ابوالبشر بن حارث عبدری

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
ابوالبشر بن حارث عبدری
تصویر کهنی از مدینه
نام کاملابوالبشر بن حارث عبدری
جنسیتمرد
از قبیلهقریش
از تیرهبنو عبدالدار
همسرسییعه اسلمی
از اصحابپیامبر خاتم

مقدمه

وی از تیره بنو عبدالدار که منسوبین به آن را عبدری گویند[۱].[۲] از قبیله قریش است. ابن وضاح و ابن دباغ - یوسف بن عبدالعزیز در ذیل الاستیعاب - آورده‌اند در زمان حیات رسول خدا (ص) ابوالبشر از سُییعه اسلمی خواستگاری کرد[۳]. به همین دلیل، او را در شمار صحابه شمرده‌اند. اگرچه بعضی او را از بزرگان تابعین و از اصحاب عبدالله بن مسعود دانسته‌اند[۴] ولی براساس روال ابن حجر، یعنی مسلمان بودن تمام قریشی‌های حاضر در حجة الوداع[۵] می‌توان او را صحابی دانست. نوشته‌اند سُییعه اسلمی بعد از وفات شوهرش- سعد بن خوله در حجة الوداع[۶] - وضع حمل کرد[۷]. دو نفر به نام‌های ابوالبشر جوان[۸] و ابوالسنابل بن بعکک[۹] پیرمرد، از سُییعه اسلمی خواستگاری کردند. سبیعه قلبش به جوان تمایل داشت. پیرمرد به سبیعه گفت: تو هنوز نمی‌توانی ازدواج کنی[۱۰]؛ زیرا باید چهار ماه و ده روز از عده‌ات بگذرد[۱۱]. سبیعه نزد رسول خدا (ص) رفت و از ایشان سؤال کرد. حضرت فرمود: «با هر کس می‌خواهی ازدواج کن، مانعی ندارد»[۱۲]. فقها بر اساس همین روایت، عده زن حامله را وضع حمل او دانسته‌اند[۱۳]. در برخی از گزارش‌ها آمده است ابوالسنابل یا ابوالبداح بن عاصم، با سبیعه اسلمی ازدواج کرد که در این گزارش‌ها احتمال خطا وجود دارد[۱۴][۱۵]

منابع

پانویس

  1. سمعانی ج۴، ص۱۳۱
  2. ابن اثیر، ج۶، ص۳۰؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۴.
  3. ابن حجر، مقدمه فتح، ص۳۱۶.
  4. ابن حجر، فتح، ج۹، ص۳۹۰.
  5. ر. ک: مدخل ابواحیحه فرشی.
  6. ر. ک: مدخل سبیعة بن الحارث و سعدبن خوله.
  7. احمد بن حنبل، ج۴، ص۳۲۷ و ج۶، ص۴۳۲؛ طبرانی، ج۲۴، ص۲۹۵.
  8. ابن اثیر، ج۶، ص۳۰؛ ابن حجر، فتح، ج۹، ص۳۹۰؛ همو، الاصابه، ج۷، ص۴.
  9. بخاری، ج۵، ص۱۳؛ دارمی، ج۲، ص۱۶۶.
  10. ابن اثیر، ج۶، ص۳۰؛ ابن حجر، ج۸، ص۱۷۱.
  11. طبرانی، ج۲۴، ص۲۹۵؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۴.
  12. بخاری، ج۵، ص۱۳؛ احمد بن حنبل، ج۱، ص۴۴۷ و ج۶، ص۲۸۹؛ مسلم، ج۴، ص۲۰۱؛ دارمی، ج۲، ص۱۶۶.
  13. شافعی، ج۵، ص۲۲۹؛ مالک، ج۲، ص۵۹؛ نوری، ج۸، ص۱۴۸.
  14. ر. ک: مدخل ابوالسنابل بن بکک و ابوالبداح بن عاصم.
  15. مرادی نسب، حسین، مقاله «ابوالبشر بن حارث عبدری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۱۵۱-۱۵۲.