خبر واحد
خبر
خبر در لغت به کلامی میگویند که حکایتگر واقعهای خارجی بوده و در ذات خود محتمل صدق و کذب باشد.[۱] اما در اصطلاح میان محدثان سه دیدگاه وجود دارد:
- عموم محدثان خبر را مرادف حدیث دانستهاند.
- برخی خبر را اعم از حدیث دانستهاند به این معنا که خبر گفتار هر انسانی را در بر میگیرد، اما حدیث تنها منحصر به گفتاری است که از پیامبر(ص)، اهل بیت(ع) و صحابه صادر شده است.
- برخی نیز رابطه حدیث و خبر را متباین میدانند و میگویند: خبر به گزارشهای تاریخی اعم از امتهای پیشین یا امت اسلامی اطلاق میشود، اما حدیث مختص گفتاری است که از معصومان(ع)، صحابه، و تابعان نقل شده باشد.
اما آنچه صحیح به نظر میرسد همان دیدگاه نخست است؛ زیرا در اصطلاح محدثان و کارکرد رایج روایات، حدیث به جای خبر و به عکس استفاده میشود.[۲] افزون بر این، کلمه حدیث در علم اصول و خصوصاً اصطلاحاتی نظیر خبر واحد و خبر متواتر مترادف با همان حدیث به کار رفته است.[۳] نیز در قرون اخیر به کسانی که نسبت به اخبار و روایات معصومین تقیّد نشان میدهند، «اخباری» گفته شده است.[۴].[۵]
تعریف و معناشناسی
اعتبار و حجیت
خبر واحدِ محفوف به قرائن که حکایت از صدور روایت از سوی معصوم (ع) دارد، نزد همه علما و محدثان دارای حجت است. قرائن حجیت از نظر امامیه بدین شرح است:
- وجود حدیث در چندین اصل از اصول اربعماه؛
- وجود حدیث در اصلی که جامع آن از اصحاب اجماع باشد، مانند اصولی که زراره جمع کرده است؛
- وجود حدیث در کتابی که بر معصوم (ع) عرضه شده و امام آن را ثنا نموده باشد؛ نظیر کتاب عبیدالله حلبی که بر امام صادق (ع) عرضه نمود؛
- وجود حدیث در کتب مورد اعتماد شیعه؛ مانند: کتاب علی بن مهزیار؛
- موافقت حدیث با ادله عقلیه، نص کتاب، سنت قطعیه، اجماع علمای شیعه.[۶].[۷]
تقسیمات خبر واحد
خبر واحد از نظر «تعداد راویان، حالات راویان و اوصاف سند یا متن» دارای تقسیماتی است که در اینجا به دو قسم نخست اشاره میشود:
خبر واحد از نظر تعداد راویان
خبر واحد از این نظر به خبر «مستفیض، عزیز و غریب» تقسیم میگردد.
- خبر مستفیض «روایتی است که راویان آن در هر طبقه حداقل سه نفر باشند». [۸] و به حد تواتر نرسد.
- خبر عزیز «روایتی است که راویان آن در هر طبقه حداقل دو نفر باشند». [۹]
- خبر غریب «روایتی است که راویان آن در هر طبقه یک نفر یا در طبقه اول یک نفر باشد». برای خبر غریب اقسامی برشمردهاند؛ از جمله:
- غریب در سند: «حدیثی که در تمامی طبقات، تنها یک نفر از یک نفر تا آخر سند، آن را نقل میکند».
- غریب در متن: «حدیثی که متن آن در طبقه اول تنها توسط یک راوی نقل شده و سپس در طبقات بعدی متن آن توسط جمع زیادی از راویان شهرت پیدا کرده باشد». از این نوع حدیث به غریب مشهور نیز تعبیر میشود؛ زیرا در یک طرف غرابت و در طرف دیگر شهرت پیدا کرده است.[۱۰] مثلاً حدیث «انَّما الاَعمالُ بِالنِیّات» را از طبقه صحابه تنها یک نفر نقل کرده است اما بعدا مشهور شده تا جایی که گفتهاند بیش از یکصد تن آن را از یحیی بن سعید روایت کردهاند.[۱۱].[۱۲]
خبر واحد از نظر حالات راویان
این تقسیمبندی نزد متقدمان - محدثان امامیه تا قرن ششم - و متاخران از محدثان امامیه، متفاوت است:
تقسیم متقدمان: متقدمان خبر واحد را به دو قسم «صحیح» و «غیر صحیح» (ضعیف) تقسیم مینمایند. آنان حدیث صحیح را حدیثی میدانند که از قرائن صحت و حجیت (که به موارد آن در بالا اشاره شد) برخوردار باشد که به واسطه آن قرائن میتوان به متن حدیث اعتماد نمود. بر این اساس حدیث فاقد این شرایط را حدیث غیر صحیح و ضعیف میدانند. اصطلاح یاد شده نزد قدما مربوط به متن حدیث بوده و ارتباطی به بررسی سندی احادیث نداشته است.[۱۳]
تقسیم متاخران: خبر واحد از نظر متاخران امامیه - از زمان سید بن طاووس (م ۶۷۳ق) به بعد – شامل «صحیح»، «حسن»، «موثق» و «ضعیف» میباشد.
در ادامه به تعریف هریک اشاره میشود:
- صحیح «خبری است که سلسله سند آن تا به معصوم متصل و تمامی راویان آن در همه طبقات امامی و عادل باشند». [۱۴] بدین ترتیب قید اتصال سند، امامی بودن راویان و عدالت آنها ارکان سه گانه حدیث صحیح را تشکیل میدهد. مقصود از امامی کسی است که معتقد به امام عصر خویش باشد، اگرچه امامت دیگر امامان را درک نکرده باشد.[۱۵] از این رو فطحیه، واقفیه، زیدیه، اسماعیلیه و مانند آن از امامیه خارجاند. و عدالت نیز ملکه نفسانی است که شخص را بر انجام واجبات و ترک محرمات وامی دارد. حدیث صحیح خود به سه قسم «صحیح اعلی، اوسط و ادنی» تقسیم میگردد.[۱۶]
- حسن «روایتی است که واجد تمام شرایط روایت صحیح است به جز آنکه در میان سلسله راویان نسبت به یک یا چند راوی در منابع رجالی تصریح به عدالت نشده و تنها به مدح و ستایش او اکتفا شده باشد».[۱۷] بنابر این اتصال سند، امامی بودن و ممدوح بودن (و عدم تصریح به عدالت برخی راویان) ارکان روایت حسن میباشد. مقصود از ممدوح بودن مدحی است که در اعتبار راوی دخالت داشته باشد. مانند: صالح، خیّر، صادق الوعد، عین، وجه، شیخ و مشیخه، صدوق. ولی تعابیری چون: فهیم، مشکور، فاضل، قاری و مانند آن دخالتی در اعتبار سند ندارد.[۱۸][۱۹] به عنوان نمونه در روایتی که نام ابراهیم بنهاشم آمده باشد از نگاه شماری از محدثان حسن است زیرا نسبت به ابراهیم بنهاشم به رغم مشهور بودن و شناخته شده بودن، در کتب رجالی تصریح به عدالت نشده و تنها به مدح و ستایش او اکتفا شده است.[۲۰]
- موثق «روایتی است که به رغم برخورداری از اتصال سند به معصوم و نیز عدالت یا وثاقتِ راویان در تمام طبقات، یک یا چند راوی آن غیر امامی باشند».[۲۱] مثلا علی بن فضال گرچه امامی نیست ولی در رجال شیعه توثیق شده است.
- ضعیف «روایتی است که هیچ یک از شرایط تعاریف پیش گفته در باره حدیث صحیح، حسن و موثق را نداشته باشد».[۲۲] مانند اینکه راویان آن به کذب، جعل، کثرت خطا، غفلت، فسق، و مانند آن متهم باشند یا سند آن از اتصال برخوردار نباشد..[۲۳].[۲۴]
منابع
پانویس
- ↑ المعجم الوسیط، ج۱، ص۲۱۵.
- ↑ . آشنایی با علوم حدیث، علی نصیری، ص۲۷ و ۲۸.
- ↑ بنگرید به: اصول فقه، محمدرضا مظفر، ج۲، ص۲.
- ↑ تلخیص مقباس الهدایه، علی اکبر غفاری، ص۱۲؛ به نقل از: تاریخ عمومی حدیث، همان.
- ↑ کمالی، علی رضا، اصطلاحات حدیثی
- ↑ درسنامه علم الدرایه، سیدرضا مودب، ص۴۶؛ علم الحدیث و درایه الحدیث، کاظم مدیر شانه چی، ص۱۴۶؛ جهت بررسی تفصیلی آن به کتابهای اصولی مراجعه گردد.
- ↑ کمالی، علی رضا، اصطلاحات حدیثی
- ↑ مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۲۸.
- ↑ همان، ۱۳۴.
- ↑ درسنامه علم الدرایه، ص۵۰.
- ↑ مقباس الهدایه، ج۱، ص۲۲۹.
- ↑ کمالی، علی رضا، اصطلاحات حدیثی
- ↑ درسنامه علم الدرایه، ص۵۸.
- ↑ الرعایه فی علم الدرایه، ص۳۰؛ مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۴۵.
- ↑ درسنامه علم الدرایه، ص۶۱.
- ↑ بنگرید به: همان، ص۶۲ - ۶۳.
- ↑ مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۶۰ و ۱۶۱؛ الرعایه فی علم الدرایه، ص۳۰.
- ↑ جهت اطلاع بیشتر از الفاظ مدح ر. ک: مقباس الهدایه، ج۲، ص۱۲۹ به بعد (الالفاظ المستعمله فی التعدیل.
- ↑ وصول الاخیار، حسین بن عبدالصمد عاملی، ص۱۸۷.
- ↑ فهرست طوسی، ص۳۶؛ رجال کشی، ص۱۶.
- ↑ مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۶۸؛ الرعایه فی علم الدرایه، ص۲۳.
- ↑ مقباس الهدایه، ج۱، ص۱۷۷.
- ↑ زرکلی، خیرالدین، اعلام، ج۵، ص ۲۳۹؛ محمد الذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص ۳۱۴.
- ↑ کمالی، علی رضا، اصطلاحات حدیثی