جهانبینی دینی
مقدمه
- جهانبینی دینی و جهانبینی فلسفی، وحدت قلمرو دارند، هر چند محتوای آنها احیاناً متفاوت میشود و این تفاوت به نگاه ما بستگی دارد.
- اگر به مبدأ معرفت و شناخت، نظر داشته باشیم، با توجه به اینکه مبدأ شناخت جهانبینی فلسفی، عقل و مبادی عقلی است و مبدأ شناخت جهانبینی دینی، وحی و الهام است؛ مسلماً جهانبینی دینی با جهانبینی فلسفی دو نوع است. در برخی ادیان، مانند اسلام، جهانشناسی در متن دین، رنگ فلسفی و استدلالی به خود گرفته و بر مسائلی که عرضه شده است، با تکیه بر عقل، استدلال و برهان اقامه شده است. ازاینرو جهانبینی اسلامی، در عین حال جهانبینیای عقلانی و فلسفی است. البته جهانبینی فلسفی انواعی دارد که مسلماً برخی از آنها با جهانبینی دینی مباینت کلی و با برخی دیگر، به نسبت زیادی توافق دارد.
- از مزایای جهانبینی دینی، علاوه بر دو مزیت جهانبینی فلسفی (ثبات و جاودانگی، و عموم و شمول) قداست بخشیدن به اصول جهانبینی است. با توجه به اینکه یک ایدئولوژی، ایمان میطلبد و تعلق ایمان به یک مکتب، علاوه بر اعتقاد به جاودانگی و تغییرناپذیری اصول آن، مستلزم حرمتی است در حد قداست، روشن میشود که یک جهانبینی آنگاه تکیهگاه یک ایدئولوژی و پایه ایمان قرار میگیرد که رنگ و صبغه دینی داشته باشد[۱].
منابع
پانویس
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۸-۹۹.