باری در قرآن
مقدمه
لغتشناسان عرب، همچون فراهیدی و ابن فارس، ماده «بَ رء» (با همزه آخر) را به معنای خلق (آفریدن) و ماده «بُرء» را به معنای برطرف شدن بیماری و دوری از عیب و ناپسندی معنا کردهاند[۱]. برخی از محققان، بر این باورند که دو ماده «بَرء» و «بُرء» به یک معنا باز میگردد: جدا شدن چیزی از چیزی دیگر؛ جدا شدن بیمار از بیماری، جدا شدن متهم از گناه و آفریدن نیز در واقع جدا شدن موجود از نیستی است[۲].
واژه «بارئ» به عنوان نام خداوند، سه بار در قرآن کریم آمده است. حضرت موسی بنیاسرائیل را به توبه از گوساله پرستی فرمان میدهد. در این آیه، از زبان حضرت موسی، خداوند، دو بار، ﴿بَارِئِكُمْ﴾ خوانده میشود: ﴿فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾[۳]. بیتردید تکرار این نام در آیهای که از توبه سخن میگوید، نکتهای دربر دارد. هر چند مفسران و لغویان «بارئ» در این آیه را به معنای آفریدگار دانستهاند، ولی به نظر میرسد معنای «برء»، یعنی دوری از بیماری و عیب نیز لحاظ شده است. ملاصدرا بدین نکته تصریح میکند و مینویسد: "الباري من صفات الله الذي خلق الخلق بريئاً من التفاوت".
«باری» از ویژگیهای خدا است که آفریدگان را به دور از هر نابسامانی آفریده است[۴]. در سوره حشر، خداوند پس از نام «خالق» با نام «بارئ» خوانده شده است: ﴿هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى﴾[۵].
لغتشناسان و مفسران درصدد بیان تفاوتهای «بارئ» و «خالق» برآمدهاند. تفاوتهای ذیل از مجموع سخنان آنان استفاده میشود:
- «خالق» به آفریدگاری که از نیستی هستی میآفریند، گفته میشود ﴿وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئًا﴾[۶]. و همچنین در مورد آفریدهای که از ماده اولیهای پدید آید نیز ماده «خلق» به کار میرود: ﴿وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا﴾[۷]. ولی «بارئ» تنها به آفریدگاری گویند که بدون ماده اولیه و بدون پیروی از صورت پیشین، موجودی را ابداع میکندز
- «خالق» در مورد آفرینش جانداران و جمادات به کار میرود، ولی «بارئ» بیشتر درباره آفرینش آدمی و جانوران به کار میرود.
- در قرآن کریم «خلق» به حضرت مسیح نیز نسبت داده شده است: ﴿أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ﴾[۸] ولی «بارئ» تنها درباره خداوند به کار میرود.
فیض کاشانی در بیان تفاوت سه نام خالق، بارئ و مصوّر مینویسد: هر چه که بخواهد از نیستی به هستی آید، ابتدا باید تقدیر شود، پس آنگاه بر اساس آن تقدیر پدید آید و سپس صورت پذیرد و این سه نام خداوند این سه مرحله آفرینش را بیان میکند[۹].
ابن عربی بر این باور است که امر الهی به دو مرحله تقدیر و ایجاد تعلق میگیرد و نام «باری» دربردارنده امر متعلق به ایجاد است[۱۰].
در قرآن، از ماده «بَرء» به معنای آفرینش، یک بار نیز به گونه فعلی آمده است؛ واژه ﴿نَبْرَأَهَا﴾ در آیه ﴿مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ﴾[۱۱]؛ به معنای «او را پدید آوردیم». واژه «بَریّة» دوبار در آیات ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُولَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ﴾[۱۲]، ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ﴾[۱۳] آمده است. نظریه برتر در شناسایی این واژه، آن است که از ماده «برء» و بر وزن فعیلة و به معنای آفریده است. نظریه دوم آن است که از ماده «براوة» به معنای خاک است. ماده «برء» به معنای آفریدن با ماده «دَرأ»، «خلق» و «فطر» قرابت معنایی دارد.
«بارئ» به عنوان یکی از نامهای نیکوی خداوند در ادعیه و روایات و بهویژه در حدیث معروف اسماء حسنی، که نود و نه نام خدا برشمرده شده، آمده است. واژگان برگرفته از ماده «بُرء» نیز در قرآن کریم به کار رفته است. در دو مورد این واژگان به خدا نسبت داده شده است. در آیه ﴿بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۱۴]، خداوند از مشرکان اعلام «برائت» میکند و در آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسَى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قَالُوا وَكَانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِيهًا﴾[۱۵]، حضرت موسی را، از آنچه بنی اسرائیل دربارهاش گفتند، «تبرئه» مینماید.[۱۶]
منابع
پانویس
- ↑ العین، ج۲، ص۱۷۷؛ معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۲۲۵.
- ↑ التبیان، ج۱، ص۲۴۲؛ انوار التنزیل، ج۱، ص۹۱.
- ↑ «پس به درگاه آفریدگار خود توبه کنید و یکدیگر را بکشید، این کار نزد آفریدگارتان برای شما بهتر است. آنگاه، خداوند از شما در گذشت که او توبهپذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۵۴.
- ↑ شرح اصول کافی، ج۴، ص۳.
- ↑ «اوست خداوند آفریننده پدیدآور نگارگر، نامهای نکوتر او راست؛ هر چه در آسمانها و زمین است او را به پاکی میستایند و او پیروزمند فرزانه است» سوره حشر، آیه ۲۴.
- ↑ «که پیش از آن تو را آفریدم و تو هیچ چیز نبودی» سوره مریم، آیه ۹.
- ↑ «و اوست که از آب بشری آفرید و او را نسبی و سببی نهاد و پروردگار تو تواناست» سوره فرقان، آیه ۵۴.
- ↑ «من برای شما از گل، (انداموارهای) به گونه پرنده میسازم» سوره آل عمران، آیه ۴۹.
- ↑ علم الیقین، ص۱۷۰.
- ↑ الفتوحات، ج۴، ص۲۱۰.
- ↑ «هیچ گزندی در زمین و به جانهایتان نمیرسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است» سوره حدید، آیه ۲۲.
- ↑ «کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخاند، جاودانه در آنند، آنانند که بدترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۶.
- ↑ «بیگمان آنانکه ایمان آوردهاند و کردارهایی شایسته کردهاند، بهترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۷.
- ↑ «(این) بیزاری خداوند و پیامبر اوست از مشرکانی که با آنان پیمان بستهاید» سوره توبه، آیه ۱.
- ↑ «ای مؤمنان! همچون کسانی نباشید که موسی را آزردند و خداوند او را از آنچه (درباره او) گفتند برکنار داشت و او نزد خداوند آبرومند بود» سوره احزاب، آیه ۶۹.
- ↑ سلطانی، محمد، مقاله «بارئ»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۳۵۳-۳۵۴.