ازدیاد علم معصوم در مسائل مستحدثه چگونه است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
ازدیاد علم معصوم در مسائل مستحدثه چگونه است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل اصلیافزایش علم معصوم
تعداد پاسخ۱ پاسخ

ازدیاد علم معصوم در مسائل مستحدثه چگونه است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

پاسخ نخست

محمد تقی یارمحمدیان

حجت الاسلام و المسلمین یارمحمدیان در کتاب «ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت» در این‌باره گفته است:

«درباره ازدیاد علم امام در وقایع مستحدثه نیز باید گفت که خداوند متعال در آیاتی مردم را در رخدادهای جدید که ممکن است تا قیامت برای جامعه اسلامی پیش بیاید[۱]، یا در مسائلی که اختلاف نمایند[۲]، یا در مواردی که برای آنان معضلی پدید آید[۳]، به اهل بیت (ع) ارجاع[۴]، و به حکم ایشان در این موارد، به نحو مطلق حجیت داده است.

معتقدیم لازمه چنین حجیتی، ضرورت افزایش علم امام است. توضیح اینکه وقایع حادثه گاه از مصادیق قضایای حقیقیه[۵] است که حکم آن در علوم وراثتی امام و نزد او موجود است؛ گاه از مصادیق قضایای خارجیه است، ولی باز علم آن در علم موجود امام یافت می‌شود؛ اما گاهی علم یک قضیه خارجیه، یا تطبیق قضیه حقیقیه، در علم موجود امام نیست، یا اگر وجود دارد به هر دلیلی امام نمی‌خواهد یا نباید از آن استفاده نماید و درباره آن قضیه نیاز به علم تازه از سوی خداوند منان می‌باشد. در این صورت تحقق اطاعت مردم از امام، متوقف بر حکم امام، و حکم امام، متوقف بر افزایش علم امام می‌باشد.»[۶].

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

  1. ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا «و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید» سوره نساء، آیه ۸۳.
  2. ﴿وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «و ما این کتاب را بر تو فرو فرستادیم تا آنچه را در آن اختلاف ورزیدند برای آنها روشن گردانی و تا رهنمود و بخشایشی باشد برای گروهی که ایمان دارند» سوره نحل، آیه ۶۴.
  3. مانند: ﴿...فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ «و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ اگر نمی‌دانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.
  4. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر، ج۱، ص۲۶۰؛ ج۲، ص۳۳۱؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۱۰-۲۱۲؛ ابن‌حیون، نعمان بن محمد، شرح الأخبار، ج۱، ص۱۱۹.
  5. در علم منطق قضیه را به اعتبار وجود موضوعش، به سه قسم حقیقیه، خارجیه و ذهنیه تقسیم می‌کنند. اگر موضوع فقط در ذهن باشد، به آن قضیه ذهنیه گفته می‌شود. قضیه خارجیه آن است که وجود موضوع قضیه در خارج به گونه‌ای باشد که فقط افرادی از موضوع لحاظ گردند که در یکی از زمان‌های سه گانه موجودند. اگر وجود موضوع فرضی بود، چه در واقع وجود داشته باشد و چه وجود آنها در خارج محقق نباشد، به آن قضیه حقیقیه گفته می‌شود. ر.ک: مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۱۶۶؛ حلی، حسن بن یوسف، القواعد الجلیة، ص۲۵۳؛ یزدی، عبدالله، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۵۸.
  6. یارمحمدیان، محمد تقی، ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت ص ۵۸.