اثبات ضرورت نبوت در حدیث

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

ضرورت نبوت و علت نیاز به آن در احادیث از جنبه‌های مختلفی مورد بحث قرار گرفته است مانند: نیاز بشر به معارف اعتقادی و نیاز بشر به قانون.

ضرورت نبوت در روایات

برخی از دلایل ضرورت نبوت در روایات عبارت‌اند از:

  1. نیاز بشر به معارف اعتقادی: امیرالمؤمنین (ع) در خطبۀ نخست نهج البلاغه فرمودند: "خداوند در میان انسان‎‌ها فرستادگان خود را برانگیخت و پی‎‌درپی پیامبر‎انش را به سوی آنان گسیل داشت تا فطرتشان را بیدار کرده و نعمت فراموش‌‎شده را به یادشان آورند و با ابلاغ پیام الهی حجت را بر آنان تمام کنند و گنجینه‎‌های پنهان عقل‎‌ها‎‎یشا‎‎ن را ظاهر و آشکار نمایند"[۱]. بر اساس این فرمایش اگر پیامبران الهی با صبر و کوشش‌‎های طاقت‎‌فرسا، معارف اعتقادی و فرا‎عقلی را برای انسان بیان نمی‎‎کردند و با بیدار‎سازی فطرت و رهاسازی عقل از بند تمایلات و شهوات نفسانی راه سعادت و‎ کمال را به انسان‌ها نشان نمی‌دادند و معارف حقیقی را بیان نمی‌کردند، انسان‌‎ها از رسیدن به معرفت حقیقی باز می‎‌ماندند و در تاریکی جهل و تخیلات باطل فرو می‎‌افتادند.
  2. نیاز بشر به قانون: امام رضا (ع) فرمودند: "وقتی خداوند در خلقت بشر و قوای ایشان، آنچه را که به وسیلۀ آن مصلحت‎‌های ایشان کامل و تمام شود، قرار نداده است و از طرف دیگر خداوندِ صانع نیز برتر از آن است که این ضعف و عجز از ادارک مشهود در بشر را مشاهده نماید، لذا به ناچار بین خداوند و ایشان، رسولی معصوم لازم است که امر و نهی و برنامۀ تربیتی خویش را از جانب خداوند به ایشان برساند تا آنها به آنچه سبب حصول منافع و دفع ضررها می‎‌شود، آگاهی یابند"[۲]. امام صادق (ع) نیز فرمودند: "ثابت شد که خداوند سفیرانی در میان خلق و بندگانش دارد که آنها را به آنچه مصلحت و نفع ایشان در آن است راهنمایی می‎‌کنند و آنچه سبب بقای ایشان است و ترک آن سبب هلاکشان می‎‌شود، بیان می‎‌کنند"[۳]. انسان در زندگی فردی خود به دلیل آنکه از تشخیص مصالح و مفاسد افعالش در نوع تأثیر، حوزه تأثیر، شدت تأثیر و دامنه زمانی تأثیر در زندگی فردی عاجز است و همچنین در زندگی اجتماعی خود برای برقراری نظم و امنیت با قوانین بشری به دلیل آنکه برخاسته از دیدگاه محدود و منافع شخصی و گروهی است نمی‎‌تواند به نیازهای عموم اقشار جامعه پاسخ گوید و در نتیجه اعتماد و آرامش را در میان آحاد اجتماع برقرار سازد، بنابراین تنها خداوند است که می‎‌تواند مصالح و مفاسد را تشخیص دهد و براساس آن اوامر و نواهی مناسب سعادت بشر را به صورت قوانین و مقررات فردی و اجتماعی وضع و ابلاغ نماید؛ ولی چون هیچ یک از افراد بشر خود، ابزاری ندارند تا با خداوند متعال ارتباط برقرار کنند و اوامر و نواهی الهی را دریافت نمایند، بنابراین خداوند متعال در مقام پاسخگویی به این نیاز بشر به لطف خویش با فرو فرستادن افرادی معصوم راه دستیابی به مصالح و مفاسد آنها را فراهم ساخته است[۴].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُول»؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۱، ص ۴۳.
  2. «لَمَّا لَمْ یَکُنْ فِی خَلْقِهِمْ وَ قَوْلِهِمْ وَ قُوَاهُمْ مَا یَکْمُلُونَ لِمَصَالِحِهِمْ وَ کَانَ‏ الصَّانِعُ مُتَعَالِیاً عَنْ أَنْ یُرَی وَ کَانَ ضَعْفُهُمْ وَ عَجْزُهُمْ عَنْ إِدْرَاکِهِ ظَاهِراً لَمْ یَکُنْ بُدٌّ مِنْ رَسُولٍ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهُمْ مَعْصُومٍ یُؤَدِّی إِلَیْهِمْ أَمْرَهُ وَ نَهْیَهُ وَ أَدَبَهُ وَ یَقِفُهُمْ عَلَی مَا یَکُونُ بِهِ إِحْرَازُ مَنَافِعِهِمْ وَ دَفْعُ مَضَارِّهِم‏»؛ عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۹۹.
  3. «ثَبَتَ أَنَّ لَهُ سُفَرَاءَ فِی خَلْقِهِ وَ عِبَادِهِ یَدُلُّونَهُمْ عَلَی مَصَالِحِهِمْ وَ مَنَافِعِهِمْ وَ مَا بِهِ بَقَاؤُهُمْ وَ فِی تَرْکِهِ فَنَاؤُهُم»؛ توحید صدوق، ص۲۴۹.
  4. ر. ک: سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی ج۲، ص ۱۴ ـ ۱۵.