اسماعیل در علوم قرآنی
مقدمه
حضرت اسماعیل (ع) فرزند حضرت ابراهیم (ع) از پیامبران الهی است که نامش یازده بار در قرآن ذکر شده است. وی در زبان عبرانی "یشمعیل" به معنای "خدا آواز او را میشنود" خوانده شده است که ملقب به "صادق الوعد" ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا﴾[۱] بود. مادر ایشان هاجر (کنیز ساره، همسر اول حضرت ابراهیم) است. ساره پس از ناامیدی از بچهدارشدن، هاجر را به همسری حضرت ابراهیم (ع) درآورد؛ امّا پس از آبستن شدن هاجر، رابطه ساره با او تیره شد؛ ولی ساره نیز پس از مدتی صاحب فرزندی به نام اسحاق شد. به هر حال، آتش غضب ساره، حضرت ابراهیم (ع) را ناگزیر ساخت هاجر و فرزندش اسماعیل (ع) را از منطقه شام دور سازد. حضرت ابراهیم (ع) نیز به فرمان خداوند، آنان را به مکه، سرزمینی بی آب و علف کوچ داد و سپس خود به شام بازگشت.
از حوادث مهم زندگی حضرت اسماعیل (ع) همدستی او با حضرت ابراهیم (ع) در بنای خانه کعبه بود که قرآن کریم در آیات ﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْناً وَاتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴾[۲] بهآن پرداخته است.
ماجرای دیگر، رؤیای حضرت ابراهیم (ع) مبنی بر قربانی کردن فرزند است که سبب نگرانی حضرت ابراهیم (ع) شد؛ و اسماعیل (ع) آن نگرانی را از دل پدر زدود و او را به اطاعت فرمان الهی ترغیب کرد؛ امّا هنگامی که ابراهیم (ع) کارد بر گلوی اسماعیل نهاد، آوای غیبی او را از ادامه کار بازداشت و فرمان آمد در مقابل صبر و درستکاری ایشان، گوسفندی را فدیه کند.
حضرت اسحاق (ع)، در تورات، ذبیح معرفی شده است؛ اما در آیات ﴿فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاء الْمُبِينُ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ ﴾[۳] داستان بشارت به تولد اسحاق پس از گزارش ذبیح بودن اسماعیل آمده است.
منابع روایی، سن اسماعیل هنگام مرگ را ۱۳۰ سال و حتی بیشتر نوشته و آوردهاند پس از مرگ، پیکر او در ناحیه "حجر" در کنار مدفن مادرش هاجر به خاک سپرده شد[۴].[۵]
منابع
پانویس
- ↑ «و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درستپیمان و فرستادهای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۴.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که خانه (کعبه) را برای مردم جای بازگشت و امن کردیم و (گفتیم) از «مقام ابراهیم» نمازگاه گزینید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه مرا برای طوافکنندگان (مسافر) و مجاوران (حرم) و رکوعکنندگان سجدهگزار، پاکیزه بدارید. و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد، از میوهها روزی رسان؛ (خداوند) فرمود: آن را که کفر ورزد، اندکی برخورداری خواهم داد سپس او را به (چشیدن) عذاب دوزخ ناگزیر خواهم کرد و این پایانه، بد است. و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه (کعبه) را فرا میبردند (گفتند):پروردگارا! از ما بپذیر، بیگمان تویی که شنوای دانایی» سوره بقره، آیه ۱۲۵-۱۲۷.
- ↑ «و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب میبینم که تو را سر میبرم پس بنگر که چه میبینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان مییابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت. و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم)؛ و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم! تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدینگونه نکوکاران را پاداش میدهیم. بیگمان این همان آزمایش آشکار بود. و به قربانی سترگی او را بازخریدیم» سوره صافات، آیه ۱۰۲-۱۰۷.
- ↑ موسوی بجنوردی، محمد کاظم، ۱۳۲۱؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد۸، صفحه ۶۲۸؛ خزائلی، محمد، ۱۲۹۲-۱۳۵۳؛ اعلام القرآن، صفحه ۱۲۹؛ خرمشاهی، بهاء الدین، ۱۳۲۴؛ دانش نامه قرآن وقرآن پژوهی، جلد۱، صفحه ۲۲۶؛ هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، صفحه ۵۱و۴
- ↑ فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص ۳۸۳۵.