آیا آیه ۱۹ سوره مطففین نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا آیه ۱۹ سوره مطففین نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

آیا آیه ۱۹ سوره مطففین نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مجموعه پرسش‌های مرتبط به این بحث (علم غیب معصوم) یا به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

آیه مورد اشاره پرسش

﴿وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ

«و تو چه دانی که "علّیین" چیست؟».

پاسخ نخست

علامه طباطبایی

علامه طباطبایی در کتاب «المیزان» در این باره گفته است:

«خطاب در این جمله به هر کسی است که قابل خطاب باشد، و در آن علم به حقیقت روز قیامت را از همه مخاطبین نفی می‏‌کند، می‌‏فرماید: تو نمی‏دانی قیامت چیست؟ و این تعبیر کنایه است از کمال اهمیت آن روز و نهایت درجه عظمتش، و شاید منظور از روایتی هم که از ابن عباس نقل شده همین باشد، او گفته: هر جا در قرآن جمله ﴿مَا أَدْرَاكَ آمده رسول خدا (ص) آن را درک کرده و هر جا جمله «مَا يُدْرِيك‏‏‏» آمده آن جناب آن مطلب را واقعاً نمی‌‏داند خلاصه کلام اینکه اولی کنایه است از عظمت مطلب و دومی تصریح است»[۱].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌الله مکارم شیرازی؛
آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «تفسیر نمونه» در این‌باره گفته‌ است: «برای تأكید بیشتر روی عظمت حوادث آن روز عظیم است، تا آنجا كه حتی به پیامبر اسلام (ص) خطاب می‏‌شود كه تو نمی‏‌دانی آن روز چگونه است؟ و حقیقت همین است كه درك حوادث قیامت برای ما زندانیان زندان دنیا امكان‌‏پذیر نیست، همانگونه كه درك مسائل مربوط به دنیا برای جنینی كه در شكم مادر است با هیچ بیانی میسر نمی‌‏باشد»[۲].
۲. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛
حجت الاسلام و المسلمین باقری در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان «بررسی علم اولیای الهی» در این‌باره گفته است:

«آیه می‌فرماید: کتاب ابرار در علیین است، و علیین کتابی است نوشته شده، که تنها مقربین آن را می‌بینند. مقربین کسانی هستند که از پروردگار خود در حجاب نیستند، یعنی در دل، پرده‌ای مانع از دیدن پروردگارشان ندارند. کتاب در قرآن بر سه معنا اطلاق می‌شود:

  1. کتاب‌هایی که مشتمل بر شرایع دین بوده و بر انبیاء نازل می‌شده است: ﴿وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ [۳]
  2. کتاب‌هایی که اعمال بندگان را از نیکی و بدی ضبط می‌کند، و آن چند قسم است:
    1. کتاب‌هایی که به فرد فرد نفوس بشر اختصاص دارد: ﴿وَكُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنشُورًا [۴]
    2. کتاب‌هایی که اعمال امت‌ها را ضبط می‌نماید: ﴿وَتَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ [۵]
    3. کتاب‌هایی که جمیع مردم در آنها مشترک‌اند: ﴿هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُم بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ [۶] این قسم از کتاب‌ها به اعتبار منقسم شدن مردم به دو دسته نیکوکاران و زشتکاران، به کتاب فجار و کتاب ابرار نیز تقسیم شده‌اند: ﴿كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ [۷]؛ ﴿كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ[۸].
  3. کتاب‌هایی که جزئیات نظام عالم و حوادث واقعه در آن را ضبط می‌کند، این کتاب‌ها نیز چند نوع‌اند:
    1. کتاب‌هایی که مطالب نوشته شده در آن به هیچ وجه تغییر نمی‌پذیرد: ﴿وَمَا يَعْزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء وَلاَ أَصْغَرَ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ [۹] احتمال دارد این نوع کتاب هم خود دو قسم باشد: یکی کتاب عامی‌ که حافظ جمیع موجودات و حوادث جاری است، و دیگری کتاب خاصی که مخصوص به یک یک موجودات و مشتمل بر حوادث هر موجود می‌باشد.
    2. کتاب‌هایی که قلم خوردن و محو و اثبات در آن راه دارد: ﴿يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ [۱۰]. بررسی‌های این کتاب نشان می‌دهد که علم اولیاء الهی همه این کتاب‌ها را شامل می‌شود چون آنها مقربین خدا هستند و در این آیه اثبات شده تنها مقربین کتاب مرقوم را مشاهده می‌کنند»[۱۱].
۳. حجج الاسلام و المسلمین مطهری و کاردان؛
حجج الاسلام و المسلمین احمد مطهری و غلام رضا کاردان در کتاب «ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌» در این‌باره گفته‌اند: «این آیه درباره موضوع خاصی چون حقیقت "علّیین" وارد شده و عمومیتی ندارد تا به استناد آن بتوان هرگونه علم غیب را نفی کرد. علاوه بر این جهت لغت "درایة" (...) بر اساس تحقیق اهل لغت و استعمال قرآن کریم به علم خاصی گفته می‌شود و آن علمی است که از راه اسباب عادی به انسان برسد، بنابراین سلب درایة از پیامبر راجع به این‌گونه امور تنها سلب علم عادی است، اما علمی که از راه وحی برسد این‌گونه آیات شامل آن نمی‌شود؛ زیرا وحی از راه غیر عادی علم است؛ بنابراین، این دسته از آیات اصلاً در این زمینه برای منکران علم غیب مفید نخواهد بود و نباید آنها را در شماره آیات نفی علم غیب قرار داد» [۱۲].
۴. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة).
آقای محمد نظیر عرفانی در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین» در این‌باره گفته‌ است:
  • «شیخ طوسی در تفسیر آیه می‌گوید: ﴿مَا أَدْرَاكَ، برای امور معلوم به کار می‌رود و ﴿َ ما يُدْرِيك‏ برای اموری که معلوم نیست. و در اینجا برای نشان دادن عظمت و شأن آن آمده است گویی که آن را نمیدانی.
  • صاحب تفسیر مجمع البیان می‌نویسد: یعنی مثل اینکه تو می‌دانی آن چیست زیرا آن را معاینه نکرده و ندیده‏‌ای آنچه در آن است از چیزهای ترسناک. ثوری گوید: جمله ﴿مَا أَدْرَاكَ در تمام قرآن در جایی گفته شده که مطلب معلوم و مسلمی است اما ﴿َ ما يُدْرِيك‏ در مواردی آمده که نامعلوم است.
  • محمد بن جریر طبری: در تفسیر آیه آورده است : از سفیان نقل شده که در قرآن هر جا ﴿َ ما يُدْرِيك‏ آمده پیامبر از آن خبر ندارد اما هر جا ﴿مَا أَدْرَاكَ پس پیامبر را از آن آگاه نموده است.
  • قرطبی: در تفسیر آیه نظر طبری را گفته و می‌نویسد: پیامبر به قیامت علم داشت از طریق دانستن صفات آن و اینجا برای بزرگداشت شأن آن روز این جمله را بیان کرده است.
  • فخر رازی در کتاب خود ذیل آیه می‌نویسد: یعنی برای تو علمی نیست به کنه آن و عظمت آن، و در حدی از عظمت است که کسی آن را درک نمی‌تواند بکند و چون آن را ندیدی نمی‌دانی آن چیست.
  1. عبد الکریم خطیب در ذیل آیه می گوید: کسی استطاعت اینکه بتواند حقیقت آن را درک کند و بر درک آن احاطه یابد را ندارد و این جواب است از جانب خداوند به افرادی که از نبی سؤال می‌کردند در مورد حاقه و اینکه شما از نبی سؤال می‌کنید و از او تقاضای جواب دارید در حالی که او هم نمی‌داند حاقه چیست زیرا که آن چیزی فراتر از تصورات عقل است.

بررسی و جمع‌بندی دیدگاه‌ها:

  1. نشان دادن عظمت و شأن موضوع مورد بحث و ﴿مَا أَدْرَاكَ در جاهایی به کار می‌رود که معلوم و مشخص است و رسول‌خدا (ص) از آن آگاه می‌باشد و ﴿َ ما يُدْرِيك‏ در جاهایی است که نامعلوم است و رسول‌خدا (ص) به آن علم ندارد.
  2. در بررسی این دسته از آیات که با واژه درایه وارد شده باید متذکر شویم که هر یک از این آیات درباره موضوع خاصی از قبیل سرانجام یک کار، یک فرد یا حقیقت (سجین، علیین، شب قدر، قارعه، طارق) و نظائر آن وارد شده و عمومیتی ندارد تا به استناد به آنها بتوان هرگونه علم غیب را نفی کرد. واژه درایه تنها به علم و آگاهی عادی که از راه فکر و تأمل به دست می‌آید گفته می‌شود، و در حقیقت نقطه مقابل علم غیب است. راغب اصفهانی در مفردات می‌گوید: کلمه درایه درباره خدا به کار برده نمی‌شود زیرا علم و آگاهی خدا حضوری است و محتاج به تأمل و فکر نمی‌باشد و معنی درایت از نظر لغت عرب این است که توجه پیدا کردم و فهمیدم، اصولاً "درایه" علمی است که با حیله و چاره‌جوئی به‌دست آید. صاحب تاج العروس می‌نویسد: درایه علمی است که زحمت و رنجی درباره آن تحمل شود. لذا با توجه به معنی ماده "درایه" طبق نظر اهل لغت در جایی به‌کار می‌رود که علم و آگاهی با فکر و تأمل و زحمت و رنج خود شخص و یا به تعبیر دیگر از راه متعارف علوم به‌دست آید»[۱۳].

پرسش‌های وابسته

  1. آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)
  2. آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  3. آیا آیه ۱۰۱ سوره برائت به صراحت نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
  4. با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)
  5. با توجه به آیه ۲۰ سوره یونس چگونه علم غیب غیر خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)
  6. با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات می‌شود؟ (پرسش)
  7. با توجه به آیه ۵۰ سوره انعام آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)
  8. با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت می‌شود؟ (پرسش)
  9. با توجه به آیه ۳۱ سوره هود چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت می‌شود؟ (پرسش)
  10. آیا آیه ۶۳ سوره احزاب علم غیب را از پیامبر خاتم نفی نمی‌کند؟ (پرسش)
  11. با توجه به آیه ۱۰۹ سوره مائده آیا علم غیب از پیامبران نفی شده است؟ (پرسش)
  12. با توجه به آیه ۱۸۷ سوره اعراف آیا پیامبر خاتم به زمان قیامت علم دارد؟ (پرسش)
  13. آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)
  14. آیا آیه ۷۷ سوره نحل نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
  15. آیا آیه ۳۳ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
  16. آیا آیه ۳۸ سوره فاطر نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
  17. آیا آیه ۴۶ سوره هود نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
  18. آیا آیه ۹ سوره احقاف علم غیب پیامبران را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)
  19. آیا آیه ۶۹ سوره ص علم غیب پیامبران را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)
  20. آیا آیه ۶۹ سوره هود علم غیب پیامبران را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)
  21. آیا آیه ۲۶ سوره کهف نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
  22. آیا آیه ۱۲۳ سوره هود علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)
  23. آیا آیه ۲۳ سوره احقاف علم غیب پیامبران را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)
  24. آیا آیه ۲۶ سوره ملک علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)
  25. آیا آیه ۱۱۶ سوره مائده علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)
  26. آیا آیه ۱۱۱ سوره انبیا نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
  27. آیا آیه ۴۷ سوره هود علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)
  28. آیا آیه ۱۱۲ سوره شعرا نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
  29. آیا آیه ۳ سوره عبس نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
  30. آیا آیه ۸ سوره مطففین نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
  31. آیا آیه ۳۶ سوره اسرا علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)
  32. آیا آیه ۴۷ سوره فصلت نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
  33. آیا آیه ۸۵ سوره زخرف علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)
  34. آیا آیه ۳۱ سوره مدثر علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)
  35. آیا آیه ۹ سوره ابراهیم نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
  36. آیا آیه ۸ سوره رعد علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)
  37. آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)
  38. آیا آیه ۹۹ سوره مائده علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)

پانویس

  1. ترجمه تفسیر المیزان، ج‏۱۹
  2. تفسیر نمونه ج۲۴، ص ۴۴۱.
  3. و با آنان کتاب آسمانی را به حق فرو فرستاد؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۳.
  4. و کارنگاشت هر انسانی را به گردن وی بربسته‌ایم و روز رستخیز برای او کارنامه‌ای برمی‌آوریم که آن را برگشوده می‌بیند؛ سوره اسراء، آیه: ۱۳.
  5. و هر گروهی را می‌بینی که به زانو درآمده است، هر گروهی به سوی کارنامه‌اش فرا خوانده می‌شود، امروز برابر با آنچه می‌کرده‌اید پاداش می‌بینید؛ سوره جاثیه، آیه: ۲۸.
  6. این کتاب ماست که به راستی (و درستی) با شما سخن می‌گوید، ما آنچه می‌کردید باز می‌نوشتیم؛ سوره جاثیه، آیه: ۲۹.
  7. نه چنین است، کارنامه بدکاران در سجّین است؛ سوره مطففین، آیه: ۷.
  8. نه چنین است؛ کارنامه نیکان در علّیین است؛ سوره مطففین، آیه: ۱۸.
  9. همسنگ ذرّه‌ای در زمین یا در آسمان، از پروردگارت پنهان نمی‌ماند و هیچ چیز کوچک‌تر و یا بزرگ‌تر از آن نیست مگر که در کتابی روشنگر آمده است؛ سوره یونس، آیه: ۶۱.
  10. خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.
  11. بررسی علم اولیای الهی، ص۲۷ - ۲۸.
  12. ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌، ص ۳۷ و ۳۸.
  13. بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص ۷۳.