برخورد رهبر وکالت با مدعیان دروغین وکالت چگونه بود؟ (پرسش)
برخورد رهبر وکالت با مدعیان دروغین وکالت چگونه بود؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
برخورد رهبر وکالت با مدعیان دروغین وکالت چگونه بود؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین رحیم لطیفی، در کتاب «پرسمان نیابت» در اینباره گفته است:
«ائمه کشتی نجات امت هستند، همواره امت را از درههای تندروی و چالههای کندروی به شاهراه هدایت و سعادت راهنمایی کردهاند، بیگمان در برخورد با کسانی که به دروغ خود را وکیل و نماینده آنها معرفی میکردند و زمینه را برای گمراهی امت فراهم میکردند، با روش حکیمانه دست به کار میشدند.گام نخست ارشاد، نصیحت و راهنمایی بود، در صورتیکه این اصل کارگر نمیافتاد، روش گام به گام تا آخرین مرحله اجرا میشد؛ گام بعدی صدور لعن و طرد بود و نیز به اصحاب و امت چهره آنها معرفی میشد و مردم را از مراجعه نزد آنها بازمیداشتند، گام بعدی این بود که اطرافیان و اصحاب ائمه کار را بر آنها سخت گیرند و برخوردهای فیزیکی کنند و اگر هیچ کدام از این مراحل کارگر نیافتاد و مدعیان دروغگو هم چنان به فریب و گمراهی مردم ادامه میدادند، رهبری نهاد وکالت مانند طبیب حاذق و دلسوز دستور جراحی و نابودکردن غده سرطانی را صادر میفرمودند.
امام هشتم (ع) روش هدایتی گام به گام را در مورد محمد بن فرات تا آخرین مرحله پیاده کرد: وی که ادعای بابیت و نبوت داشت با سخنان منحرفانه و ارتکاب محرمات از جمله نوشیدن شراب، امام (ع) را مورد آزار و اذیت قرار میداد.
[امام رضا|امام]] (ع) ضمن ارشاد و راهنمایی او، یک قطعه حصیر و مقداری خرما برای او فرستاد، وی پس از دریافت سخنان و هدایای حضرت، گفت: امام (ع) حصیر را فرستاده تا نماز بخوانم و خرما را فرستاده تا شراب نخورم؛ ولی وی همچنان به کجروی ادامه داد، امام (ع) او را مورد لعن و نفرین قرار داد، به یاران و اصحاب او فرمان بیزاری از او را داد و آرزو فرمود خداوند گرمای آهن داغ را به او بچشاند که پس از اندک زمانی توسط ابراهیم بن مهدی بن شکله به قتل رسید[۱].
امام نهم (ع) در برخورد با ابوعبدالله سیاری که تنها مدعی دروغین وکالت بود تا به اموالی برسد، توقیعی صادر فرمود: "أَنَّهُ لَيْسَ فِي الْمَكَانِ الَّذِي ادَّعَاهُ لِنَفْسِهِ وَ أَلَّا تَدْفَعُوا إِلَيْهِ شَيْئاً"[۲] (در جایگاهی که ادعا میکند نیست و چیزی به او ندهید). برخورد حضرت متناسب با گناه شخص بود، وقتی کارگر افتاد رهایش کردند. امام عسکری (ع) در برخورد با ابن حسکه که ائمه را خدا و خود را نبی و معاف از انجام طاعات و عبادات میدانست، نخست به روشنگری پرداخت: به خدا قسم که خداوند محمد (ص) و انبیای پیشین را بر شریعت و برپایی نماز و زکات و… فرستاده و ما بندگان خدا هستیم اگر طاعت او کنیم مورد رحمت و اگر نافرمانی او کنیم مورد عذابش واقع میشویم، در گام بعدی لعنت و نفرین و بیزاری و دوری یاران را خواستار شد و سرانجام فرمان داد او و پیروان او را بکوبید و بکُشید[۳]»[۴].
پانویس
- ↑ ر.ک: طوسی، اختیار معرفةالرجال، ص ۸۲۹، ح۱۰۴۶؛ رجال العلامة الحلی، ص ۲۵۴ باب محمد، ح۳۹.
- ↑ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ص ۸۲۹، ح۱۲۲۸.
- ↑ اختیار معرفةالرجال، ص ۸۰۴، ح۹۹۷، ۹۹۶ و ص ۸۰۶، ح۱۰۰۱.
- ↑ لطیفی ، رحیم، پرسمان نیابت، ص۱۴۱-۱۴۳.