ارهاق در فقه سیاسی
مقدمه
- ارهاق: وادار کردن، رساندن[۱]. اصل آن "رهق" به معنای فراگرفتن شیء، شیء دیگر را[۲] یا پوشانده شدن به آنچه مکروه داشته میشود[۳] و به معنای سرکشی و ستم[۴]، ظلم و عیب است[۵].
- فَخَشِينَا أَنْ يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَكُفْرًا[۶].
- این آیه شریفه به قصه حضرت موسی و خضر S اشاره دارد که در سفر خود به پسری رسیدند و خضر S او را کشت و موسی S به این عمل خضر S اعتراض کرد. در پایان سفر خضر S علت قتل آن پسر را چنین بیان میکند: ترسیدم این پسر با کفر و طغیان، پدر و مادر خود را به گمراهی بکشاند و اغوا کند[۷].
- برخی آیه را اینگونه ترجمه کردهاند که ترسیدیم این پسر والدین خود را به طغیان و کفر وا دارد[۸]، به واسطه تأثیر پذیری روحی و عاطفی که از او دارند. در قرآن کریم از اغوا و بهگمراهی کشاندن به قهر و کراهت یا به سوی مکروهات و ضد ارزشها، به شدت نهی شده است[۹].
منابع
پانویس
- ↑ سیدعلیاکبر قرشی، قاموس قرآن، ج۳، ص۱۲۹.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۴۵۱.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۲۴۷.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۵۸.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۳۶۶.
- ↑ «ترسیدیم که آنان را به سرکشی و کفر وادارد» سوره کهف، آیه ۸۰.
- ↑ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۳، ص۳۴۸.
- ↑ قرآن کریم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، ص۳۰۲.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۷۱-۷۲.