«مرحوم مجلسی در بحارالانوار، در بیان این آیه کریمه گفته است: "تحقیق، بارها دانستی که نفی علم غیب از آن حضرات(ع)، به این معنی است که ایشان بدون تعلیم، یا بدون وحی یا بدون الهام او چیزی را از پیش خود نمیدانند، وگرنه ظاهر است که عمده معجزات انبیاء و اوصیاء(ع) از همین نوع است، و یکی از وجوه معجزه بودن قرآن هم در این است که آیاتی مشتمل بر اخبار چیزهای غیبی دارد، و ما نیز بیشتر چیزهای پنهان را با تعلیم خدای سبحان، و اخبار پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) میدانیم مثل قیامت و احوال مختلف آن روز، بهشت و دوزخ و رجعت و قیام حضرت مهدی(ع) و فرود آمدن حضرت عیسی(ع) و شرایط ساعت، عرش و کرسی و فرشتگان". یا اینکه علم خدای تعالی به امور پنجگانه بر وجه تفصیلی است که در عالم امکان وجود دارد و هنوز در عالم کون ظاهر نشده است. اما علم ائمه(ع) و انبیاء(ع) مجمل است به مقداری که از عالم امکان به عالم کون خارج شده است. مرحوم ملا محسن فیض در تفسیر صافی در ذیل این آیه چنین گفته است: "از ائمه هدی(ع) روایت شده که این پنج مسأله را به صورت تفصیلی و تحققی، کسی جز خدای تعالی نمیداند، و سپس گفته که من میگویم: چرا با تفصیل و تحقق گفته شده، به این دلیل که گاه ائمه(ع) بعضی از اینها را به صورت اجمال خبر میدادند، و خبر دادن ایشان منوط بود که از جانب خدای تعالی یاد بگیرند". به هر حال اگر به مقتضای ظاهر آیه عمل کنیم، لازم میآید آیات دیگر و روایاتی را دور بریزیم که دلالت بر علم غیب آنها دارد، و اخباری را که به صورت صریح از این مسایل پنجگانه خبر دادهاند، و اخباری را که انبیاء(ع) ازاین امور دادهاند کنار بگذاریم، و نیازی به ذکر آنها نداریم، زیرا به گوش عوام نیز رسیده چه برسد به خواص ( اهل علم و تحقیق) که گوش آنها را پر کرده است. در ضمن پیشتر از این گفتیم که خدای تعالی، همه علوم پیشینیان و آیندگان را در قرآن کریم قرار داده، و این پنج علم نیز به طور قطع از علوم اولین و آخرین است، و نیز گفتیم که علوم کتاب به تمام و کمال در نزد ائمه اطهار(ع) میباشد، و یکی از خبرهای دالّ بر موضوع همان خبر سدیر بود که امام صادق(ع) در آن جا سه بار به صورت قسم فرموده است: علم کتاب به خدا سوگند همهاش در نزد ما است.[۱] پس چگونه به این پنج مسئله عالم نباشند که از جمله علم ایشان به کتاب و جزئیات علوم آن میباشد. ناگزیر ظاهر آیه را با یکی از دو راه توجیه میکنیم تا منافات از بین برود. ابنشهرآشوب در المناقب از امیر مؤمنان(ع) آورده است که فرمود: به وسیله من و با دستهای من قیامت برپا میشود.[۲] احتمال دارد منظور از ساعت رجعت امام حسین(ع)، یا قیام حضرت مهدی(ع) باشد، ولی ظاهراً منظور روز قیامت است. و در زیارت جامعه کبیره، در علم آن حضرات(ع) به نزول باران میخوانیم: با شما خدا آغاز کرد، و با شما به پایان میبرد، و به وسیله شما باران نازل میشود.[۳] چگونه نزول باران را موقع نزول و قبل از آن ندانند، در صورتی که ابرها فرشتگان خاصی دارند که آن را به سمت "البلد المیت" سوق میدهند، و هر قطره فرشته خاصی دارد که آن را به زمین و محل مخصوصی میرساند، و فرشته قدم از قدم برنمیدارد مگر با اذن و امر ایشان، در این صورت چگونه آنها نمیدانند که چه زمانی باران فرود میآید؟ در شرح الزیاره از مقداد بن اسود کندی، روایت است که گفت روزی مولایم امر فرمود شمشیر مرا بیاور آن را آوردم، روی زانوانش قرار داد و سپس به طرف آسمانها بالا رفت، من به او نگاه میکردم که از نظرم غایب شد، نزدیک ظهر فرود آمد و از شمشیرش قطرات خون میچکید. گفتم: مولای من کجا بودید؟ فرمود: عدهای در ملأ اعلی خصومت میکردند، به آسمان رفتم و آن را از لوث وجود ایشان پاک ساختم. عرض کردم: مولای من کار ملأ اعلی هم با شما است؟ فرمود: ای فرزند اسود من حجت خدا بر خلق او در آسمانها و زمین او هستم، در آسمان ملکی نیست قدمی بردارد مگر با اذن من، و طرفداران باطل در من به شک میافتند. در زیارت رجبیه در خصوص علم ما فی الارحام میخوانیم که: و در نزد شما است آن چه در رحمها رشد میکند و آن چه رو به نابودی میرود.[۴] و چگونه ندانند در حالی که دو ملک خلّاق در رحم وارد میشوند، و مولود را به صورت مذکر یا مؤنث و غیر آن ترسیم میکنند. و وارد رحم نمیشوند مگر با اذن و فرمان ایشان. اخباری هم دلالت دارد به این که علم بلایا و منایا و حوادث و قضایا نیز نزد آنها است مثل خبر منتخب البصایر از امام باقر(ع) که گفت امیر مؤمنان(ع) فرمود: من هستم آن که علم گرفتاریها مرگها حوادث و علم انساب را تعلیم داده شدهام. و غیر این اخبار که فراوانند.[۵] آن بزرگواران و انبیاء نیز در خیلی از موارد از مرگ بعضی از مردم، و حوادثی که بر سر آنها بعداً خواهد آمد، خبر دادهاند. بالعیان میبینیم که منجمین، کاهنان، اهل رمل و جفر که کلامشان چندان اعتبار هم ندارد، گاه از این مسایل خبر میدهند، و دکترها با توجه به نبض بدن مادر اطلاع میدهند بچه در رحم پسر است یا دختر و اغلب هم اخبار آنان صحیح میباشد، چگونه ممکن است ائمه(ع) که خزینه علم خدا و موضع سر و معدن حکمت و ظرف مشیت و مترجمین وحی او، و زبان اراده او هستند این امور را ندانند؟» [۶].