باری (اسم الهی)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از باری)

مقدمه

باری (در اصل باری‌ء [۱] به همزه آخر) در لغت از ریشه «ب ـ ر ـ ء»[۲] به معنای آفریدن [۳] بدون نمونه [۴] پیشین است.

واژه باری دو بار در آیه وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ[۵] و یک بار در آیه هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ[۶] وارد شده است. در آیه مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ[۷]، نیز فعل (نبرأ) که معنای همین اسم را افاده می‌کند به کار رفته است.

اسم باری به معنای پدید آورنده مخلوقات است، به نحوی که هیچ یک به دیگری مشتبه‌نشده، از یکدیگر متمایز باشند؛[۸] به عبارت دیگر باری جدا سازنده و متمایز کننده مخلوقات از یکدیگر از طریق بخشیدن صورتهای گوناگون به آنهاست،[۹] زیرا خداوند انسان را از زمین (خاک) جدا می‌سازد [۱۰] یا اشیا را از عالم عقول متمایز می‌کند و به عالم نفوس تنزل می‌دهد [۱۱] یا به عقیده برخی، موجودات را از عدم جدا می‌سازد.[۱۲]

پیوند بین معنای باری به عنوان اسم خداوند و معنای لغوی آن از این جهت است که معنای آفریدن و پدید آوردن به نوعی در اسم باری لحاظ شده و شاید با توجّه به همین ارتباط است که برخی اسم باری را به معنای آفریدگار نخستین و پدید آورنده اشیا بدون نمونه پیشین دانسته‌اند.[۱۳] گفتنی است که برخی، اساساً باری را از ریشه «براء» (جداسازی) و به معنای جدا سازنده دانسته‌اند.[۱۴] اسم باری در آیه هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى[۱۵] بین دو اسم خالق و مصوّر واقع شده است. از نظر محققان [۱۶]

باری به مرتبه ویژه‌ای از آفرینش موجودات به دست خداوند اشاره دارد که پس از مرتبه خلق و پیش از تصویر است، ازاین‌رو ترتیب این نامها در آیه یاد شده بر خلاف پندار برخی مبنی بر ترادف آنها، از پیوند منطقی آنها حکایت دارد؛ زیرا هر آنچه که از عدم به سوی وجود خارج می‌شود در مرحله نخست نیازمند تقدیر و تعیین اندازه‌ها و حد و حدود و خصوصیات گوناگون و در مرحله دوم نیازمند پدید آوردن بر طبق اندازه‌ها و خصوصیات معین شده پیشین و در مرحله سوم نیازمند صورتگری و شکل‌دهی است و خداوند متعال از آن حیث که مقدِّر و تعیین کننده حدود و خصوصیات آفریدگان است «خالق» و به جهت اینکه اختراع کننده و پدید آورنده آنهاست «باری» و به اعتبار اینکه مرتب کننده صورتهای مخلوقات به بهترین ترتیب است «مُصوّر» خوانده می‌شود.[۱۷]

براساس آیه مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ[۱۸] مصیبت‌هایی که در زمین واقع می‌شود یا به انسان‌ها می‌رسد، خداوند پیش از باری بودن نسبت به آنها، حدود و اندازه‌ها و خصوصیات آنها را در لوح محفوظ معین و مقدر کرده است. آیه مذکور تقدیر حوادث پیش از وقوع آنها و تعلق قضای تغییرناپذیر الهی به آنها را بر خداوند آسان دانسته است. آیه بعد علت آگاه ساختن مردم از این امر (تقدیر حوادث پیش از وقوع آنها) را اندوهگین نشدن انسان‌ها بر نعمت‌های از دست رفته و خوشحال نشدن ایشان بر دریافت نعمت‌ها بیان کرده است: لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ[۱۹]؛ زیرا انسان اگر یقین کند که آنچه (مصیبت‌ها) به او رسیده قبلاً مقدّر شده و باید به او می‌رسید و نعمت‌هایی که به او داده شده تا مدتی نزد او به امانت است، غم و شادی خود را به هنگام از دست دادن نعمت و دریافت آن بزرگ نمی‌شمارد و چندان به آن اهمیت نمی‌دهد.[۲۰]

برخی در تبیین باری آن را برگرفته از ریشه «بری» (خاک) و به معنای آفریننده انسان و ترکیب کننده او از خاک دانسته‌اند.[۲۱] در نظر دیگر باری از «بَرْی» (تراشیدن) و به مفهوم پدید آورنده چیزی به شکل موزون است.[۲۲] گفته شده: باری از ریشه بَرء (آفریدن) و به معنای خالق و مترادف با آن است.[۲۳] به اعتقاد برخی باری از «بُرء» (بهبودی و رهایی از نقص و مرض) و به معنای پدید آورنده اشیا بدون نقص و کاستی [۲۴] یا آفریدگار موجودات بدون تخلف از مقتضای حکمت و فطرت است.[۲۵] از دیدگاههای یاد شده به دست می‌آید که قدر مشترک معنای باری نزد بیشتر مفسران و شارحانِ اسماء الله تعالی «آفریننده» است.

در سعه و ضیق این معنا از نظر متعلق هم اختلاف نظر وجود دارد؛ بعضی استعمال باری را هم در پدیدآورنده اجسام و هم در پدید آورنده اعراض، مانند رنگ و بو صحیح می‌دانند [۲۶] و برخی معتقدند باری فقط در مورد پدید آورنده اجسام به کار می‌رود، ازاین‌رو به مخلوقات، «بریّه» گفته می‌شود؛ ولی درباره اعراضی همچون طعم و رنگ بریّه به کار نمی‌رود.[۲۷] دسته سوم بر این باورند که لفظ باری به آفریدن جانداران اختصاص داشته و در غیر جانداران به ندرت به کار می‌رود، به همین جهت گفته می‌شود: برَأَ اللهُ النسَمَة وخَلَقَ السَّماوات والأَرضَ.[۲۸]

باری در آیه وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ[۲۹] نیز به کار رفته است و در آن قوم موسی به توبه و بازگشت به سوی آفریدگار و کشتن خویش فرمان یافته‌اند. در این آیه دو بار لفظ باری در حال اضافه به ضمیر جمع مخاطب (کُم) به کار رفته است تا ضمن اشعار به اختصاص (پدید آورنده شما)، محبت مخاطبان را نیز برانگیزد؛ گویا خداوند می‌فرماید: این توبه و کشتن خویش گرچه برای شما از دشوارترین فرمانهاست؛ لکن خدایی که این فرمان را داده آفریننده شماست، پس کسی که به وجود آمدن شما را پسندید و آن برای شما خیر بود، اکنون همو کشته شدن شما را پسندیده و این برای شما بهتر است. چگونه ممکن است خداوندخیر شما را نخواهد، در حالی که شما را آفریده است؟[۳۰][۳۱]

منابع

پانویس

  1. مقاییس‌اللغه، ج۱، ص۲۳۶؛ المنجد، ج ۱، ص۷۳، «برء».
  2. الصحاح، ج۱، ص۳۶؛ اقرب‌الموارد، ج۱، ص۱۵۴؛ ترتیب العین، ص۷۴، «برء».
  3. مقاییس اللغه، ج ۱، ص۲۳۶، «برء».
  4. النهایه، ج۱، ص۱۱۱؛ تاج العروس، ج ۱، ص۱۱۳، «برء».
  5. «و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! بی‌گمان شما با (به پرستش) گرفتن گوساله بر خویش ستم روا داشتید پس به درگاه آفریدگار خود توبه کنید و یکدیگر را بکشید، این کار نزد آفریدگارتان برای شما بهتر است. آنگاه، خداوند از شما در گذشت که او توبه‌پذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۵۴.
  6. «اوست خداوند آفریننده پدیدآور نگارگر، نام‌های نکوتر او راست؛ هر چه در آسمان‌ها و زمین است او را به پاکی می‌ستایند و او پیروزمند فرزانه است» سوره حشر، آیه ۲۴.
  7. «هیچ گزندی در زمین و به جان‌هایتان نمی‌رسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است» سوره حدید، آیه ۲۲.
  8. فتح الرحمن، ج ۷، ص۳۶۴۳؛ المیزان، ج ۱۹، ص۲۵۷.
  9. لوامع البینات، ص۲۱۶.
  10. المیزان، ج ۱، ص۱۸۹.
  11. شرح الاسماء الحسنی، درود آبادی، ص۳۳.
  12. التبیان، ج۱، ص۲۴۴؛ مجمع‌البیان، ج ۱، ص۲۳۷.
  13. تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص۳۴۸.
  14. المیزان، ج ۱، ص۱۹۰.
  15. «اوست خداوند آفریننده پدیدآور نگارگر، نام‌های نکوتر او راست» سوره حشر، آیه ۲۴.
  16. علم‌الیقین، ج۱، ص۱۷۰؛ المیزان، ج ۱۹، ص۲۵۷؛ کشف‌الاسرار، ج ۱۰، ص۵۷.
  17. شرح الاسماء الحسنی، غزالی، ص۶۴ ـ ۶۵.
  18. «هیچ گزندی در زمین و به جان‌هایتان نمی‌رسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است» سوره حدید، آیه ۲۲.
  19. «تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید و خداوند هیچ خود پسند خویشتن ستایی را دوست نمی‌دارد» سوره حدید، آیه ۲۳.
  20. المیزان، ج ۱۹، ص۱۹۲.
  21. لوامع‌البینات، ص۲۱۷؛ التوحید، ص۲۰۰.
  22. پیام قرآن، ج ۴، ص۲۹۲؛ نمونه، ج ۲۳، ص۵۵۵.
  23. لوامع البینات، ص۲۱۶.
  24. نمونه، ج ۲۳، ص۵۵۵؛ پیام قرآن، ج ۴، ص۲۹۲.
  25. روح المعانی، مج ۱۵، ج ۲۷، ص۹۲؛ فتح الرحمن، ج ۷، ص۳۶۴۷.
  26. مجمع‌البیان، ج ۹، ص۴۴۲؛ لسان العرب، ج ۱، ص۳۵۴، «برء».
  27. التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص۵۱۴.
  28. مجمع البحرین، ج ۱، ص۴۸؛ لسان‌العرب، ج ۱، ص۳۵۴، «برء»؛ نثر طوبی، ج ۱، ص۶۹، «برء».
  29. «و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! بی‌گمان شما با (به پرستش) گرفتن گوساله بر خویش ستم روا داشتید پس به درگاه آفریدگار خود توبه کنید و یکدیگر را بکشید، این کار نزد آفریدگارتان برای شما بهتر است. آنگاه، خداوند از شما در گذشت که او توبه‌پذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۵۴.
  30. المیزان، ج ۱، ص۱۹۰.
  31. بخارایی‌زاده، سید حبیب، مقاله «باری»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۲۶۰-۲۶۲.