طور
مقدمه
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۱].
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ...[۲].
وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ...[۳].
آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا[۴].
وَمَا كُنْتَ بِجَانِبِ الطُّورِ...[۵].
وَالطُّورِ[۶].
لفظ «طور» ده بار در قرآن آمده است که در چهار مورد؛ لفظ طور به ایمن، سینین و سینا مضاف شده است و از این نظر در جای خود مورد بحث قرار گرفته است اما در شش مورد لفظ «طور» به تنهایی به کار رفته است که منظور از آنها کوه معروف طور سینا است از گفتار بعضی از نویسندگان چنین استفاه میشود که: طور سینا سلسله جبالی است به طول دو میل و به عرض ثلث میل که در میان شبه جزیره عربستان واقع است و در مجاورت این کوه، وادی مقدس یا وادی طوی قرار دارد[۷]. مؤلف کتاب اطلاعات قرآنی نوشته است: این کوه در حدود مصر، نزدیکترین شهری بین شام و وادی قری است[۸].[۹]
طور الایمن
وَنَادَيْنَاهُ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِيًّا[۱۰]. يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنْجَيْنَاكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى[۱۱].
طور الایمن همان وادی الایمن است و این را آیههای بالا به روشنی آشکار میسازند. آیهها از شبی میگویند که موسی هنگام رفتن به مصر در طور ایمن شاهد درد وضع حمل همسرش شد و رو به شعبه آتشی گذاشت و از وعدهای سخن میگویند که خداوند با حضرت موسی وعده کرد تا جهت نزول تورات سی روز در میقات بماند. طور الایمن یا وادی الایمن همان «درهایست که موسی در آن نور الهی به صورت آتشی در درخت جلوه گردید»[۱۲] وجه تسمیه ایمن (راست) برای این وادی، این است که چون از مدین به طرف مصر آیند، این دره در طرف راست کوه سینا واقع است[۱۳].[۱۴]
طور سیناء
وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْنَاءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِلْآكِلِينَ[۱۵]. حدود جغرافیائی طور سینا مورد اختلاف نیست. کوهی به نام طور سینا که در میان شبه جزیره سیناست.[۱۶]
طور سینین
وَطُورِ سِينِينَ[۱۷]. طور سینین محل وحی موسی و جایگاه تکلم خدا با موسی است. در بعضی روایات غالباً به نام طور سینا نام برده شده و در بعضی دیگر به نام جبل حوریب مذکور است»[۱۸] برخی از نویسندگان میگویند: «کوه طور همان کوه حوریب در (منطقهٔ) سیناست»[۱۹] حوریب واژهای عبری است که برای اشاره به سینا به کار میرود.[۲۰]
کوه طور
در اینکه منظور از «طور» در اینجا اسم جنس به معنی مطلق «کوه» است و یا کوه معینی؟ دو نظر وجود دارد: بعضی گفتهاند طور اشاره به همان کوه معروفی است که محل وحی بر موسی بوده است، در حالی که بعضی دیگر احتمال دادهاند طور در اینجا به همان معنی لغوی آن است، همان چیزی که در آیۀ ۱۷۱ سورۀ اعراف؛ وَإِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ[۲۱] از آن تعبیر به «جبل» شده است.[۲۲]
منابع
پانویس
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که از شما پیمان گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز (سر) تان برافراختیم. (و گفتیم) آنچه به شما دادیم با توانمندی بگیرید و از آنچه در آن است یاد کنید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۶۳.
- ↑ «و آنگاه که از شما پیمان گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز (سر) تان برافراختیم.».. سوره بقره، آیه ۹۳.
- ↑ «و «طور» را بر فراز سرشان برافراشتیم.».. سوره نساء، آیه ۱۵۴.
- ↑ «پس چون موسی زمان (قرارداد) را به سر آورد و خانوادهاش را (با خود) برد از سوی طور آتشی دید، به خانوادهاش گفت: (اینجا) بمانید! من آتش دیدم شاید از آن برایتان خبری یا فروزهای از آتش بیاورم باشد که گرم شوید» سوره قصص، آیه ۲۹.
- ↑ «و آنگاه که ندا سر دادیم تو در سوی (غربی) طور نبودی.».. سوره قصص، آیه ۴۶.
- ↑ «سوگند به طور» سوره طور، آیه ۱.
- ↑ محمد خزائلی، اعلام قرآن، ص۴۰۲.
- ↑ اطلاعات قرآنی، ص۳۸۶.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص۹۰.
- ↑ «و او را از سوی راست (کوه) طور ندا دادیم و او را رازگویان (به خویش) نزدیک کردیم» سوره مریم، آیه ۵۲.
- ↑ «ای بنی اسرائیل! ما شما را از دشمنتان رهایی بخشیدیم و با شما در سوی راست (کوه) طور وعده نهادیم و برای شما ترنجبین و بلدرچین فرو فرستادیم» سوره طه، آیه ۸۰.
- ↑ محمد خزائلی، اعلام قرآن، ص۶۵۱.
- ↑ اطلاعات قرآنی، ص۵۶۰.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص۹۵.
- ↑ «و نیز درختی را که از طور سینا بیرون میآید که (دانه) روغنی و نانخورشی برای خورندگان میرویاند» سوره مؤمنون، آیه ۲۰.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص۹۶.
- ↑ «و به کوه سینا» سوره تین، آیه ۲.
- ↑ تاریخ جامع ادیان.
- ↑ دکتر شوقی ابوخلیل؛ اطلس قرآن، ص۸۸.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص۹۶.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که کوه طور را از جای کندیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۱.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، قصههای قرآن ص ۳۱۳.