آیا آیه ۳۶ سوره اسرا علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
آیا آیه ۳۶ سوره اسرا علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا آیه ۳۶ سوره اسرا علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال میکنند کداماند؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مجموعه پرسشهای مرتبط به این بحث (علم غیب معصوم) یا به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
آیه مورد اشاره پرسش
﴿وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً﴾
«و آنچه تو را بدان دانشی نیست، پی مگیر که از گوش و چشم و دل، هر یک، خواهند پرسید».
پاسخ نخست
حجج الاسلام و المسلمین مطهری و کاردان در کتاب «علم پیامبر و امام در قرآن» در اینباره گفتهاند:
«این آیه اگرچه خطاب به پیامبر اسلام است ولی محتوای آن یک وظیفه اسلامی و انسانی مربوط به همه مسلمانان میباشد؛ و آن این است که انسان از آنچه بدان علم و آگاهی ندارد پیروی نکند و ترتیب اثر بر احتمال و گمان ندهد و در این باب گوش و چشم و قلب و تمام اعضا و جوارح انسان مسئول هستند، در آیهای که بعد از این آیه آمده یعنی آیه ﴿وَلاَ تَمْشِ فِي الأَرْضِ مَرَحًا﴾[۱] آنهم خطاب به پیامبر است ولی مضمون آن نهی از تکبر و راه رفتن با غرور و تبختر است؛ و این دستور اگرچه خطاب به پیامبر است ولی مقصود همه مسلمانان هستند و اصلاً دلالت بر اینکه پیامبر با حالت تکبر روی زمین راه میرود وجود ندارد چنانکه دلالت آیه قبل بر اینکه پیامبر به غیب آگاهی دارد یا ندارد از مضمون آیه خارج است» [۲].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی نویسنده کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در پاسخ به این پرسش گفته است:
«﴿وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً﴾[۳] اولاً آیه نمیگوید رسول اکرم علم ندارد؛ بلکه بیان میکند که خداوند به پیامبرش فرموده: " درباره چیزی که بدان علم نداری صحبتی نکن"؛ بنابراین از وقوع خبر نمیدهد. ثانیاً اگر هم از وقوع خبر دهد باید گفت پیامبران و اهل بیت (ع) بدون افاضه خداوند چیزی نمیدانند ولی اگر خدا بخواهد و اراده کند میدانند. این نکته نه تنها در مورد پیامبر (ص)، بلکه درباره همه انسانها ثابت است»[۴].
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد تقی شاکر نویسنده مقاله «مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران» در پاسخ به این پرسش گفته است:
«اینکه مخاطب آیه شریف ﴿وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ﴾[۵] کیست؟ باید گفت هر چند خطاب در آیه به رسول خدا (ص) میباشد اما این آیه از باب به اصطلاح به در بگو تا دیوار بشنود میتواند باشد که قاعدهای مهم در تفسیر قرآن میباشد. ثانیاً رسول خدا (ص) همانند همه انسانها دارای قوه خیال و همچنین قوه حدس میباشد؛ خداوند با تذکر به رسولش از او میطلبد که تمام رفتارهای خود را متکی بر دانش الهی کند از این رو میتوان آیه را شاهدی بر عصمت رسول خدا (ص) و پیوست تمامی گفتار حضرت با غیب دانست چرا که در غیر این صورت این مطالبه معنا نداشت»[۶].
|
۳. خانم میرترابی حسینی (پژوهشگر دانشكده اصول دين). |
---|
خانم زهرةالسادات میرترابی حسینی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم لدنی در قرآن و حدیث» در اینباره گفته است:
«در آیه فوق به "سمع" و "بصر" که از مجاری اولیۀ ادراک آدمی میباشند و "فؤاد" که همان جان و حقیقت انسان و مرکز تصدیقِ و تشخیص حق و باطل است اشاره شده است. قوای ادراکی و ابزارهای شناخت انسان، بهطور کلی عبارتند از: حسّ، خیال، وهم، عقل و قلب، ولی مدرکِ واقعی در همۀ موارد، نفس است [۷] در واقع ابزارهای نفسانی، شئون و مراتب مختلف نفس هستند و نفس، حقیقت واحدی است که در عینِ وحدت، شامل جمیع قُوا نیز میباشد. جملۀ معروف حکما «النفس في وحدتها كلّ القوى»، حاکی از همین حقیقت است. قرآن کریم نیز از این وحدت، با در کنار هم قرار دادن روح حقیقت انسان و مجاری ادراکی انسان چنین یاد میکند که: ﴿ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلا مَّا تَشْكُرُونَ ﴾ [۸]. آیت الله جوادی آملی در کتاب "شناختشناسی در قرآن" ذیل این آیۀ شریفه مینویسد: "سمع و بصر در این آیه، نمونه از همۀ حواسند، فؤاد عبارت از قلب و عقل آدمی است و مجموع این بخش از آیه در بردارندۀ ادراکات ظاهری و باطنی انسان است... مراحل نازلۀ ادراک که هم مرز با طبیعت است، همان حواس گوناگون است که سمع و بصر دو نمونۀ آن هستند و مراحل عالیۀ آن نیز دارای درجاتی است که لُبّ، قلب، عقل و فؤاد نمونۀ آنها میباشند[۹] روح، بسته به این که در چه شأنی ظهور نماید، گاه عقل است و گاه قلب است و گاه حسی از حواس است[۱۰]. در روایات اسلامی به حسّ، عقل و قلب به عنوان ابزارهای شناخت انسان اشاره، و از قلب و عقل به عنوان منابع اصلی ادراکات بشر، یاد شده است. عن علی (ع): «الْعُقُولُ أَئِمَّةُ الْأَفْكَارِ وَ الْأَفْكَارُ أَئِمَّةُ الْقُلُوبِ وَ الْقُلُوبُ أَئِمَّةُ الْحَوَاسِّ وَ الْحَوَاسُّ أَئِمَّةُ الْأَعْضَاء»[۱۱]. عنه (ع): «الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَر»[۱۲]. امام جعفر صادق (ع) در مناظره با ابو شاکر دیصانی که حواس پنجگانه را تنها راه شناخت میدانست، میفرماید: «ذَكَرْتَ الْحَوَاسَ الْخَمْسَ وَ هِيَ لَا تَنْفَعُ شَيْئاً بِغَيْرِ دَلِيلٍ كَمَا لَا تُقْطَعُ الظُّلْمَةُ بِغَيْرِ مِصْبَاح»[۱۳] بنابر فرمایش آن حضرت، حواس، مفید یقین و تصدیق به چیزی، بدون دلالت و حکم عقل، نیستند. «وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا (ع): أَنَ كُلَ مَا أَوْجَدَتْكَ الْحَوَاسُ فَهُوَ مَعْنًى مُدْرَكٌ لِلْحَوَاسِّ وَ كُلُّ حَاسَّةٍ تَدُلُّ عَلَى مَا جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهَا فِي إِدْرَاكِهَا وَ الْفَهْمُ مِنَ الْقَلْبِ بِجَمِيعِ ذَلِكَ كُلِّه»[۱۴]»[۱۵]. |
پرسشهای وابسته
- آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)
- آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال میکنند کداماند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۱۰۱ سوره برائت به صراحت نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)
- با توجه به آیه ۲۰ سوره یونس چگونه علم غیب غیر خدا ثابت میشود؟ (پرسش)
- با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)
- با توجه به آیه ۵۰ سوره انعام آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)
- با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)
- با توجه به آیه ۳۱ سوره هود چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)
- آیا آیه ۶۳ سوره احزاب علم غیب را از پیامبر خاتم نفی نمیکند؟ (پرسش)
- با توجه به آیه ۱۰۹ سوره مائده آیا علم غیب از پیامبران نفی شده است؟ (پرسش)
- با توجه به آیه ۱۸۷ سوره اعراف آیا پیامبر خاتم به زمان قیامت علم دارد؟ (پرسش)
- آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۷۷ سوره نحل نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۳۳ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۳۸ سوره فاطر نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۴۶ سوره هود نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۹ سوره احقاف علم غیب پیامبران را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۶۹ سوره ص علم غیب پیامبران را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۶۹ سوره هود علم غیب پیامبران را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۲۶ سوره کهف نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۱۲۳ سوره هود علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۲۳ سوره احقاف علم غیب پیامبران را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۲۶ سوره ملک علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۱۱۶ سوره مائده علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۱۱۱ سوره انبیا نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۴۷ سوره هود علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۱۱۲ سوره شعرا نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۳ سوره عبس نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۸ سوره مطففین نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۱۹ سوره مطففین نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۴۷ سوره فصلت نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۸۵ سوره زخرف علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۳۱ سوره مدثر علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۹ سوره ابراهیم نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)
- آیا آیه ۸ سوره رعد علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۹۹ سوره مائده علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ «و بر زمین، خرامان گام برمدار»، سوره اسرا، آیه ۳۷.
- ↑ علم پیامبر و امام در قرآن، ص ۴۵.
- ↑ و آنچه تو را بدان دانشی نیست، پی مگیر که از گوش و چشم و دل، هر یک، خواهند پرسید؛ سوره اسراء، آیه:۳۶
- ↑ مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ از آنچه به آن آگاهى ندارى، پيروى مكن؛ سوره اسراء، آیه: ۳۶
- ↑ مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ عبدالله جوادی آملی، شناختشناسی در قرآن، ص۳۵۵ - ۳۵۸.
- ↑ سپس او را باندام برآورد و از روح خویش در او دمید و برایتان گوش و چشمان و دلها را پدیدار کرد، (امّا) اندک سپاس میگزارید؛ سوره سجده، آیه: ۹.
- ↑ در آیات قرآن با تعابیری چون؛ «عقل»: بقره / ۲۴۲، «لبّ»: آل عمران / ۹۰، «فؤاد»: نحل / ۷۸، «قلب»: ق / ۳۷، «حِجر»: فجر / ۵، «نُهی»: طه / ۵۴، «صدر»: عنکبوت / ۴۹، «روح»: حجر / ۲۹ و ص / ۷۲ و «نفس»: شمس / ۷ و ۸، از این منبع مهم معرفت یاد شده است.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، شناختشناسی در قرآن، ص۳۶۴.
- ↑ عقلها پیشوایان افکارند، و افکار پیشوایان عواطفند، و عواطف، پیشوایان حواسند و حواس، پیشوایان اعضایند(یعنی اعضاء بر حس، حس بر عواطف، عواطف بر افکار، و افکار بر عقول تکیه دارند.)؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱، ص ۹۶، ج ۴۰.
- ↑ قلب، کتاب دیده است؛ نهج البلاغه فیض الاسلام ص ۱۲۷۸، حکمت ۴۰۱.
- ↑ حواس پنجگانه را ذکر کردی در حالی که بدون دلیل (و حجّت) افادۀ چیزی نمیکنند همانگونه که ظلمت جز با چراغ از بین نمیرود؛ ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین ابن باویه قمی «شیخ صدوق»، التوحید، ج ۱، با تصحیح و تعلیق سید هاشم حسینی تهرانی، ص ۲۹۳؛ این حدیث با اندک تغییری «ذَكَرْتَ الْحَوَاسَ الْخَمْسَ َ وَ هِيَ لا تَنْفَعُ فِي الِاسْتِنْبَاطِ إِلَّا بِدَلِيل كَمَا لَا تُقْطَعُ الظُّلْمَةُ بِغَيْرِ مِصْبَاح» در الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص ۲۰۲ و ۰۳ و اعلام الوری طبرسی، ص ۲۸۳ آمده است.
- ↑ هر چه حواس مییابند، مدرک حسی است و هر حسی بر آنچه خداوند عزّوجلّ برای آن در ادراک مقرر فرموده، دلالت دارد ولی فهم، در همۀ مدرکات حسی، از ناحیۀ قلب صورت میگیرد؛ اعلام الوری طبرسی، ص ۳۴۸، ح ۱.
- ↑ علم لدنی در قرآن و حدیث؛ ص ۳۵ - ۳۶.