بحث:انذار
نضرة النعيم ج۳
- الإنذار
- الإنذار لغة
- الإنذار اصطلاحا
- الآيات الواردة في «الإنذار»
- آيات اقترن فيها الإنذار بالتبشير
- أمر الله نبيه والمؤمنين بالإنذار
- الإنذار من صفة الرسول(ص) والمؤمنين
- الإنذار من صفة الرسل الكرام
- الإنذار بالقرآن الكريم
- الإنذار بيوم القيامة أو بجهنم
- المؤمنون هم المنتفعون بالإنذار
- استواء الإنذار وعدمه لدى الكفار والمنافقين
- الكفار يطلبون ملائكة منذرين
- عاقبة من لم يستجب للإنذار
- الأحاديث الواردة في (الإنذار)
- من الأحاديث الواردة في (الإنذار) معنى
- المثل التطبيقي من حياة النبي(ص) في (الإنذار)
- من الآثار وأقوال العلماء والمفسرين الواردة في (الإنذار)
- من فوائد (الإنذار)
مطلب
انذار: اطلاعرسانی بیمآور[۱].
واژهشناسی لغوی
- انذار مصدر باب افعال از باب "نَذِرَ ینْذَرُ" و به معنای آگاه شدن به امری، از آن پرهیز کردن و خود را برای آن آماده ساختن اشتقاق یافته است[۲]. لغتشناسان و مفسران معنای انذار را با تعابیری گوناگون ذکر کردهاند؛ مانند توجّه و آگاهی دادن به آیندهای ترسناک[۳]، آگاه کردن یا ابلاغ و خبر دادنی که در آن ترسانیدن صورت پذیرد، برحذر داشتن از امر ترسناکی که زمان و فرصت کافی برای پرهیز از آن باشد[۴]. ترسانیدنی که به صورت گفتاری بوده[۵] و در آن امر ترسناک نیز معرفی شود[۶] پند دادن، و آموزش آنچه مردم را در بازشناسی حق از باطل و درست از خطا توانا میسازد[۷][۸]
- برخی ریشه نذر بهمعنای یاد شده را واژهای بیگانه و برگرفته از زبان عبری یا سریانی دانستهاند، با این تفاوت که در آن دو زبان به علّت دارا نبودن ذال، با دال "ندر" یا زاء "نزر" تلفظ میشده است[۹][۱۰]
- این واژه و مشتقّات آن بیش از ۱۲۴ بار در قرآن کریم بهکار رفته است[۱۱] و در آنها ضمن بیان این مطلب که منذر حقیقی خداست ـ و ازاینرو یکی از اسمای الهی منذر است[۱۲] ـ و دیگر منذران نیز پیام او را ابلاغ میکنند از مسئولیت پیامبران به ویژه رسول گرامی اسلام، اهداف، موارد، شیوه، مخاطبان و واکنش آنها در مورد انذار سخن به میان آمده است. گفتنی است که افزون بر موارد کاربرد انذار و مشتقات آن، بخشهای فراوانی از قرآن بدون بهکارگیری این واژگان عملاً به انذار پرداخته است، زیرا در آنها از عذاب، دشواری مرگ، برزخ، جهان آخرت، حسابرسی، جهنّم و عذاب الهی به صورت اعلام، اخبار، تهدید، وعید و تحذیر یاد شده است[۱۳]
انذار در فرهنگ مطهر
این کلمه را معمولاً به بیم دادن ترجمه میکنند، ولی کاملاً رسا نیست؛ زیرا بیم دادن ترجمه تخویف است، مثلاً اگر کسی در محلی عبور میکند؛ شخصی ناگهان در جلوی پایش ترقهای را به زمین بزند، او میترسد؛ این را تخویف میگویند، ولی انذار نیست. انذار اعلام خطر است یعنی اگر آینده خطرناکی در پیش روی کسی قرار داشته باشد؛ اگر شما از حال به او خبر بدهید و او را بترسانید، این نوع خاص از ترساندن را انذار میگویند. به نظر میرسد که واژه هشدار که امروز در فارسی معمول شده است به این مفهوم نزدیکتر است[۱۴].[۱۵]
پانویس
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ اقرب الموارد، ج ۵، ص ۳۷۸، «نذر».
- ↑ نثر طوبی، ج ۲، ص ۴۴۸.
- ↑ التبیان، ج ۱، ص ۶۲.
- ↑ التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵، «نذر».
- ↑ الفروقاللغویه، ص ۷۸.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۱۱، ص ۶۲.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ التحقیق، ج ۱۲، ص ۷۵.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ المعجم الاحصائی، ج ۳، ص ۱۵۴۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۹۴، ص ۳۸۷.
- ↑ محمدی آشنانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۴۶۵ -۴۷۵.
- ↑ آشنایی با قرآن، جلد اول و دوم، ص۱۴۱.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۱۵۲.