بیشه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

«بیشه» دره‌ای است مشهور با روستاهای بسیار و درختان خرما بسیار و جمعیت انبوه و با اضافه شدن دره‌های مشهور و بزرگ دیگر بدان، سیلاب‌های جمع شده در آن به سان خلیج دریا می‌‌گردد. این دره آب خمیس مشیط و اطراف آن و شرق سراة آل حِجر و قسمت شرقی سراة بلقرن و خثعم را در خود جمع می‌‌کند. این دره که در شرق شهر «الباحه» قرار دارد، یک مایل به سمت شمال شرق مایل می‌‌شود و پس از آن، وارد مزارع وسیع نخیلات - که شبیه جنگلند و درختان نخل آن بیش از یک میلیون نخل تخمین زده می‌‌شود - می‌‌گردد. سیل این دره به محلی به نام «الفَرشه» - دشت وسیعی که ناحیه «عرق سبیع» که در گذشته به «رمل بنی عبدالله بن عامر» شناخته می‌‌شد، بخشی از آن است - سرریز می‌‌شود و در آنجا سیلاب «رنیه» و «الخرمه» بدان می‌‌پیوندد اما آب این سیلاب‌ها بواسطه وجود شن و ماسه منطقه، مهار شده، سرریز نمی‌شود. اکثریت اهالی بیشه شاخه ای از قبیله شهران العریضه هستند و از مهمترین انشعابات آن می‌‌توان به وادی تباله، وادی هرجاب و وادی ذهبان اشاره کرد. قسمت پایین دست بیشه، بیشه ابن هشیل –از تیره‌های شهران - و سپس بیشه قرار دارد. مرکز این منطقه شهر «الروشن» است؛ شهری که بعضی آن را بیشه می‌‌گویند و آن بزرگ‌ترین بیشه‌ای است که در این مناطق وجود دارد. این بیشه، دارای امارت، دادگاه، واحد کشاورزی، شهربانی، فرودگاه و کلیه امکانات دولتی است و تجارت پررونقی دارد و پس از رواج ماشین‌های پمپاژ، زمین‌های زیر کشت آن، دو برابر شد و از اراضی بایر آن، مزرعه‌ها ایجاد شد. در منابع متقدم‌تر، بیشه دره‌ای از دره‌های تهامه[۱] و روستایی غنی در دره‌ای که بیشتر اهالی‌اش از یمن هستند معرفی شده و فاصله آن تا تباله را ۴۴ میل عنوان شده است. در این دره که سیلابهای حجاز در آن می‌‌ریزد و سپس به نجد سرازیر می‌‌شود، درختان نخل و بقایای موجودات فراوان است و در مکانی مشجر از آن شیرهای درنده بسیارند. در بیشه مردم بسیاری از خثعم، هلال، سلول، عقیل، قریش و... ساکنند.[۲] در برخی از این منابع، از بیشه‌های سماوه و ماسده به عنوان دیگر بیشه‌ها یاد شده است.[۳].[۴]

منابع

پانویس

  1. بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۲۹۳.
  2. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۵۲۹.
  3. بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۲۹۴.
  4. بلادی، عاتق بن غيث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص ۵۳-۵۴.