آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال میکنند کداماند؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مجموعه پرسشهای مرتبط به این بحث (علم غیب معصوم) یا به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
آیه مورد اشاره پرسش
﴿إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ﴾
«بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بیگمان خداوند دانایی آگاه است».
پاسخ نخست
علامه طباطبایی در کتاب «المیزان» در اینباره گفته است:
«در این آیه سه مورد از مواردی که علم خدا متعلق بدانها است بر شمرده:
- علم به قیام قیامت، که از مسائلی است که خداوند علم بدان را به خود اختصاص داده، و احدی جز او از تاریخ وقوع آن خبر ندارد، هم چنان که جمله ﴿إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ﴾، نیز این انحصار را میرساند؛
- مسأله فرستادن باران؛
- علم بدانچه در رحم زنان است، از پسر و دختر، که خداوند این دو را نیز به خود اختصاص داده مگر آنکه خودش تعلیم کسی کند»[۱].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله ثقفی تهرانی؛ |
---|
آیتالله محمد ثقفی تهرانی در کتاب «تفسیر روان جاوید» در اینباره گفته است:
«بر حسب روايات متعدده که به طرق معتبره از ائمه هدى (ع) نقل شده پنج علم است که بهطور تحقيق و تفصيل مخصوص به ذات اقدس الهى است:
|
۲. آیتالله مکارم شیرازی؛ |
---|
آیتالله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «تفسیر نمونه» در اینباره گفته است:
«گذشته از اینکه لحن آیه فوق حکایت از این دارد که آگاهی از قیامت و نزول باران و چگونگی جنین در رحم مادر، و اموری را که انسان در آینده انجام میدهد، و محل مرگ او، در اختیار خداوند است و دیگران را به آن راهی نیست، روایاتی که در تفسیر آیه نیز وارد شده این حقیقت را تأکید میکند. از جمله در حدیثی میخوانیم: «انَّ مَفَاتِیح الْغَيْب خَمْس لَا يَعْلَمُهُنَّ إِلَّا اللَّه»[۳] سپس آیه فوق را تلاوت فرمود. در روایت دیگری که در نهج البلاغه آمده است میخوانیم: هنگامی که علی (ع) از بعضی حوادث آینده خبر میداد یکی از یاران عرض کرد: ای امیر مؤمنان! از غیب سخن میگویی؟ و به علم غیب آشنایی؟ امام خندید و به آن مرد که از طایفه "بنی کلب" بود فرمود: «يَا أَخَا كَلْبٍ لَيْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَيْبٍ وَإِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِي عِلْمٍ وَإِنَّمَا عِلْمُ الْغَيْبِ عِلْمُ السَّاعَةِ وَمَا عَدَّدَهُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ بِقَوْلِهِ ﴿إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ...﴾ الْآيَةَ فَيَعْلَمُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مَا فِي الْأَرْحَامِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَقَبِيحٍ أَوْ جَمِيلٍ وَسَخِيٍّ أَوْ بَخِيلٍ وَشَقِيٍّ أَوْ سَعِيدٍ وَمَنْ يَكُونُ فِي النَّارِ حَطَباً أَوْ فِي الْجِنَانِ لِلنَّبِيِّينَ مُرَافِقاً فَهَذَا عِلْمُ الْغَيْبِ الَّذِي لَا يَعْلَمُهُ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ وَمَا سِوَى ذَلِكَ فَعِلْمٌ عَلَّمَهُ اللَّهُ نَبِيَّهُ (ص) فَعَلَّمَنِيهِ وَدَعَا لِي بِأَنْ يَعِيَهُ صَدْرِي وَتَضْطَمَّ عَلَيْهِ جَوَانِحِي»[۴] از این روایت به خوبی بر میآید که منظور از عدم آگاهی مردم از این امور پنجگانه تمام خصوصیات آنها است، فیالمثل اگر روزی وسائلی در اختیار بشر قرار گیرد که هنوز آن روز فرا نرسیده است و از پسر یا دختر بودن جنین به طور قطع آگاه شوند، باز این امر مسألهای ایجاد نمیکند، چرا که آگاهی از جنین به آن است که تمام خصوصیات جسمانی، زشتی و زیبایی، سلامت و بیماری، استعدادهای درونی، ذوق علمی و فلسفی و ادبی، و سایر صفات و کیفیات روحی را بدانیم، و این امر برای غیر خدا امکانپذیر نیست. همچنین اینکه باران در چه موقع نازل میشود؟ و کدام منطقه را زیر پوشش قرار میدهد؟ و دقیقا چه مقدار در دریا و چه مقدار در صحرا و دره و کوه و بیابان میبارد؟ جز خدا کسی نمیداند. در مورد حوادث فردا، و فرداها، و خصوصیات و جزئیات آنها نیز همین گونه است. و از اینجا پاسخ سؤالی که غالبا در اینجا مطرح میشود به خوبی روشن میگردد که میگویند ما در تواریخ و روایات متعددی میخوانیم که ائمه اهل بیت (ع) و حتی بعضی از اولیاءالله غیر از امامان، از مرگ خود خبر دادند، و یا محل دفن خود را بیان کردند، از جمله در حوادث مربوط به کربلا، بارها در روایات خواندهایم که پیامبر یا امیر مؤمنان (ع) و انبیای سلف که از وقوع شهادت امام حسین (ع) و یارانش در این سرزمین خبر دادهاند و در کتاب اصول کافی بابی در زمینه آگاهی ائمه از زمان وفاتشان دیده میشود. پاسخ این است که: آگاهی بر پارهای از این امور به صورت علم اجمالی آنهم از طریق تعلیم الهی هیچ منافاتی با اختصاص علم تفصیلی آنها به ذات پاک خداوند ندارد. و تازه همانگونه که گفتیم همین اجمال نیز ذاتی و استقلالی نیست، بلکه جنبه عرضی و تعلیمی دارد، و از طریق تعلیم الهی است، به مقداری که خدا میخواهد و صلاح میداند. لذا در حدیثی از امام صادق (ع) میخوانیم که یکی از یارانش سؤال کرد: آیا امام علم غیب میداند؟ «قَالَ: لا، وَ لَكِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَعْلَمَ الشَّيْءَ أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ»[۵] در زمینه علم غیب و چگونگی آگاهی انبیا و امامان از آن روایات فراوانی وارد شده (...) ولی مسلم است که در این میان علومی وجود دارد که غیر از خدا هیچکس از آن آگاه نیست»[۶].
|
۳. آیتالله فاضل لنکرانی؛ |
---|
آیتالله محمد جواد فاضل لنکرانی در بیاناتی با موضوع «همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش» در اینباره گفته است:
«آن علمی که قطعاً نزد خداست عبارت از ﴿إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ﴾ است. وقت قیامت را فقط خدا میداند و هیچ پیامبری حتی نبی اکرم (ص) هم آن را نمیداند. در مورد وقت ظهور حضرت حجت (ع) هم در روایات ما به همین وقت الساعة تشبیه شده لذا باید بگوییم وقت ظهور حضرت را هم احدی نمیداند حتّی خود حضرت، یعنی جزء علم غیبی است که لا یعلم إلا الله. باز در ادامه همان آیه، افزون بر ﴿عِلْمُ السَّاعَةِ﴾، چند مورد دیگر را هم بیان میکند ﴿وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ...﴾ در زمان ما این سؤال مطرح میشود که امروز علم پزشکی توان اثبات مذکر و مؤنث را در ارحام پیدا کرده است، پس چطور این آیه شریفه میفرماید این علم فقط نزد خداست؟ جواب این است که این علم خداوند فقط در خصوص مذکر و مؤنث بودن نیست، بلکه شامل خصوصیات تفصیلی آن هم هست، اینکه زشت است یا زیبا؟ به سعادت میرسد یا نمیرسد؟ چه کارهایی از او سر میزند؟ مدت حیات او چقدر است؟ هیچ علم پزشکی نمیتواند بگوید فرزندی که در رحم مادرش است آیا ثروتمند میشود یا فقیر؟ ظالم است یا عادل؟ نحوه زندگی و مردنش چگونه است هیچگاه علم بشر به این صورت تفصیلی دست نمییابد. آقایان این را به عنوان مورد استثناء قبول دارند، ولی از این دایره که خارج شویم میگویند تمام موارد علم خداوند به پیامبر و ائمه معصومین (ع) بالعرض داده شده است. اما عرض ما این است که شاهدی بر این ادعا نداریم و علاوه بر آن مناسبت حکم و موضوع اقتضا میکند که این مقدار دایره، فقط مختص به خدای تبارک و تعالی باشد، لذا ما این را اختیار کردیم که بگوئیم علم غیب با دایره وسیع و نامحدودش فقط در اختیار خدای تبارک و تعالی است، اما در یک دایره محدودتر در اختیار پیامبر و ائمه طاهرین نهاده شده است، مراد از محدود هم محدود عرفی نیست بلکه این دایره محدود برای امثال ما به منزله نامحدود است. این جمع از خود آیات استفاده میشود»[۷]. |
۴. آیتالله نمازی شاهرودی؛ |
---|
آیتالله علی نمازی شاهرودی در کتاب «علم غیب» در اینباره گفته است:
«علم الساعه و نزول باران مورد بحث ما نیست. بحث ما در سه جمله بعد است: ﴿وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ﴾؛ ﴿وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا﴾؛ ﴿وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ﴾ اما جمله ﴿وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ﴾؛ واضح است که دانایی خداوند به آن چه در ارحام است دانایی پیغمبر (ص) و ائمه (ع) را نفی نمیکند. چنان که دانایی خدا را به چیزهای دیگر نفی نمیکند. بنابراین بیان، این جمله نه حصر علم است به خداوند و نه حصر علم خداست به ﴿مَا فِي الأَرْحَامِ﴾. و این جمله شبیه است به آیات: ﴿وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴾ [۸]؛ ﴿وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ ﴾ [۹]؛ ﴿وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ ﴾ [۱۰]؛ ﴿إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ ﴾ [۱۱] و امثال این آیات که منافات ندارد که دیگران هم دروغگویان را بشناسند، مفسد را از مصلح تشخیص دهند، بدانند پیغمبر برای رسالت آمده و آگاه باشند از این که حضرتش بر میخیزد. همچنین است آیات: ﴿يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَجَهْرَكُمْ وَيَعْلَمُ مَا تَكْسِبُونَ ﴾[۱۲]؛ ﴿وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ ﴾ [۱۳]؛ ﴿يَعْلَمُ خَائِنَةَ الأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ ﴾ [۱۴]؛ ﴿يَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى ﴾ [۱۵] که این آیات هم، علم پروردگار را به هرچه مردم پنهان و آشکار میکنند اثبات میکند و بر انحصار دلالت ندارد؛ پس علم پیغمبر (ص) و امام (ع) را به آن چه از پنهانیهای مردم اطلاع دارند نفی نمیکند. بنابراین از جهالت است که کسی با این آیات علم پیغمبر (ص) و ائمه (ع) را نفی کند و آیات و روایات فراوانی را که علم پیغمبر (ص) و امام (ع) را ثابت میکند به دست فراموشی بسپارد. نیز، از نادانی است که کسی بگوید حضرت عیسی (ع) از پنهانیهای مردم با خبر بوده هم چنان که خداوند در قرآن از او یاد کرده و پیغمبر (ص) ما و ائمه (ع) که از تمام انبیا اعلم و افضلاند از پنهانیهای مردم خبر نداشتهاند. اما جمله ﴿وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا﴾؛ ﴿وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ﴾؛ میگوییم: مراد از نفس این است که نفس انسانی به خودی خود یا پیش از خود، از آینده و اعمال و مرگ خود خبردار نیست. پس منافات ندارد که به تعلیم خدایی، پیغمبر (ص) و ائمه (ع) از آینده و اعمال و احوال و مرگ خود و دیگران باخبر شوند. همچنین ممکن است بگوییم که عموم آیه شریفه شامل افراد عادی مردم میباشد و به شخص شخیص خاتم انبیا (ص) و ائمه (ع)، آن نفوس قدسی ملکوتی و کلمات تام الهی که در اصل خلقت و طینت و کیفیت ولادت مثل و مانند ندارند و افضل و اشرف کل مخلوقاتند، نظر نیست. نظیر آیات شریفه: ﴿فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ ﴾[۱۶]؛ ﴿وَاتَّقُواْ يَوْمًا لاَّ تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا ﴾[۱۷]؛ ﴿يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِّنَفْسٍ شَيْئًا﴾[۱۸]، و امثال این آیات که در آنها نظر به افراد عادی مردم است. چرا که پیغمبر (ص) و ائمه (ع) کیفیت نعمات بهشتی و حور و قصور را میدانند و میبینند. شب معراج، پیغمبر (ص) به بهشت تشریف بردند و وقت مرگ و روز قیامت نیز برای مؤمنین شفاعت میفرمایند[۱۹]. برای خداوند دو علم است: |
۵. حجج الاسلام و المسلمین مطهری و کاردان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین احمد مطهری و آقای غلام رضا کاردان در کتاب «علم پیامبر و امام در قرآن» در اینباره گفتهاند:
«سخن در ابتداء آیه مربوط به مسئله وقت قیامت است و دلالت بر عدم آگاهی پیامبر از مسائل کلی غیبی ندارد. (...) درباره قسمتهای دیگر آیه مانند آیه ﴿اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ أُنثَى وَمَا تَغِيضُ الأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ﴾[۲۲]ایبسا ممکن است موجب توهم انحصار بعضی از علوم به خداوند گردد، مانند علم به نزول باران و آنچه در رحمها است و مدت حمل، ولی پس از اندکی دقت این توهم برطرف میشود و دلیل قاطعی بر این مدعی باقی نمیماند، زیرا تعبیر آیه در مورد نزول باران جمله ﴿وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ﴾ است و این جمله اگر به جمله سابق عطف شده باشد معنی آن این است که خدا باران را فرود میآورد و راجع به علم وقت فرود آمدن یا اصل فرود آمدن تعرضی ندارد و اگر این جمله عطف به مفرد یعنی کلمه "ساعة" باشد باید تأویل به مفرد شود و معنی آن این است که خداوند نزد او علم ساعة و علم فرود آمدن باران است؛ و در این صورت همان سخنی که درباره جمله ﴿عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ﴾ گفته شد قهرا درباره علم به نزول باران نیز جریان پیدا میکند. اما در مورد جمله ﴿وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ﴾ و یا جمله ﴿اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ أُنثَى﴾ و یا جمله ﴿وَمَا تَغِيضُ الأَرْحَامُ﴾اگر چه این تردید و احتمال فوق در بین نیست ولی این تعبیرات اصلا دلالتی بر انحصار ندارد بلکه با قرینه ﴿وَكُلُّ شَيْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ﴾ برای افاده این معنی است که علم الهی به تمام اشیا با تمام خصوصیات آن احاطه دارد، اما حکایت از آنکه اینگونه علوم به کسی تعلیم داده میشود یا شده است نفیاً و اثباتاً ندارد. شاهد دیگر این معنی اختلاف سیاق علم به ساعت با علم به اینگونه امور است؛ زیرا در مورد علم به ساعت و زمان قیامت فرموده است ﴿إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ﴾ اما در مورد علم آنچه در رحم است میگوید: ﴿وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ﴾ یا ﴿اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ أُنثَى وَمَا تَغِيضُ الأَرْحَامُ﴾ و اختلاف این دوگونه تعبیر از نظر ادبیت بسیار روشن است» [۲۳].
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد تقی شاکر در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «منابع علم امام در قرآن و روایات» و مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت در اینباره گفته است:
بر این اساس میتوان گفت خداوند سبحان در این آیه نمیخواهد آگاهی از زمان نزول باران یا جنسیت فرزند و ... را از علوم اختصاصی الهی بیان دارد. از این رو میتوان نتیجه گرفت امکان انتقال و در اختیار نهادن آگاهی به زمان و مکان بارش باران و یا جنسیت فرزند در رحم و ... میتواند با شیوههایی در اختیار برخی از بشر قرار گیرد. این آگاهی در قسم دوم از آگاهیهای غیبی که در نخست بیان شد قرار میگیرد. مقصود از شیوههای مختلف آگاهی از این امور آن است که گاه این دانش از کانال الهی با اذن الهی در اختیار اولیاء و برگزیدگان و یا برخی مومنان قرار میگیرد و گاه این دانش از کانال شیطانی اما با اذن الهی میتواند در اختیار برخی از اجنه یا انسانها با روش شیطانی قرار گیرد. نکته نهایی اینکه اگر مقصود از آگاهی به آنچه در شکم مادران است تنها در برگیرنده علم به جنسیت دختر یا پسر بودن باشد، اینکه بشر اکنون با اختراع دستگاههایی میتواند به این آگاهی دست یابد، منافاتی با آیه ندارد چرا که این آگاهی بشر به اذن الهی و با قدرت و توانی که خداوند در اختیار بشر نهاده و از آنچه در زمین آفریده شکل یافته پس بازگشت آن به خداوند است. و لازم است توجه نمود علم غیب امری نسبی است همچنان که توضیح آن در دیگر پرسشها به تفصیل بیان شده است و میتواند امری اکنون از امور غیبی به شمار آید اما در لحظهها یا زمانهای بعد از غیب به شمار نیاید. لازم است به این نکته نیز اشاره کرد که آگاهی به جنسیت همچنان که بیان شد تنها بخشی از مقصود عبارت و یعلم ﴿مَا فِي الأَرْحَامِ﴾ میتواند باشد. بر این اساس آگاهی معصوم (ع) از ﴿مَا فِي الأَرْحَامِ﴾ افزون بر جنسیت فرزند شامل اموری دیگری هست که بخشی از آن حتی در اختیار غیر ولی خدا نیز نمیتواند قرار یابد»[۲۶]. |
۷. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد فائز باقری در پایاننامه کارشناسیارشد خود با عنوان «بررسی علم اولیای الهی» در اینباره گفته است:
شاه اسمعیل در ذیل آیه ۳۴ لقمان میگوید پنج علم از علوم غیبی فقط مختص خداوند است. آنجا که میفرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَهِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ﴾ آگاهی از زمان قیام قیامت مخصوص خداست، و اوست که باران را نازل میکند، و آنچه را که در رحمها"ی مادران" است میداند، و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست میآورد، و هیچ کس نمیداند در چه سرزمینی میمیرد؟ خداوند عالم و آگاه است! پاسخ: حق آن است که علم این پنج موضوع غیبی بلکه علم هر غیبی مختص به خداوند متعال است ولی مانعی ندارد که به هر کسی اراده کرده تعلیم دهد. لذا خداوند متعال میفرماید: ﴿وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء﴾[۲۷]اینک یکایک این پنج مورد را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهیم:
۱. حاکم نیشابوری به سند صحیح از ام الفضل نقل میکند که فرمود: روزی بر رسول خدا (ص) وارد شده، عرض کردم: ای رسول خدا! شب گذشته خواب بدی دیدم. حضرت فرمود: آن خواب چیست؟ عرض کردم: خواب بدی است. حضرت فرمود: چیست؟ عرض کردم: در عالم رؤیا دیدم گویا قسمتی از بدن شما جدا شده و در دامان من قرار گرفت. پیامبر (ص) فرمود: خواب خوبی دیدهای. فاطمه (س) "دخترم" اگر خدا بخواهد پسری به دنیا خواهد آورد که در دامان تو بزرگ خواهد شد. ام الفضل میگوید: فاطمه (س) حسین (ع) را به دنیا آورد و او در دامان من بود، همانگونه که رسول خدا (ص) فرمود، تا آنکه بر رسول خدا (ص) وارد شدم و حسین (ع) را در دامنش گذاردم. ۲. مسلم به سندش از حذیفه بن اسید نقل کرده که پیامبر (ص) فرمود: داخل میشود فرشته بر نطفه بعد از آنکه در رحم قرار میگیرد چهل یا چهل و پنج شب، و میگوید: ای پروردگار من! آیا شقی است یا سعید، پس مینویسد. سپس میگوید: ای پروردگار من! آیا مذکر است یا مؤنث؟، آن دو مینویسند، و نیز عمل و اثر و اجل و روزی او را مکتوب میکنند. سپس نامهها پیچیده میشود و کم و زیاد نمیگردد. الآن علم طب چنان پیشرفت کرده که میتواند با سونوگرافی جنسیت فرزند را تشخیص دهد. بنابراین طبیعی است که اولیای الهی بتوانند با اطلاع از جانب خداوند از وضعیت جنین با خبر شوند.
۱. مسلم به سندش از انس بن مالک نقل کرده که پیامبر (ص) درباره جنگ بدر فرمود: اینجا محل افتادن و مرگ فلان شخص است و دستانش را بر زمین اینجا و آنجا گذاشت. انس گفت: هیچ یک از آنها "مشرکان" از موضع دستان رسول خدا جابجا نشدند. ۲. احمد بن حنبل به سندش از ابوالطفیل عامر بن واثله نقل کرده که گفت: معاذ به او خبر داد که آنان با رسول خدا (ص) در سال تبوک خارج شدند. سپس فرمود: همانا شما فردا انشاءالله تعالی به چشمه تبوک وارد میشوید، و شما بر آن وارد نمیشوید تا روز داخل شود. و هر کس وارد شد از آب آنجا چیزی نیاشامد تا من برسم.
|
۸. آقای دکتر رستمی و خانم آلبویه؛ |
---|
آقای دکتر محمد زمان رستمی (استادیار دانشگاه قم) و خانم طاهره آلبویه (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب «علم امام» در اینباره گفتهاند:
انحصار علم به قیامت و نزول باران و چگونگی جنین در رحم مادر و آینده انسان و محل مرگ او به خداوند آیه شریفه﴿إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ﴾[۳۲] حکایت از این دارد که آگاهی از قیامت و نزول باران و چگونگی جنین در رحم مادر، و اموری که انسان در آینده انجام میدهد، و محل مرگ او، در اختیار خداوند است و دیگران را به آن راهی نیست، روایاتی که در تفسیر آیه نیز آمده این حقیقت را تأکید میکند. از جمله در حدیثی آمده است که امام (ع) بعد از قرائت آیه بالا فرمود: این پنج مورد کلیدهای غیب است که هیچ کس جز خدا نمیداند.[۳۳] طبرسی نیز میفرماید: در حدیث از امام (ع) روایت شده که کلید غیب پنج چیز است که جز خدا به آن آگاهی ندارد و این آیه را قرائت فرمودند.[۳۴] اما به نظر میرسد که انحصار این علوم به خداوند متعال دلالتی بر این ندارد که خداوند اين علوم را در اختیار کسی نگذارد، مگر اینکه امکان آن نباشد و دلیلی بر عدم امکان ارائه شود، چنانکه شیخ طوسی میفرماید: این آیات دلالت دارد که این پنچ چیز را غیر خدا به گونه تفصیل و تحقیق نمیداند "یعنی به گونه غیر تفصیلی به اذن خدا قابل درک از سوی دیگران میباشد" و جمله ﴿إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ﴾ به این معنا است که تفصیل آنها را فقط خدا میداند.[۳۵] فیض کاشانی نیز میفرماید: از ائمه روایت شده که کسی جز خدا بر این امور به گونه تفصیل و تحقیق آگاه نیست.[۳۶] در تأیید این سخن در نهجالبلاغه می خوانیم: هنگامی که علی (ع) از بعضی حوادث آینده خبر میداد یکی از یاران عرض کرد: ای امیر مؤمنان آیا به علم غیب آشنایی؟ امام (ع) فرمود: این علم غیب نیست، این دانشی از پیامبر (ص) است. علم غیب، تنها علم قیامت و آنچه خداوند سبحان در این آیه "آیه فوق" بر شمرده است میباشد. خداوند سبحان از آنچه در رحمها قرار دارد آگاه است، پسر است یا دختر؟ زشت است یا زیبا؟ سخاوتمند است یا بخیل؟ سعادتمند است یا شقی؟ چه کسی آتشگیره دوزخ است و چه کسی در بهشت دوست پیامبران؟... اینها علوم غیبیهای است که غیر از خدا کسی نمیداند.[۳۷] قرشی نیز میفرماید: از آیات و روایات بر میآید که خدا علم وقوع آخرت را به کسی نیاموخته است، ولی مانعی نیست که چهار قسمت دیگر را به بعضی از انبیا و ائمه به صورت غیب مبذول نماید و یاد بدهد، چنانکه در آیه دیگری میخوانیم: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ﴾[۳۸] و بنابراین، خدا در صورت اقتضای مصلحت، مقداری از غیب را به پیامبر (ص) خود میآموزد و پیامبر (ص) نیز آن را به اوصیای خود یاد میدهد. در کافی از امام باقر (ع) نقل شده که خداوند دو علم دارد: علمی که مخصوص اوست و جز او نمیداند و علمی که به ملائکه و رسل خود آموخته است و آن علم را ما نیز میدانیم. در مجمع البیان از ائمه هدی (ع) نقل شده که این پنج چیز را به طور تفصیل و تحقیق جز خدا کسی نمیداند، گویی منظور آن است که مقداری از آنها را به انبیا و اوصیا و ملائکه فهمانده است. از امام صادق (ع) نیز روایت شده که این پنج چیز را جز خدا نمیداند و بعد از نقل این حدیث میگوید: روایات زیادی داریم که امامان (ع) از آینده و از مرگ و مکان مرگ خود خبر میدهند و آن روایات این روایت را تخصیص میزنند.[۳۹] شریف لاهیجی نیز مینویسد: این منافی آن نیست که خداوند این علوم را به بعضی نفوس کامل مانند انبیا و ائمه هدی (ع) اعطا نماید و در کتابهای احادیث، به خصوص در کتاب کافی، روایات بسیاری آمده که ائمه معصومین (ع) علم به بعضی از این امور داشتهاند و در کتابهای مقتل نیز روایت شده که چون امام حسین (ع) به ارض کربلا رسید فرمود اینجا مکانی است که خون ما در آن ریخته میشود و اینجا محل قبور ما است.[۴۰].[۴۱]
|
۹. آقای شیخزاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
آقای قاسم علی شیخزاده در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا» در پاسخ به این پرسش گفته است:
«آیه ۳۴ سوره لقمان ﴿إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ﴾ [۴۲] در این آیه پنج مسئله نزول باران و آگاهی در رحمها، نا آگاهی از کسب فردا، آگاهی از زمان قیامت و ندانستن مکان مرگ مطرح شده که بدلیل مناسبت میان معطوف و معطوف علیه همه دارای حکم واحد است. و چون علم به قیامت در انحصار خداوند است چهار مورد دیگر نیز چنین است پس امام حداقل از مکان مرگ خویش ناآگاه است. جوابها: # میتوان کلمه و او را از نظر ادبی در جمله ﴿وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ﴾ استینافیه دانست نه عاطفه که در این صورت علم به زمان قیامت در انحصار خداوند است اما نزول باران و ما بعدش جملههای استینافیهاند که ربطی به جمله اول ﴿عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ﴾ ندارند در نتیجه حصر در جملههای بعدی از میان رفته و علم به آنها ممکن میگردد.
الف: مراد اینست که امور مذکور را بهصورت معیّن وخصوصی جز خدا کسی نمی داند و ائمه هم اگر از مرگ کسی خبر میدهد ممکن است آن دقیقه خاصی را که روح از بدن جدا میشود ندانند. ب: علمی حتمی به امور فوق ویژه خداوند بوده و بداء پذیر است. ج: ممکن است دیگران با تعلیم خداوند بدانند. د: خداوند بهصورت حتمی از این امور خبر نداده و حتمی بودن آن را به زمان نزدیک به وقوعشان واگذاشته که جواب اخیر را بسیاری از روایات تأیید میکند. در روایات از جمله از پیامبر نقل شده که غیر از خداوند کسی این امور را بهطور تفصیل و تحقیق نمیداند. نتیجه جواب: با توجه به روایات فراوانی که میگویند ائمه از زمان و مکان مرگشان آگاهی دارند که خواهد آمد روایاتی را که موافق مضمون آیه است را مقید میکند و حاصل این میشـود کـه این پنج مورد مخصوص خداوند است ولی با تعلیم خداوند آگاهی از آنها ممکن است و روایاتی که انحصار را ثابت میکنند ضعیف السنداند»[۴۳]. |
۱۰. آقای رضوانی؛ |
---|
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «شیعهشناسی و پاسخ به شبهات» در اینباره گفته است: «از این آیه برخی نتیجه گرفتهاند که علم این پنج چیز به خداوند متعال اختصاص دارد، در حالی که در واقع امروز با پیشرفت علم و تکنیک به برخی از این امور علم حاصل شده است، از قبیل وقت بارش باران و شناسایی فرزند در رحم زن. جواب: اولاً: در مورد جنین، خداوند متعال از ابتدای قرار گرفتن نطفه در رحم زن، وضعیت آن را میداند و این، مقدور بشر نیست. و نیز اخبار هواشناسی به صورت دقیق و یقینی نیست، بلکه تماماً بر اساس ظنیّات و حدسیات است ولی خداوند متعال به خصوصیات آن علم یقینی و حضوری دارد. ثانیاً: بشر با وسایل مدرن امروز میتواند کشف نماید، ولی خداوند به این امور، بدون وسایل پیشرفته، علم دارد. ثالثاً: آیه تعبیرات جملاتش یکسان نیست، در بعضی به لسان حصر آمده و برخی با لسان اثبات علم و برخی دیگر با تصریح به جهل بشر است. اما علم به زمان قیامت، منحصراً نزد خداوند متعال است. و در مورد نزول باران و موقعیت فرزند در رحم مادر، علمش را برای خود ثابت کرده نه حصر آن را و در مورد کسب انسان در آینده و این که در کجا خواهد مرد تصریح به جهل بشر دارد»[۴۴].]]]] |
۱۱. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
آقای منصف علی مطهری در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم ائمه از نظر عقل و نقل» در اینباره گفته است:
«اموری است که علم غیب در مورد آنها به خود خداوند اختصاص داده شده است که به نظر میرسد علم غیب مطلق با اینگونه آیات ثابت نباشد. مرحوم مجلسی چند احتمال در این مورد داده است که در ذیل ذکر میشود:
|
۱۲. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
آقای محمد صادق عظیمی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی» در اینباره گفته است:
«علامه مجلسی در ادامه آن پنج موردی که در آیه ذکر شده و علم به آنها به خدای متعال اختصاص داده شده است را توجیه میکند و میگوید: اما آن پنج موردی که در آیه ذکر شده است، چند احتمال دارد:
|
۱۳. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
آقای محمد نظیر عرفانی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین» در اینباره گفته است:
|
۱۴. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست. |
---|
«در مورد این آیه کریمه، دو تفسیر وجود دارد:
۱. موارد پنجگانه مذکور در آیه فوق، جزو امور غیبیاند و جز خداوند و کسانی که خداوند آنان را آگاه به امور غیبی کرده باشد، کسی نسبت به این امور آگاهی ندارد. منظور از فرستادن باران، فقط بارش آن نیست که توسط متخصصان هواشناسی یا دیگران، قابل پیش بینی باشد، بلکه این که دقیقاً کی و کجا و چه مقدار نازل میشود منظور است، و این علم فقط در اختیار خداوند است و دیگران با حدس و گمان ممکن است تا حدی از آن آگاه باشند. چنانچه منظور از آگاهی از "جنین در رحم"، فقط جنسیت آن نیست که توسط دستگاههایی قابل تشخیص باشد، بلکه منظور همه امور مربوط به جنین؛ مانند جنسیت، سلامت، خصوصیات جسمی و روحی و حتی استعدادهای او و سعادت و شقاوت و آینده او است. بدیهی است که چنین آگاهی، مخصوص خداست. و اگر در روایات، پارهاى از این آگاهىها برای ائمه (ع) اثبات گشته، از آن جهت است که آگاهی به صورت علم اجمالى آن هم از طریق تعلیم الاهى هیچ منافاتى با اختصاص علم تفصیلى آنها به ذات پاک خداوند ندارد و تازه همین علم اجمالی نیز ذاتى و استقلالى نیست، بلکه جنبه عرضى و تعلیمى داشته و از طریق تعلیم الاهى است به مقدارى که خدا میخواهد و صلاح میداند. ۲. اما تفسیر دیگر این است که در این آیه، فقط علم به تاریخ قیامت از امور غیبی است و خداوند نیز فقط آن را مخصوص خود میداند و در فرازهای دیگر آیه، سخن و شیوه بیان عوض شده و تنها اعلام میدارد که خداوند باران میفرستد و از آنچه در رحم مادران است آگاهی دارد، بدون آن که این علم را مخصوص خود بداند. بنابراین، اگر اکنون یا در آینده، بتوان با پیشرفتهایی علمی، دقیقاً از میزان بارندگی و زمان آن و از وضعیت جنین و خصوصیات آن، آگاهی پیدا نمود، تناقضی با منظور آیه نخواهد داشت. همچنین در فرازهای چهارم و پنجم آیه، تکیه سخن بر عدم اطلاع افراد از سرنوشت و مکان مرگشان است. این عدم آگاهی، مطابق قانون طبیعت است که هیچکس ذاتاً از غیب و حوادث آینده مطلع نیست، ولی این امر مانع از آن نمیشود که خداوند برخی افراد را نسبت به حوادث آینده یا زمان و مکان مرگشان آگاه سازد»[۵۰]. |
پرسشهای وابسته
- آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)
- آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال میکنند کداماند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۱۰۱ سوره برائت به صراحت نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)
- با توجه به آیه ۲۰ سوره یونس چگونه علم غیب غیر خدا ثابت میشود؟ (پرسش)
- با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)
- با توجه به آیه ۵۰ سوره انعام آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)
- با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)
- با توجه به آیه ۳۱ سوره هود چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)
- آیا آیه ۶۳ سوره احزاب علم غیب را از پیامبر خاتم نفی نمیکند؟ (پرسش)
- با توجه به آیه ۱۰۹ سوره مائده آیا علم غیب از پیامبران نفی شده است؟ (پرسش)
- با توجه به آیه ۱۸۷ سوره اعراف آیا پیامبر خاتم به زمان قیامت علم دارد؟ (پرسش)
- آیا آیه ۷۷ سوره نحل نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۳۳ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۳۸ سوره فاطر نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۴۶ سوره هود نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۹ سوره احقاف علم غیب پیامبران را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۶۹ سوره ص علم غیب پیامبران را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۶۹ سوره هود علم غیب پیامبران را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۲۶ سوره کهف نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۱۲۳ سوره هود علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۲۳ سوره احقاف علم غیب پیامبران را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۲۶ سوره ملک علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۱۱۶ سوره مائده علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۱۱۱ سوره انبیا نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۴۷ سوره هود علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۱۱۲ سوره شعرا نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۳ سوره عبس نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۸ سوره مطففین نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۱۹ سوره مطففین نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۳۶ سوره اسرا علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۴۷ سوره فصلت نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۸۵ سوره زخرف علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۳۱ سوره مدثر علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۹ سوره ابراهیم نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۸ سوره رعد علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۹۹ سوره مائده علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج ۱۶، ص ۳۵۶.
- ↑ تفسير روان جاويد، ج ۴، ص ۲۸۵.
- ↑ «کلیدهای غیب پنج است که هیچکس جز خدا نمیداند»؛ " مجمع البیان" ذیل آیه مورد بحث.
- ↑ «ای برادر کلبی! این علم غیب نیست، این فرا گرفتهای است از عالمی یعنی پیامبر علم غیب تنها علم قیامت است، و آنچه خداوند سبحان در این آیه بر شمرده ... و بعد از ذکر آیه شریفه فرمود: خداوند سبحان از آنچه در رحمها قرار دارد آگاه است، پسر است یا دختر؟ زشت است یا زیبا؟ سخاوتمند است یا بخیل؟ سعادتمند است یا شقی؟ چه کسی آتشگیره دوزخ است و چه کسی در بهشت دوست پیامبران؟ ... اینها علوم غیبیهای است که غیر از خدا کسی نمیداند و غیر از آن علومی است که خداوند به پیامبرش تعلیم کرده و او به من آموخته است، و برایم دعا نمود که خدا آن را در سینهام جای دهد و اعضای پیکرم را از آن مالامال سازد». نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.
- ↑ «فرمود: نه، امام علم غیب را ذاتاً نمیداند، ولی هنگامی که اراده کند چیزی را بداند خدا به او تعلیم میدهد».
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱۷، ص ۱۱۰.
- ↑ وبگاه پاسخدهنده (محمد جواد فاضل لنکرانی).
- ↑ خداوند میداند که آنان دروغگویند؛ سوره توبه، آیه: ۴۲.
- ↑ خداوند، تباهکار را از مصلح باز میشناسد؛ سوره بقره، آیه: ۲۲۰.
- ↑ خداوند میداند که تو به راستی فرستاده اویی؛ سوره منافقون، آیه: ۱.
- ↑ بیگمان پروردگارت میداند؛ سوره مزمل، آیه: ۲۰.
- ↑ پنهان و آشکار شما و آنچه را به دست میآورید میداند؛ سوره انعام، آیه: ۳.
- ↑ و پروردگارت آنچه را دلهایشان نهفته میدارند و آنچه را (خود) آشکار میکنند میداند؛ سوره قصص، آیه: ۶۹.
- ↑ خداوند خیانت چشمها و آنچه را درونها پنهان میدارند میداند؛ سوره غافر، آیه: ۱۹.
- ↑ بیگمان او نهفته و نهفتهتر را میداند؛ سوره طه، آیه: ۷.
- ↑ پس هیچ کس نمیداند چه روشنی چشمی برای آنان به پاداش نهفتهاند؛ سوره سجده، آیه: ۱۷.
- ↑ و از روزی پروا کنید که هیچ کاری از کسی برای دیگری برنمیآید؛ سوره بقره، آیه: ۴۸.
- ↑ روزی که هیچ کس برای دیگری هیچ اختیاری ندارد؛ سوره انفطار، آیه: ۱۹.
- ↑ در این جا چند آیه دیگر که لفظ (نفس) به صیغه جمع و با کلمه «کل» استعمال شده و ممکن است که کسی بگوید نظر به افراد عادی مردم است و پیغمبر و ائمۀ هدی موضوعاً خارجاند، یادآور میشویم: مثل سوره نساء، آیه۱۲۸؛ سوره انعام، آیه: ۱۶۴؛ سوره یونس، آیه۳۰؛ سوره نحل، آیه:۱۱۱ و امثال این آیات
- ↑ بصائر الدرجات، ص۱۱۱، ح۹؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۰۲، ح۳.
- ↑ علم غیب، ص۱۷۱.
- ↑ «و خداوند میداند که هر مادینه چه در شکم دارد و بچّهدانها چه میکاهند و چه میافزایند و هر چیز نزد او اندازهای دارد». سوره رعد، آیه ۸.
- ↑ علم پیامبر و امام در قرآن، ص ۵۳-۶۳.
- ↑ محمد تقی شاکر، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص۱۳۷.
- ↑ بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بیگمان خداوند دانایی آگاه است؛ سوره لقمان، آیه: ۳۴.
- ↑ مکاتبه اختصاصى دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ بقره ۲۵۵ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند.
- ↑ جن ۲۶ و ۲۷ او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد.
- ↑ "فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا" پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند.
- ↑ "وَإِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ أَم بَعِيدٌ مَّا تُوعَدُونَ" انبیا ۱۰۹ آیا آنچه به شما وعده میدهند نزدیک است یا دور؟
- ↑ بررسی علم اولیای الهی، ص ۱۰۲.
- ↑ لقمان، آیه۳۴.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۹۷- ۱۰۰.
- ↑ طبرسی، ترجمه مجمع البیان، ج۱۹، ص۲۰۲.
- ↑ طوسی، تفسیر تبیان، ج۸، ص۲۹۱.
- ↑ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۴، ص۱۵۳.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه۱۲۸.
- ↑ جن، آیه۲۶.
- ↑ قرشی، تفسیر احسن الحدیث، ج۸، ص۲۷۲.
- ↑ شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ج۳، ص۲۲۵الی۲۲۷
- ↑ علم امام.
- ↑ بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بیگمان خداوند دانایی آگاه است؛ سوره لقمان، آیه: ۳۴.
- ↑ رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا؛ ص ۱۰۵ - ۱۰۷.
- ↑ شیعهشناسی و پاسخ به شبهات، ج۲، ص ۵۵۴
- ↑ محمد باقر مجلسی، مرأت العقول، ج۳، ص۱۱۶
- ↑ پایاننامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۱۱۹.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۰۳.
- ↑ محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۲۷.
- ↑ بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۲۲.
- ↑ وبگاه اسلام کوئست