جعفر بن ابراهیم حضرمی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

آشنایی اجمالی

جعفر بن ابراهیم الحضرمی[۱]، در سند دو روایت تفسیر کنز الدقائق و به گزارش از الکافی واقع شده است:

بَعْضُ أَصْحَابِنَا عَنْ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ: قَالَ أَبُو الْحَسَنِ(ع) لَوْ عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَيْراً مِنَ الضَّأْنِ لَفَدَى بِهِ يَعْنِي إِسْحَاقَ[۲][۳].[۴]

شرح حال راوی

در کتب رجالی قدماء، تنها در رجال برقی و رجال شیخ طوسی از راوی با همین عنوان یاد شده؛ با این تفاوت که در رجال برقی، از اصحاب امام باقر(ع)[۵] و در رجال شیخ طوسی از اصحاب امام رضا(ع)[۶] شمرده شده و در سند چند روایت بسیار محدود نیز واقع شده؛ ولی در رجال نجاشی و الفهرست شیخ طوسی از وی یاد نشده، از آن رو که دارای اثر علمی نبوده است و موضوع این دو کتاب یاد کرد راویان صاحب اثر است.

مراد از عنوان یاد شده، به قرینه روایتش از سعد بن سعد، جعفر بن ابراهیم الحضرمی از اصحاب امام رضا(ع) است.

علامه شوشتری به اتحاد عنوان مذکور با جعفر بن ابراهیم بن ناجیة الحضرمی معتقد شده که در سند روایت سرائر[۷] از زرعه روایت کرده[۸]؛ ولی شاهدی بر ادعای خودش ذکر نکرده، از این رو بعضی از محققان این اتحاد را رد کردند[۹]؛ لکن این اتحاد درست است و مؤیدش این است که شیخ طوسی در تهذیب الأحکام، روایتی را نقل کرده که در سندش جعفر بن ابراهیم الحضرمی قرار گرفته[۱۰]؛ ولی همین روایت را با اندکی اختلاف در متن، در الأمالی نقل کرده و در سند آن، جعفر بن ابراهیم بن ناجیه واقع گردیده است.[۱۱].

ابن حجر عسقلانی، جعفر بن إبراهیم الحضرمی را از راویان علی بن موسی الرضا به شمار آورده است: ذكره الطوسي في رجال الشيعة و قال: كان من فرسان أهل الكلام و الفقهاء[۱۲] لکن عبارتی را که به شیخ طوسی نسبت داده، در رجال شیخ طوسی نیست.

جعفر بن ابراهیم الحضرمی برادری به نام «علی» نیز داشته که از راویان بوده و در اسناد روایات از پدرش ابراهیم روایت کرده است.[۱۳].[۱۴]

طبقه راوی

تاریخ ولادت و وفات جعفر بن إبراهیم الحضرمی مشخص نیست؛ ولی شیخ طوسی او را در زمره اصحاب امام رضا(ع) نام برده است[۱۵].[۱۶]

استادان و شاگردان راوی

در اسناد روایات، جعفر بن ابراهیم الحضرمی از سعد بن سعد الأشعری و زرعة بن محمد الحضرمی[۱۷] روایت کرده و علی بن الحسن بن علی بن فضال و سهل بن زیاد[۱۸] نیز از ایشان روایت کرده‌اند.[۱۹]

مذهب راوی

علامه مامقانی به اعتبار نام راوی در رجال شیخ طوسی او را از راویان امامی به شمار آورده است: "وظاهره كونه امامياً" ولی - چنان‌که بارها یادآوری شد - موضوع رجال شیخ طوسی اعم از راویان امامی و غیر امامی است. البته ذکر نام وی در رجال برقی و مضامین بعضی روایاتش امامی بودنش را تقویت می‌کند؛ برای نمونه: «أَخْبَرَنَا ابْنُ خُشَيْشٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ الْهَمْدَانِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ نَاجِيَةَ، قَالَ: حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ سَعِيدٍ[۲۰] الْأَشْعَرِيُّ، عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا(ع)، قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الطِّينِ الَّذِي يُؤْكَلُ يَأْكُلُهُ النَّاسُ. فَقَالَ: كُلُّ طِينٍ حَرَامٌ كَالْمَيْتَةِ وَ الدَّمِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ[۲۱] مَا خَلَا طِينَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ(ع)، فَإِنَّهُ شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاءٍ»[۲۲].[۲۳]

جایگاه حدیثی راوی

جعفر بن ابراهیم الحضرمی در رجال برقی و رجال شیخ طوسی مدح یا ذم نشده است، از این رو بعضی از رجالیان وی را از راویان مجهول دانسته‌اند[۲۴].

آیت الله خویی نوشته است: و أما ما رواه في السرائر فلأن جعفر بن إبراهيم الحضرمي لم تثبت وثاقته[۲۵] ولی چون در سند روایت کامل الزیارات قرار گرفته، وثاقت یا دست کم حسن حال وی استظهار می‌شود[۲۶].[۲۷]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر.ک: أ. منابع شیعی: رجال البرقی، ص۱۶؛ رجال الطوسی، ص۳۵۴، ش۵۲۳۹؛ منهج المقال، ج۳، ص۱۸۴، ش۱۰۱۸؛ نقد الرجال، ج۱، ص۳۳۶، ش۹۳۸؛ إکلیل المنهج، ص۱۵۸، ش۱۹۶؛ طرائف المقال، ج۱، ص۲۸۶، ش۱۹۶۲؛ جامع الرواه، ج۱، ص۱۴۸، ش۱۱۸۱؛ تنقیح المقال، ج۱۴، ص۳۶۲، ش۳۷۵۸؛ أعیان الشیعه، ج۴، ص۷۹؛ معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۱۴، ش۲۱۲۱ و ۲۱۲۲؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۲، ص۱۳۷، ش۲۵۰۲ و ۲۵۰۳. ب. منابع سنی: لسان المیزان، ج۲، ص۱۰۷، ش۴۳۳.
  2. لفدی به یعنی إسحاق هکذا جاء فی الحدیث. (الوافی، ج۱۹، ص۲۹۰، ح۱۹۴۲۶).
  3. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۱، ص۱۶۲ به نقل از الکافی، ج۶، ص۳۱۰، ح۳: بعض أصحابنا، عن جعفر بن إبراهیم الحضرمی، عن سعد بن سعد قال: قلت لأبی الحسن الرضا(ع): إن أهل بیتی یأکلون لحم الماعز و لا یأکلون لحم الضأن، قال: و لم؟ قلت: یقولون: إنه لحم یهیج المرار فقال(ع): لو علم الله - عزوجل - خیرا من الضأن لفدی به یعنی إسحاق. هکذا جاء فی الحدیث. الظاهر أن التفسیر من الراوی، و قد روی عن سعد بن سعد راوی الحدیث أن الذبیح إسماعیل. (بحار الأنوار، ج۱۲، پانوشت ص۱۳۱). {{عربی|محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن محمد بن خالد، عن سعد بن سعد، عن أبی الحسن(ع) قال: لو علم الله - عزوجل - شیئا أکرم من الضأن لفدی به إسماعیل(ع). (الکافی، ج۶، ص۳۱۰، ح۲).
  4. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۵، ص 412.
  5. رجال البرقی، ص۱۶.
  6. رجال الطوسی، ص۳۵۴، ش۵۲۳۹.
  7. مستطرفات السرائر، ص۸۰: عن کتاب أبان بن تغلب، قال: حدثنی جعفر بن إبراهیم ابن ناجیة الحضرمی، قال: حدثنی زرعة بن محمد الحضرمی، عن سماعة بن مهران قال: سمعت أبا عبدالله(ع) یقول:...؛ آیت‌الله خویی با اشاره به روایت سرائر نوشته است: {{عربی|علی أن روایة أبان عنه و روایته عن زرعة عجیبة، فإن جعفر بن إبراهیم، إن کان هو الذی عده الشیخ من أصحاب الرضا(ع) فلا یمکن روایة أبان عنه، و إن کان هو الذی عده البرقی من أصحاب الباقر(ع) فروایته عن زرعة عجیبة، و قد أشرنا فی ترجمة محمد بن إدریس، إلی أن کتاب ابن إدریس فیه تخلیط. (معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص۱۰۸)ولی محقق شوشتری معتقد است آنچه در سرائر از کتاب ابان نقل شده، مقصود ابان بن تغلب نیست، بلکه یکی از راویانی مراد است که قریب العصر با کلینی بوده است و ابن ادریس به اشتباه آن را از ابان بن تغلب دانسته است: أن الحلی - فی مستطرفاته - قال فی عدة أخبار نقلها: إنه انتزعها من کتاب أبان بن تغلب. مع أنها من مرویات من کان قریبا من عصر الکلینی. (قاموس الرجال، ج۱، ص۱۰۶).
  8. قاموس الرجال، ج۲، ص۵۹۵، ش۱۴۱۱: أقول: هو جعفر بن إبراهیم بن ناجیة الحضرمی، و یروی عن زرعة، کما یظهر من الخبر الأخیر الذی استطرفه الحلی بزعمه من کتاب أبان بن تغلب؛ و إن غلط هو، و إنما هو لمعاصری أحمد البرقی.
  9. تنقیح المقال، ج۱۴، پانوشت ص۳۶۳: لکن لا یمکن الجزم باتحاد المترجم مع من فی سند مستطرفات السرائر لفقدان الشاهد الواضح علیه.
  10. تهذیب الأحکام، ج۹، ص۸۹، ح۳۷۷: «عَنْهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ(ع) عَنِ الطِّينِ فَقَالَ أَكْلُ الطِّينِ حَرَامٌ مِثْلُ الْمَيْتَةِ وَ الدَّمِ وَ لَحْمِ الْخِنْزِيرِ إِلَّا طِينَ الْحُسَيْنِ(ع) فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ أَمْناً مِنْ كُلِّ خَوْفٍ».
  11. الأمالی (طوسی)، ص۳۱۹، ح۶۴۷: «أَخْبَرَنَا ابْنُ خُشَيْشٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ الْهَمْدَانِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ نَاجِيَةَ، قَالَ: حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ سَعِيدٍ الْأَشْعَرِيُّ، عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا(ع)، قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الطِّينِ الَّذِي يُؤْكَلُ يَأْكُلُهُ النَّاسُ. فَقَالَ: كُلُّ طِينٍ حَرَامٌ كَالْمَيْتَةِ وَ الدَّمِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ مَا خَلَا طِينَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، فَإِنَّهُ شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاءٍ».
  12. لسان المیزان، ج۲، ص۱۰۷، ش۴۳۳.
  13. «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَثِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: رَجَعْتُ مِنْ مَكَّةَ فَلَقِيتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى(ع) فِي الْمَسْجِدِ وَ هُوَ قَاعِدٌ فِيمَا بَيْنَ الْقَبْرِ وَ الْمِنْبَرِ...». (الکافی، ج۴، ص۳۱۶، ح۸).
  14. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۵، ص 413-415.
  15. رجال الطوسی، ص۳۵۴، ش۵۲۳۹.
  16. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۵، ص 415.
  17. الکافی، ج۶، ص۳۱۰، ح۳؛ مستطرفات السرائر، ص۸۰.
  18. ر.ک: الأمالی (طوسی)، ص۳۱۹، ح۶۴۷؛ کامل الزیارات، ص۱۰۷، ح۱.
  19. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۵، ص 415.
  20. در برخی نسخ، عنوان سعد بن سعید آمده که تصحیف است.
  21. مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای بت‌ها) قربانی شود و آنچه با تیرهای بخت‌آزمایی قسمت کنید (خوردن گوشت همه اینها) بر شما حرام و آنها (همه) گناه است سوره مائده، آیه ۳.
  22. الأمالی (طوسی)، ص۳۱۹، ح۶۴۷.
  23. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۵، ص 416.
  24. تنقیح المقال، ج۱۴، ص۳۶۲-۳۶۳، ش۳۷۵۸: عده الشیخ فی رجاله من أصحاب الرضا(ع). و ظاهره کونه إمامیا، إلا أن حاله مجهول.
  25. معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص۱۰۸.
  26. کامل الزیارات، ص۱۰۶-۱۰۷، ح۱: ... عن داوود الرقی، قال: کنت عند أبی عبدالله(ع) إذا استسقی الماء، فلما شربه رأیته قد استعبر و اغرورقت عیناه بدموعه، ثم قال لی: یا داود! لعن الله قاتل الحسین(ع)! فما من عبد شرب الماء فذکر الحسین(ع) و لعن قاتله إلا کتب الله له مائة ألف حسنة، و حط عنه مائة ألف سیئة، و رفع له مائة ألف درجة، و کأنما أعتق مائة ألف نسمة، و حشره الله - تعالی - یوم القیامة ثلج الفؤاد. حدثنی محمد بن یعقوب، عن علی بن محمد، عن سهل بن زیاد، عن جعفر بن إبراهیم الحضرمی، عن سعد بن سعد مثله.
  27. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۵، ص 416-417.