زهوق

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

از بین ‌رفتن[۱]، مضمحل‌ شدن و باطل ‌شدن [۲]. اصل آن "زهق" به معنای ذهاب قهری و بی‌اختیار [۳].

وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا[۴].

این آیه شریفه به این معناست که از میان ‌رفتنِ باطل قهری است و محو باطل تنها به اظهار و اثبات حق امکان‌پذیر است. از سنن الهی، نابود کردن باطل به وسیله حق است که بنا بر صریح آیه شریفه، برای نابودی باطل اثبات حق کفایت می‌کند[۵].

حق و باطل دو مفهوم متقابل هستند؛ حق ثبات و حقیقتی دارد؛ بر خلاف باطل که وجود ثابتی ندارد؛ گرچه تشابه به حق پیدا می‌کند و گمان می‌رود که حق است؛ ولی در تعارض با حقّ نابود و محو می‌شود؛ مثل آب که عینیت و واقعیتی در خارج دارد؛ در مقابل آن، سراب است که مانند آب به نظر می‌رسد، ولی برای تشنه رفع عطش نمی‌کند.

نظام خلقت امتزاجی از حق و باطل است و سنت الهی بر مهلت‌ دادن به باطل تعلق گرفته تا اینکه حق با باطل تعارض کند؛ آن‌گاه خداوند با حق، باطل را هلاک و نابود خواهد ساخت [۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۶۰.
  2. احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۲، ص۱۷۰.
  3. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۳۵۹.
  4. «و بگو حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بی‌گمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.
  5. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۳۵۹.
  6. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۴، ص۲۶۲-۲۶۳.
  7. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۳۲۶.