم ارث و مانند آن را مخصوص خویشاوندان حقیقی قرار داد. و در آخرین جمله برای تأکید همه احکام گذشته یا حکم اخیر می‌فرماید: این حکم در کتاب (الهی) نوشته شده است: ﴿كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا[۷][۸].

نظر علی بن ابراهیم در مورد ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ این است که چون فرموده: ﴿وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ پس پیامبر (ص) در حکم پدر مؤمنینی است که قادر به نگه‌داری و سرپرستی از خویش نیستند و تمکن مالی هم ندارند، لذا خداوند تعالی برای پیامبرش ولایت بر مؤمنین را برتر از ولایت خودشان نسبت به خود قرار داد. و همچنان که پدر را بر فرزندانش ملزم ساخت پیامبر را نسبت به مؤمنان ملزم گردانید و نیز، مؤمنین را ملزم ساخت تا وی را اطاعت نمایند، همچنان که فرزند از پدر اطاعت می‌کند[۹].[۱۰]

منابع

پانویس

  1. «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.
  2. «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.
  3. مفردات، ص۳۴۷؛ النهایه فی غریب الحدیث، ۲، ۲۱۰؛ القاموس المحیط، ۴، ۱۱۸.
  4. المیزان، ج۱۶، ص۲۹۲.
  5. «هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.
  6. «و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پرده‌ای بخواهید، این برای دل‌های شما و دل‌های آنان پاکیزه‌تر است» سوره احزاب، آیه ۵۳.
  7. «این در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره اسراء، آیه ۵۸.
  8. مجمع البیان، ج۸، ص۱۳۳۸؛ المیزان، ج۱۶، ص۲۹۱؛ تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۰۰؛ کشف الاسرار، ج۸، ص۸.
  9. تفسیر القمی، ص۵۱۶.
  10. سرمدی، محمود، مقاله «آیه اولو الارحام»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۸۱-۸۲.