تنازع در فقه سیاسی
مقدمه
- تنازع: برکندنِ طرفِ مقابل از موضوع مورد نزاع[۱]، ستیزه کردن[۲]، مترادف افعال مجادله، مخاصمه و مشاجره[۳]. اصل آن "نزع" به معنای قلع و کندن[۴].
- ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا﴾[۵].
- در قرآن کریم از تنازع بهشدت نهی شده و به آسیب آن بر ثبات و استحکام جامعه اشاره شده است: ﴿وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ﴾[۶][۷].
منابع
پانویس
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۲، ص۷۹.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۸۱۸.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۷۹۸.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۵، ص۴۱۵.
- ↑ «و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید» سوره انفال، آیه ۴۶.
- ↑ «و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود» سوره انفال، آیه ۴۶.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۱۹۵.