ربوبیت در لغت
بررسی واژه رب در لغت
- در کتب لغت برای واژه "رب" معانی گوناگون نقل شده است، مانند: مصلح، مالک، صاحب، سید، مدبر، مربی، قیم، منعم و خالق که به نقل برخی از آنها میپردازیم:
- معجم مقاییس اللغه: "الراء و الباء يدلُّ على أُصولٍ. فالأول إصلاح الشىءِ والقيامُ عليه. فالرّبُّ: المالكُ، والخالقُ. والصَّاحب. والرّبُّ: المُصْلِح للشّىء. والرّبُّ: المُصْلِح للشّىء. واللَّه جلّ ثناؤُه الرَّبُّ؛ لأنه مصلحُ أحوالِ خَلْقه".
- المعجم الوسیط: " رب القوم: راسهم وساسهم، الرب اسم الله تعالى والمالك والسيد والمربي والقيم والمنعم والمدبر والمصلح"[۱]
- المصباح المنیر: " الرب: يطلق على مالك الشيء... و قد استعمل به معناي السيد"
- لسان العرب: " الرب هو الله عزوجل، هو رب كل شيء؛ اي مالكه ولا يقال الرب في غير الله الا بالاضافة. الرب يطلق في اللغة على المالك والسيد والمدبر والمربي والمنعم والقيم"
- خلاصه اینکه لفظ رب در معانی متعددی به کار رفته است که در تمام این معانی، مشترک معنوی است و جامع آنها کلمه " من بيده امر التدبير و الادارة و التصرف" استیاً کلمه " من فوض اليه امر الشيء المربي من حيث الاصلاح والتدبير والتربية".
- بنابراین، رب یعنی کسی که امر تدبیر امور و اداره آن و تصرف در امور، به دست اوست. یکی از محققان در این باره مینویسد: "معنی حقیقی و اصیل لفظ رب " من بيده امر التدبير والادارة والتصرف" است که یک مفهوم کلی است و معانی دیگر؛ مانند تربیت، اصلاح، حاکمیت، مالکیت و صاحبیت، همگی مصادیق این مفهوم کلی هستند" [۲][۳]
ربوبیت در ولایت و امامت از منظر عقل و نقل
معنای اصلی این واژه، اصلاح یک چیز و اهتمام به آن است[۴] که به تربیت و پرورش دادن آن باز میگردد؛ یعنی ایجاد کردن حالتی در شیء بعد از حالتی دیگر، تا به حد نهایی و تمام و کمال برسد[۵]. «ربّ» در لغت به مالک، سید، مدبر، مربی، قیم و منعم به کسی گفته میشود؛ اما در قرآن، هر گاه که این لغت به صورت غیرمضاف به کار رفته باشد، فقط بر پروردگار صدق میکند[۶]. بنابراین، در ربوبیت تأکید بر سوق دادن چیزی به سوی کمال لایقش و رفع نواقص از آن تا رسیدن به کمال مطلوب است؛ خواه در ذاتیات باشد و یا صفات خارج ذات باشد[۷]. معنی ربّ از این جهت به معنای تربیت نزدیک میشود[۸]، با این تفاوت که در ربّ، معنای مالکیت و سیادت نیز در نظر گرفته شده است. با این توضیحات میتوان گفت هنگامی که این واژه درباره پروردگار به کار میرود، یعنی خداوند مالک و مولایی است که در عین مالکیت، به پرورش و تربیت مخلوقات خود تا عالیترین مراتب کمال -که اقتضای استعداد آنهاست- اهتمام دارد و آنان را مرحله به مرحله به سوی کمال لایقشان سوق میدهد.[۹]
منابع
پانویس
- ↑ شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.
- ↑ سبحانی، جعفر، الاسماء الثلاثه؛ الاله و الرب و العباده، مؤسسه امام صادق (ع)، چاپ اول، قم، ۱۴۱۷، س۱۷.
- ↑ شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص۳۲۹ تا ۳۶۹.
- ↑ معجم مقاییس اللغة (ط. مکتب الاعلام الإسلامی، ۱۴۰۴ﻫ.ق)، ج۲، ص۳۸۱.
- ↑ مفردات ألفاظ القرآن (ط. دارالقلم - الدار =الشامیة، ۱۴۱۲ ﻫ.ق)، ص۳۳۶.
- ↑ النهایة فی غریب الحدیث و الأثر (ط. مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۶۷ ه. ش.)، ج۲، ص۱۷۹.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم (ط. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ ه. ش.)، ج۴، ص۱۸.
- ↑ مجمع البیان (ط. ناصر خسرو، ۱۳۷۲ ه. ش.)، ج۴، ص۶۰۵.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۶ ص ۳۸۵.