ابونیزر

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
ابونیزر
تصویر قدیمی از مسجد کوفه
نام کاملابونیزر
جنسیتمرد
پدرنجاشی (پادشاه حبشه)
از اصحابامام علی

مقدمه

در میان صحابه‌نگاران، تنها ابن حجر[۱] او را صحابی دانسته و شرح حالش را در قسم اول کتابش آورده است. ابونیزر، فرزند یکی از پادشاهان عجم دانسته شده که تمایل به اسلام پیدا کرد و اسلام را پذیرفت[۲]. برخی وی را فرزند نجاشی پادشاه حبشه دانسته‌اند که پس از پذیرش اسلام، در خانه‌های رسول خدا (ص) زندگی می‌کرد و پس از وفات پیامبر، به خانه حضرت فاطمه منتقل شد و در کنار فرزندان آن حضرت بود[۳].

براساس اخبار دیگری که از ابن اسحاق نقل می‌شود، ابونیزر فرزند پادشاه حبشه، مردی بلند قامت، خوش سیما و در چهره مانند مردی عرب بود. او در مکه نزد یکی از تجار کار می‌کرد. امام علی (ع) به پاس خدمات پدرش نجاشی به مسلمانان، وی را خرید و آزاد کرد. ابونیزر در خدمت امام علی (ع) بود و بعدها که در حبشه هرج و مرج شد، اهل حبشه که به دنبال فردی از خاندان سلطنت می‌گشتند، از وی خواستند به آنجا بازگردد و پادشاهی آنان را بپذیرد، اما وی تقاضای آنان را نپذیرفت، بدین دلیل که پس از پذیرش اسلام، خواهان ملک و پادشاهی نیست[۴]. با تکیه بر خبر ابن اسحاق، چنین به نظر می‌رسد که این حادثه پس از درگذشت رسول خدا (ص) رخ داده و بنابراین، وی نمی‌تواند صحابی بوده باشد.

ابونیزر پس از آزادی، در جرگه موالی امام علی (ع) قرار گرفت و در مزرعه آن حضرت مشغول به کار بود. ابن شهرآشوب[۵] هم وی را از جمله موالی امام علی (ع) دانسته است. اخباری که از وی نقل شده، نشان از ارتباط و ارادت وی به امام علی (ع) دارد.

ابونیزر شاهد بود که امام علی (ع) به دست خود چاه می‌کند و به عنوان صدقه قرار می‌داد. وی نقل می‌کند که یک بار آن حضرت به کشتزار آمد و تقاضای غذا کرد، اما آنان غذای مناسبی برای وی نداشتند. امام علی (ع) غذای ناملایم آنان را خورد و در پایان فرمود: «دور باد کسی که شکمش وی را به جهنم ببرد»[۶]. وی می‌گوید: یک بار که امام علی (ع) مشغول کندن چاهی بود، آب پرفشاری پدید آمد. پس آن حضرت از ابونیزر قلم و کاغذی خواست و دو باغ (ضیعتین) خود را صدقه قرار داد. این دو باغ یکی به نام ابونیزر «عین ابی نیزر» نام داشت و دیگری بُغیبَغه در اطراف مدینه بود[۷] که بعدها معاویه تقاضای خرید آن را از امام حسین (ع) کرد، ولی ایشان نپذیرفت[۸].

امام در وصیت نامه مشهوری که در سال ۳۹ نوشت، وصیت کرد ابانیزر و دو غلام دیگر به نام‌های جبیر و رباح، پس از پنج سال کار کردن بر روی زمین یَنبُع آزاد شوند[۹]. این وصیت امام علی (ع)، مستند فقها برای شرعی بودن آزادی بندگان به شرط کار قرار گرفت[۱۰][۱۱]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن حجر، ج۷، ص۲۴۳.
  2. کوفی، ج۲، ص۸۱.
  3. مبرد، ج۳، ص۳۶۶؛ نوری، ج۱۴، ص۶۲.
  4. یاقوت، ج۴، ص۱۷۵.
  5. ابن‌شهرآشوب، ج۱، ص۱۴۸.
  6. کوفی، ج۲، ص۸۲؛ البری، ص۹۱.
  7. مبرد، ج۳، ص۳۶۶؛ کوفی، ج۲، ص۸۳.
  8. بکری، ج۲، ص۶۵۹.
  9. عبدالرزاق صنعانی، ج۱۰، ص۳۷۵؛ ابن شبه، ج۱، ص۲۲۵؛ کافی، ج۷، ص۴۹ و ج۶، ص۱۷۹؛ قاضی نعمان، ج۲، ص۴۵۳؛ طوسی، ج۹، ص۱۴۶.
  10. صدوق، ج۳، ص۱۲۷.
  11. داداش‌نژاد، منصور، مقاله «ابونیزر»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۵۴۷.