اسحاق بن غالب اسدی در تراجم و رجال

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آشنایی اجمالی

اسحاق بن غالب[۱] در سند سه روایت تفسیر کنز الدقائق به نقل از الکافی و علل الشرائع آمده است؛ برای نمونه:

«و فی الکافی: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ غَالِبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) فِي خُطْبَةٍ لَهُ يَذْكُرُ فِيهَا حَالَ الْأَئِمَّةِ(ع) وَ صِفَاتِهِمْ، قَالَ(ع) بعد أن ذکر الامام:لَمْ يَزَلْ مَرْعِيّاً بِعَيْنِ اللَّهِ يَحْفَظُهُ وَ يَكْلَؤُهُ بِسِتْرِهِ مَطْرُوداً عَنْهُ حَبَائِلُ إِبْلِيسَ وَ جُنُودِهِ مَدْفُوعاً عَنْهُ وُقُوبُ الْغَوَاسِقِ وَ نُفُوثُ كُلِّ فَاسِقٍ»[۲].[۳]

شرح حال راوی

اسحاق بن غالب الاسدی از راویان شیعی مذهب و از قبیله بنی اسد است و به جهت منسوب بودنش به والبة بن الحارث[۴] «والبی» نامیده شده است[۵]. وی از راویان کوفی[۶] بوده و در شعر و ادب نیز مهارت داشته است[۷]. رجالیان با صفت عربی صلیب[۸] از او یاد کرده‌اند که به معنای عرب اصیل و خالص است.

اسحاق بن غالب دارای کتاب حدیثی بوده که گروهی از اصحاب آن را روایت کردند که نشانه اعتماد آنها به کتاب وی بوده است.

نجاشی می‌نویسد: "إسحاق بن غالب الأسدي والبي عربي صليب، ثقة، وأخوه عبدالله كذلك، و كانا شاعرين، رويا عن أبي عبدالله(ع). له كتاب يرويه عدة من أصحابنا، أخبرنا محمد بن علي قال: حدثنا أحمد بن محمد بن يحيى قال: حدثنا سعد قال: حدثنا محمد بن الحسين و عبدالله بن محمد بن عيسى، عن صفوان، عن إسحاق بن غالب[۹].

نجاشی در ترجمه برادرش عبدالله بن غالب نیز از وی یاد نموده و او را برادر اسحاق بن غالب معرفی کرده که نشانه معروفیت و مشهوریت اسحاق بن غالب است[۱۰].

علامه حلی می‌نویسد: "إسحاق بن غالب الأسدي، والبي عربي صليب، ثقة، واخوه عبدالله كذلك، كانا شاعرين، رويا عن أبي عبدالله(ع)"[۱۱].

شیخ طوسی نام راوی را در رجال الطوسی با عنوان اسحاق بن غالب الاسدی، کوفی آورده؛ ولی در الفهرست از او یاد نکرده، با این که وی صاحب کتاب بوده و با موضوع الفهرست تناسب دارد.

ابن حجر عسقلانی از رجالیان معروف سنی درباره راوی می‌نویسد: "إسحاق بن غالب الأسدي الكوفي، ذكره الكشي في رجال الشيعة وقال كان شاعراً، روى عن جعفر الصادق، روى عنه صفوان بن يحيى"[۱۲].

یادآوری: نام راوی در رجال کشی موجود که به دست شیخ طوسی تهذیب و تلخیص گردیده، ذکر نشده و شاید اصل کتاب در اختیار ابن حجر بوده و نام اسحاق بن غالب نیز در آن کتاب ذکر شده باشد؛ یا لفظ کشی در عبارت ابن حجر محرف نجاشی باشد، چنان که برخی مؤلفان احتمال داده‌اند[۱۳].[۱۴]

طبقه راوی

از تاریخ ولادت و وفات إسحاق بن غالب الأسدی گزارشی نرسیده است؛ ولی نجاشی و شیخ طوسی او را از صحابه و راویان احادیث امام صادق(ع) برشمرده‌اند[۱۵].

در طبقات الرجال آیت الله بروجردی از راوی یاد نشده؛ لکن به جهت روایتش از امام صادق(ع) از راویان طبقه چهارم شمرده می‌شود.[۱۶]

استادان و شاگردان راوی

در اسناد روایات تفسیر کنز الدقائق، ابراهیم بن عبدالحمید و حسن بن محبوب[۱۷] و در منابع دیگری صفوان بن یحیی، حسین بن مهران، عمرو بن ابی‌مقدام، علی بن ابی‌حمزة[۱۸] از اسحاق بن غالب روایت نقل کردند که از شاگردانش به شمار می‌روند و اسحاق بن غالب از پدرش و عبدالله بن جابر[۱۹] روایت کرده است که از اساتید حدیثی وی شمرده می‌شوند.[۲۰]

مذهب راوی

ذکر نام راوی در رجال نجاشی بر تشیع و امامی بودن وی دلالت دارد[۲۱]، چنان که محتوای روایاتش که در وصف اهل بیت(ع) و مقام و منزلت آنهاست، مؤید آن است؛ برای نمونه:

«عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ غَالِبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) فِي خُطْبَةٍ لَهُ يَذْكُرُ فِيهَا حَالَ الْأَئِمَّةِ(ع) وَ صِفَاتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْضَحَ بِأَئِمَّةِ الْهُدَى مِنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّنَا عَنْ دِينِهِ وَ أَبْلَجَ بِهِمْ عَنْ سَبِيلِ مِنْهَاجِهِ وَ فَتَحَ بِهِمْ عَنْ بَاطِنِ يَنَابِيعِ عِلْمِهِ فَمَنْ عَرَفَ مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ(ص) وَاجِبَ حَقِّ إِمَامِهِ وَجَدَ طَعْمَ حَلَاوَةِ إِيمَانِهِ وَ عَلِمَ فَضْلَ طُلَاوَةِ إِسْلَامِهِ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى نَصَبَ الْإِمَامَ عَلَماً لِخَلْقِهِ وَ جَعَلَهُ حُجَّةً عَلَى أَهْلِ مَوَادِّهِ وَ عَالَمِهِ وَ أَلْبَسَهُ اللَّهُ تَاجَ الْوَقَارِ وَ غَشَّاهُ مِنْ نُورِ الْجَبَّارِ يُمَدُّ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ لَا يَنْقَطِعُ عَنْهُ مَوَادُّهُ وَ لَا يُنَالُ مَا عِنْدَ اللَّهِ إِلَّا بِجِهَةِ أَسْبَابِهِ وَ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ أَعْمَالَ الْعِبَادِ إِلَّا بِمَعْرِفَتِهِ...»[۲۲].[۲۳]

جایگاه حدیثی راوی

اسحاق بن غالب الأسدی از راویان ثقه و شیعی مذهب بوده و نجاشی در توثیق او می‌نویسد: "إسحاق بن غالب الأسدي والبي عربي صليب ثقة"[۲۴].

علامه حلی و ابن داود نیز با توجه به توثیق صریح نجاشی نام اسحاق بن غالب را در جزء نخست کتاب خود، یعنی باب ممدوحان و موثقان، ذکر کرده‌اند[۲۵].

افزون بر توثیق صریح نجاشی، روایت کتاب اسحاق بن غالب از سوی صفوان بن یحیی[۲۶] و روایت حسن بن محبوب[۲۷] از ایشان - که از اصحاب اجماع هستند - بر عظمت و جلالت راوی و صدق احادیث اسحاق بن غالب می‌افزاید.[۲۸]

منابع

پانویس

  1. ر.ک: أ. منابع شیعی: رجال النجاشی، ص۷۲ (ش۱۷۳) و ۲۲۲ (ش۵۸۲)؛ رجال الطوسی، ص۱۶۲، ش۱۸۳۹؛ خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۱۱، ش۵؛ الرجال (ابن داود)، ص۵۳، ش۱۶۲؛ منهج المقال، ج۲، ص۲۸۱، ش۴۶۲؛ نقد الرجال ج۱، ص۱۹۷، ش۴۲۷؛ زبدة الأقوال، ص۵۷، ش۲۴۶؛ مجمع الرجال، ج۱، ص۱۹۶؛ جامع الرواه، ج۱، ص۸۷، ش۵۵۷؛ الوجیزة فی الرجال، ص۲۸، ش۱۷۷؛ منتهی المقال، ج۲، ص۲۸، ش۳۰۶؛ حاوی الأقوال، ج۱، ص۱۵۸، ش۴۶؛ الرسائل الرجالیه (کلباسی)، ج۲، ص۴۴۷، فائدة ۲؛ شعب المقال، ص۵۲، ش۸۱؛ تنقیح المقال، ج۹، ص۱۷۲، ش۱۹۹۲؛ طرائف المقال، ج۱، ص۴۰۴، ش۳۲۲۵؛ أعیان الشیعه، ج۳، ص۲۲۵ و ۲۷۶؛ معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۲۲۵، ش۱۱۶۹؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۵۵۷، ش۸۴؛ قاموس الرجال، ج۱، ص۷۷۰، ش۷۲۱. ب. منابع سنی: لسان المیزان، ج۱، ص۳۶۸، ش۱۱۵۴.
  2. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۴، ص۵۴۸ به نقل از الکافی، ج۱، ص۲۰۳، ح۲.
  3. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳، ص ۴۹۶.
  4. سمعانی: الوالبی: بفتح الواو و کسر اللام و الباء المنقوطة بواحدة، هذه النسبة إلی والبة، و هی حی من بنی أسد؛ (الأنساب، ج۱۳، ص۲۷۴، ش۵۱۳۸).
  5. رجال النجاشی، ص۷۲، ش۱۷۳.
  6. رجال الطوسی، ص۱۶۲، ش۱۸۳۹.
  7. رجال النجاشی، ص۷۲، ش۱۷۳.
  8. رجال النجاشی، ص۷۲، ش۱۷۳. کلباسی: والمقصود بالصلیب: الخالص، قال فی المغرب - نقلاً -: یقال عربی صلیب، أی خالص. و قال فی الحاوی (حاوی الأقوال؛ طه نجف) فی ترجمة إسحاق بن غالب بعد نقل عربی صلیب فی حقه: الصلیب: الخالص النسب، أی لم یلتبس بغیر العربی و قال بعض الفضلاء - نقلاً -: معنی الصلیب: الخالص النسب، یقال عربی صلیب، أی خالص لم یلتبس غیر عربی، فهو مقابل المولی بأحد إطلاقاته. (الرسائل الرجالیه (کلباسی)، ج۲، ص۴۴۷، الفائدة الثانیة. زمخشری: و من المجاز... عربی صلیبٌ: خالص النسب. (أساس البلاغه، ص۳۵۸)
  9. رجال النجاشی، ص۷۳، ش۱۷۳.
  10. عبدالله بن غالب الأسدی الشاعر الفقیه أبو علی روی عن أبی جعفر و أبی عبدالله و أبی الحسن(ع) ثقة ثقة و أخوه إسحاق بن غالب؛ (رجال النجاشی، ص۲۲۲، ش۵۸۲).
  11. خلاصه الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۵۹، ش۵.
  12. لسان المیزان، ج۱، ص۳۶۸، ش۱۱۵۴.
  13. ر.ک: أعیان الشیعه، ج۳، ص۲۷۶.
  14. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳، ص ۴۹۷-۴۹۹.
  15. ر.ک: رجال النجاشی، ص۲۷، ش۱۷۳؛ رجال الطوسی، ص۱۶۲، ش۱۸۳۹.
  16. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳، ص ۴۹۹.
  17. تفسیر کنز الدقائق، ج۵، ص۴۷۶، ج۱۴، ص۵۴۸.
  18. ر.ک: مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۵۵۷، ش۸۴.
  19. ر.ک: الزهد، ص۳۳، ح۸۶؛ تهذیب الأحکام، ج۴، ص۱۹۰، ح۵۴۱.
  20. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳، ص ۴۹۹.
  21. رجال النجاشی، ص۷۲، ش۱۷۳.
  22. ر.ک: الکافی، ج۱، ص۲۰۳، ح۲.
  23. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳، ص ۵۰۰.
  24. رجال النجاشی، ص۷۲، ش۱۷۳.
  25. خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۱۱، ش۵؛ الرجال (ابن داود)، ص۵۳، ش۱۶۲.
  26. ر.ک: رجال النجاشی، ص۷۲، ش۱۷۳.
  27. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۴، ص۵۴۸.
  28. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۳، ص ۵۰۰-۵۰۱.