رفق و مدارا در معارف و سیره علوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

یکی از معیارهای شایستگی «رفق و مدارا» است. منظور از رفق و مدارا «نرمش در برخورد با دیگران» می‌باشد[۱]. البته رفق و مدارا تنها یک موضوع اخلاقی به معنای ملایمت در برخورد با دیگران نیست، بلکه به هدفی بزرگ‌تر، یعنی رهنمود سیاسی و حکومتی نیز اشاره دارد. روایات بسیاری درباره رفق و مدارا به عنوان یک موضوع حکومتی و مدیریتی وجود دارند؛ از جمله، حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «سیاست مبتنی بر رفق، خوب سیاستی است»[۲]. امام صادق(ع) نیز می‌فرمایند: «کسی که سیاست رفق و مدارا را در کارهایش به کار گیرد، هرچه از مردم بخواهد به آن نائل می‌آید»[۳].

لازم به یادآوری است که رفق و مدارا در مجموعه سلسله مراتب که در اسلام وجود دارند مشاهده می‌شود. همان‌گونه که گفته شد، این سلسله مراتب اسلام از خداوند بزرگ شروع شده، با انبیا و اولیا و ولی‌فقیه ادامه پیدا کرده و با مجموعه تحت مدیریت فقیه خاتمه می‌یابد[۴]. از خداوند که در رأس سلسله مراتب قرار دارد، در دعای «جوشن کبیر» به عنوان «رفیق» یاد شده است؛ یعنی کسی که بسیار اهل رفق و مداراست: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ يَا شَفِيقُ يَا رَفِيقُ‌»[۵]؛ انبیا از نظر سلسله مراتب اسلامی پس از خداوند قرار داشته و اهل رفق و مدارا هستند؛ چنان که پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «ما گروه انبیا از جانب خداوند مأموریت داریم که با مردم مدارا کنیم، همان‌گونه که مأموریم واجبات الهی را انجام دهیم»[۶].

بنابراین، می‌توان گفت: رفق و مدارا یکی از معیارهای شایسته‌سالاری می‌باشد؛ یعنی افرادی که از این ویژگی برخوردارند، نسبت به کسانی که فاقد آن هستند (یعنی با دیگران با سختی، خشونت و تندی برخورد می‌کنند)، شایستگی بیش‌تری برای تصدی امور سازمان و جامعه دارند[۷].

منابع

پانویس

  1. محمدی ری شهری، محمد، اخلاق مدیریت در اسلام، ص۷۳.
  2. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۲، ص۱۳۸۵، ح۱۹۳۱.
  3. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۲، ص۱۱۰۴. ح۱۵۳۳.
  4. واثق، قادر علی، بررسی اصول حاکم بر سازماندهی از منظر قرآن کریم، ص۲۲۵.
  5. القمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر، بند ۷۴.
  6. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۲، ص۱۱۰۲.
  7. چناری، امید، وظایف نهادهای حاکمیتی در قبال مفاسد اقتصادی، ص ۱۵۱.