بحث:سفینه نوح
کشتی نوح
«به نوح فرمان دادیم که کشتی بسازد، در حضور ما و طبق فرمان ما»[۱]. از کلمۀ «فرمان ما» چنین برمیآید که نوح چگونگی ساختن کشتی را نیز از فرمان خدا میآموخت و باید همچنین باشد زیرا نوح پیش خود نمیدانست ابعاد عظمت طوفان آینده چه اندازه است تا کشتی خود را متناسب با آن بسازد، و این وحی الهی بود که او را در انتخاب بهترین کیفیتها یاری میکرد.
در پایان به نوح هشدار میدهد که از این به بعد «دربارۀ ستمگران شفاعت و تقاضای عفو مکن؛ چراکه آنها محکوم به عذابند و مسلماً غرق خواهند شد»[۲].
اما چند جمله هم دربارۀ قوم نوح بشنویم: آنها به جای اینکه یک لحظه با مسألۀ دعوت نوح به طور جدی برخورد کنند و حداقل احتمال دهند که ممکن است این همه اصرار نوحS و دعوتهای مکررش از وحی الهی سرچشمه گرفته، و مسأله طوفان و عذاب حتمی باشد، باز همانطور که عادت همۀ افراد مستکبر و مغرور است به استهزاء و مسخره ادامه دادند: «و هر زمان گروهی از اشراف قومش از کنار او میگذشتند و او و یارانش را سرگرم تلاش برای آماده ساختن چوبها و میخها و وسائل کشتیسازی میدیدند مسخره میکردند و میخندیدند و میگذشتند»[۳].
میگویند گروههای اشراف قوم نوح هر دسته نوعی استهزاء که مایۀ خنده و تفریح بود برای خود انتخاب میکردند. یکی میگفت: ای نوح مثل اینکه دعوی پیامبری نگرفت آخر سر، نجّار شدی!... دیگری میگفت: کشتی میسازی بسیار خوب، دریایش را هم بساز! هیچ آدم عاقل دیدهای در وسط خشکی کشتی بسازد؟!... بعضی دیگر شاید میگفتند: اوه کشتی به این بزرگی برای چه میخواهی لااقل کوچکتر بساز، که اگر بخواهی به سوی دریا بکشی برای تو ممکن باشد! میگفتند و قاهقاه میخندیدند و میگذشتند و این موضوع در خانهها و مرکز کارشان به اصطلاح سوژۀ بحثها بود، و با یکدیگر دربارۀ نوح و کم فکری پیروانش سخن میگفتند!: پیرمرد را تماشا کن آخر عمری به چه روزی افتاده است؟ حالا میفهمیم که اگر به سخنان او ایمان نیاوردیم حق با ما بود. اصلاً عقل درستی ندارد؟!
و اما نوح با استقامت فوقالعادهای که زائیده ایمان است با جدیت فراوان به کار خود ادامه میداد، و بیاعتنا به گفتههای بیاساس این کوردلان از خود راضی به سرعت پیشروی میکرد، و روز به روز اسکلت کشتی آمادهتر و مهیاتر میشد، فقط گاهی سربلند میکرد و این جملۀ کوتاه و پرمعنی را به آنها میگفت: «اگر امروز شما ما را مسخره میکنید ما نیز همینگونه در آیندۀ نزدیکی شما را مسخره خواهیم کرد»![۴] آن روز که شما در میان طوفان سرگردان خواهید شد و سراسیمه به هر سو میدوید و هیچ پناهگاهی نخواهید داشت و از میان امواج فریاد میکشید و التماس میکنید که ما را نجات ده آری آن روز مؤمنان بر افکار شما و غفلت و جهل و بیخبریتان میخندند. «در آن روز خواهید دانست چه کسی عذاب خوارکننده به سراغش خواهد آمد و مجازات جاودان دامنش را خواهد گرفت»[۵]. بدون شک کشتی نوح یک کشتی سادهای نبود با وسائل آن روز به آسانی و سهولت پایان نیافت، کشتی بزرگی بود که به علاوۀ بر مؤمنان راستین یک جفت از نسل هر حیوانی را در خود جای میداد و آذوقه فراوانی که برای مدتها زندگی انسانها و حیوانهائی که در آن جای داشتند حمل میکرد، چنین کشتی با چنین ظرفیت حتماً در آن روز بیسابقه بوده است، به خصوص که این کشتی باید از دریائی به وسعت این جهان با امواجی کوه پیکر سالم بگذرد و نابود نشود؛ لذا در بعضی از روایات میخوانیم که این کشتی هزار و دویست ذراع طول و ششصد ذراع عرض داشت! (هر ذراع حدود نیم متر است). در بعضی از روایات اسلامی آمده است که مدت چهل سال قبل از ظهور طوفان یک نوع بیماری به زنان قوم نوح دست داد که دیگر از آنان بچهای متولد نشد و این در واقع مقدمهای برای مجازات و عذاب آنان بود.
در گذشته دیدیم که چگونه نوح و مؤمنان راستین دست به ساختن کشتی نجات زدند و تن به تمام مشکلات و سخریههای اکثریت بیایمان مغرور دادند، و خود را برای طوفان، همان طوفانی که سطح زمین را از لوث مستکبران بیایمان پاک میکرد، آماده ساختند: حال قرآن سومین فراز این سرگذشت یعنی چگونگی نزول عذاب را بر این قوم ستمگر به طرز گویائی تشریح میکند. نخست میگوید: «این وضع همچنان ادامه داشت تا فرمان ما صادر شد و طلایع عذاب آشکار گشت و آب از درون تنور جوشیدن گرفت»![۶] در اینکه جوشیدن آب از تنور چه تناسبی با مسألۀ نزدیک شدن طوفان دارد در آن گفتگو بسیار شده است[۷].
به نظر میرسد که تنور به معنی حقیقی و معروف آن باشد و منظور از آن، تنور خاصی هم نباشد بلکه منظور بیان این نکته است هنگامی که آب از درون تنور که معمولاً مرکز آتش است جوشیدن گرفت نوح و یارانش متوجه شدند اوضاع به زودی دگرگون میشود و انقلاب و تحول نزدیک است «آب کجا آتش کجا»؟! به تعبیر دیگر هنگامی که دیدند سطح آب زیرزمینی چنان بالا آمده که از درون تنور که معمولاً در جای خشک و محفوظی ساخته میشود جوشیدن گرفته فهمیدند موضوع مهمی در پیش است و حادثۀ نوظهوری در شرف تکوین است، همین موضوع اخطار و علامتی بود برای نوح و یارانش که برخیزید و آماده شوید! شاید قوم غافل و بیخبر نیز جوشیدن آب را از درون تنور خانههایشان دیدند ولی مانند همیشه از کنار این گونه اخطارهای پرمعنی الهی چشم و گوش بسته گذشتند، حتی برای یک لحظه نیز به خود اجازۀ تفکر ندادند که شاید حادثهای در شرف تکوین باشد، شاید اخطارهای نوح واقعیت داشته باشد. در این هنگام به نوح «فرمان دادیم که از هر نوعی از انواع حیوانات یک جفت (نر و ماده) بر کشتی سوار کن»[۸] تا در غرقاب، نسل آنها قطع نشود. «و همچنین خاندانت را جز آنها که قبلاً وعدۀ هلاک آنها داده شده و نیز مؤمنان را بر کشتی سوار کن»[۹].[۱۰]
پانویس
- ↑ وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا «و کشتی را زیر نظر ما و وحی ما بساز» سوره هود، آیه ۳۷.
- ↑ وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ «و با من درباره ستمگران سخن (از رهایی) مگو که آنان غرق خواهند شد» سوره هود، آیه ۳۷.
- ↑ وَيَصْنَعُ الْفُلْكَ وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ «و (نوح) کشتی را میساخت و هر بار که سرکردگانی از قومش بر او میگذشتند او را به ریشخند میگرفتند» سوره هود، آیه ۳۸.
- ↑ قَالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ «(نوح می) گفت: اگر ما را ریشخند کنید ما نیز شما را همانند ریشخندی که میکنید ریشخند خواهیم کرد» سوره هود، آیه ۳۸.
- ↑ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُقِيمٌ «به زودی خواهید دانست که بر چه کس عذابی میرسد که او را خوار میگرداند و بر او عذابی پایا فرود میآید» سوره هود، آیه ۳۹.
- ↑ حَتَّى إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ «(این بود) تا آنگاه که فرمان ما در رسید و (آب از) تنور فرا جوشید» سوره هود، آیه ۴۰.
- ↑ بعضی گفتهاند جوشیدن آب از درون تنور یک نشانۀ الهی بوده است برای نوح، تا او متوجه جریان شود و خود و یارانش با وسایل و اسباب لازم بر کشتی سوار شوند. گروهی دیگر احتمال دادهاند که تنور در اینجا در معنی مجازی و کنائی استعمال شده، اشاره به اینکه تنور خشم و غضب پروردگار فوران پیدا کرد و شعله ور شد، و این به معنی نزدیک شدن عذاب کوبندۀ الهی است، این تعبیر در فارسی و هم در زبان عربی آمده است که شدت غضب را تشبیه به فوران آتش میکنند.
- ↑ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ «گفتیم در آن از هر گونهای دو تا (نر و ماده) بردار» سوره هود، آیه ۴۰.
- ↑ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ «و (نیز) خانوادهات را - جز آن کس که درباره وی از پیش سخن رفته است- و (نیز) هر کس را که ایمان آورده است بردار» سوره هود، آیه ۴۰.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، قصههای قرآن ص ۴۸.