حمس

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

حُمس به کسانی گفته می‌شود که در دین پشتکاری سخت دارند و قریش، کنانه، بنی جدیله و پیرامون آنان را از آن جهت «حمس» خوانده‌اند که در دین سخت‌گیر بودند. آنان خود را اهل حمس و صاحبان بیت و حرم می‌دانسته‌اند در مقابل خمسیان اهل حل یا جلیان، یعنی کسانی که در خارج از حرم زندگی می‌کردند قرار داشتند[۱]. قبیله قریش در دوران جاهلی و آغاز اسلام در عرفات وقوف نمی‌کردند؛ زیرا معتقد بودند اهل حرم هستند و باید بر خلاف سایر مردم در داخل حرم وقوف کنند، یعنی آنان خود را «حمس» می‌دانستند، ولی پیامبر اکرم(ص) که خود از قریش بودند همراه سایر مردم در عرفات وقوف می‌کردند. خداوند در قرآن کریم این ارزش‌های جاهلی را مطرود دانسته و ایشان را مأمور ساخته تا هر جا که مسلمانان وقوف می‌کنند، وقوف داشته باشند[۲]. امتیازات حمس طوایف قریش از آنجا که خود را اولاد حضرت ابراهیم(ع) و اهل حرم و والیان کعبه می‌دانستند در مراسم حج برای خود نسبت به سایرین امتیازاتی قائل بودند چون:

  1. ترک وقوف و افاضه. آنان از منطقه حرم بیرون نرفته و در عرفات وقوف نمی‌کردند و حداکثر تا مسافتی مانده به مزدلفه بایست بیشتر می‌رفتند (و چون حج‌کنندگان در عرفه قرار می‌گرفتند اینان در اطراف حرم وقوف می‌کردند و شامگاهان به مزدلفه می‌رفتند).
  2. نزول از دیوار. در ایام منی از دیوار و پشت بام‌ها وارد خانه می‌شدند، نه از درب خانه.
  3. سکونت در خیمه. در ایام منی در حال احرام در خیمه‌هایی از چرم سرخ رنگ سکونت می‌کردند و داخل شدن در چادرهای پشمی و مویی را حرام می‌شمردند.
  4. خوراک خاص. آنها روغن داغ نمی‌کردند و «اقط» (شیر خشکانده) نمی‌پختند و گوشت نمی‌خوردند و از گیاه حرم مصرف نمی‌کردند (و غیر از اهل حرم می‌بایست از طعام اهل حرم بخورند بر وجه مهمانی یا از راه خریدن).
  5. لباس خاص. آنها از مو و پشم شتر و گوسفند و بز و پنبه پارچه نمی‌بافتند و لباس جدید بر تن می‌کردند و طواف بایست در لباس حمس انجام شود. به این نحو هر کس (که اول بار به حج یا عمره می‌آمد) می‌بایست اولین طواف خود را در جامه‌ای انجام دهد که حمس (به عاریه یا به اجاره) گرفته باشد و اگر کسی از آن لباس نمی‌یافت و با لباس غیر حمس طواف می‌کرد بایست به طور حتم پس از طواف لباس را در مکانی نزدیک مکه به دور افکند نه خود حق استفاده مجدد از آن را داشت و نه دیگران (و این لباس‌ها «ثیاب لقی» معروف بود) و چنان چه کسی نمی‌خواست از لباس خود چشم بپوشد و آن را دور افکند می‌بایست برهنه طواف نماید.[۳]

منابع

پانویس

  1. سیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۹۹.
  2. تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، اصغر قائدان، ج۱، ص۱۹۹.
  3. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۵۳.