اذن تشریعی خداوند به امامان
مقدمه
چون ولایت و رهبری یک امر ضروری برای جوامع بشری است، از این رو، بعد از ختم نبوت نیز به آن نیاز است و باید ادامه پیدا کند؛ زیرا گذشته از یک سلسله مسائل فردی که در دین و تشریع الهی مطرح شده است، دستورات اجتماعی نظیر: حدود، دیات، قصاص، تعزیرات و امثال آن نیز در دین وجود دارد که خود این دستورات نشان دهنده آن است که دین نیازمند یک قدرت اجرایی و امامت است؛ امامی که تمام شؤون امامت را که پیامبر دارا بود، در اختیار داشته باشد؛ شؤونی چون: مرجعیت دینی و زعامت سیاسی و ولایت معنوی؛ تا بتواند از عهده مسؤولیت سنگین خود برآید[۱].
اثبات اذن تشریعی امامان از راه نقل
به عنوان نمونه، از آیاتی که دلالت بر اذن تشریعی ائمه (ع) میکند عبارت است از: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۲]. از روایات مستفیضه، بلکه متواتره استفاده میشود که آیه بالا در شأن امام علی (ع) نازل شده و ولایت به معنای ولایت تشریعی امام است. در روایت آمده است: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ و جَلَّ: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ﴾ قَالَ: «إِنَّمَا يَعْنِي أَوْلى بِكُمْ، أَي أَحَقُّ بِكُمْ و بِأُمُورِكُمْ و أَنْفُسِكُمْ و أَمْوَالِكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، وَ الَّذِينَ آمَنُوا: يَعْنِي عَلِيّاً و أَوْلَادَهُ الْأَئِمَّةَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ إِلى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»[۳].[۴]
جنگهای توحیدی ائمه (ع)
طبق توحید کامل که شامل ربوبیت و ولایت تشریعی خداوند میشود و بر اساس اذن تشریعی، که به ائمه (ع) در اعمال ولایت در جامعه داده شده است، روشن میشود که بیشتر جنگهای ائمه (ع) به خصوص علی (ع) جنگ توحیدی بوده است همچنانکه بیشتر جنگهای پیامبر (ص)} جنگ توحیدی بود؛ یعنی تمام جنگهای علی (ع) علیه اصحاب توحید بود که توحید ناقص داشتند؛ یعنی با کسانی میجنگیدند که توحید در ذات و صفات را قبول داشتند اما توحید در افعال را به طور کامل قبول نداشتند؛ یعنی ائمه (ع) با مخالفان ربوبیت و ولایت تشریعی خداوند میجنگیدند و این سیره عملی ائمه (ع) مؤید این است که آنان موظف به تشکیل حکومت دینی در راستای تحقق توحید کامل بودهاند.
روایت توحید شیخ صدوق مؤید این ادعاست: "در جنگ جمل عربی بیابانی از حضرت علی (ع) در باره توحید پرسید، مردم به او اعتراض کردند اما امام فرمودند: آنچه این عرب صحرانشین از آن میپرسد همان است که ما از این مردم میخواهیم"[۵]. یعنی جنگ جمل یک جنگ توحیدی است و برای دعوت به توحید. با اینکه اصحاب جمل نماز خوان و مسلمان بودند و شهادتین میگفتند اما حضرت ایمان آنها را توحیدی نمیداند، چون به توحید در ربوبیت و ولایت "مرحله تشریع و حاکمیت سیاسی" ایمان نداشتند؛ یعنی حاضر نبودند از کسی که خداوند فرمان به اطاعت از او داده بود، اطاعت نمایند. بنابراین، طبق این دیدگاه، توحید ناب و کامل با نبوت و امامت معنا پیدا میکند و کسی که امامت و ولایت ائمه را نپذیرد، توحید او خالص نبوده و ناقص است.
پس امامت و ولایت به عنوان رهبری سیاسی و ریاست دین و دنیا، از لوازم اساسی توحید است و توحید بدون آن، به حد نصاب لازم نمیرسد؛ زیرا مرتبه خلوص توحید با پیروی تمام عیار از فرمان خدا در اطاعت از امامت و نهادی که رهبری جامعه را به دستور خدا در دست دارد، قابل تحصیل است که همان حکومت دینی است.
با این معنا، مفهوم حدیث امام رضا (ع) هم معلوم میشود که فرمودند: «كَلِمَةُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِي وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي، قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا»[۶] یعنی امامت شرط توحید است. و نیز سر اصول دین شمردن امامت در مذهب شیعه روشن میگردد که در کنار توحید، باید نبوت و امامت نیز وجود داشته باشد و گرنه ناقص است[۷].
منابع
پانویس
- ↑ شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.
- ↑ سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند؛ سوره مائده، آیه: ۵۵.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص۲۸۸، ح۳، کتاب الحجه.
- ↑ شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.
- ↑ " ان اعراب یا قام یوم الجمل الی امیرالمؤمنین (ع) فقال: یا امیرالمؤمنین، اتقول ان الله واحد؟ قال: فحمل الناس علیه، قالوا: یا اعرابی اما تری ما فیه امیرالمؤمنین من تقسم القلب؟ فقال: امیرالمؤمنین علیه السلام: دعوه فان الذی یریده الاعرابی هو الذی نریده من القوم"؛ شیخ صدوق، توحید صدوق، ج۳، ص۸۳، التوحید، مؤسسه نشر اسلامی، با تعلیقه سید هاشم حسینی طهرانی، ج۳، ص۸۳.
- ↑ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۴۵، باب۳۷، منشورات مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، ۱۴۰۴.
- ↑ شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.