زکات فطره در فقه اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

«فطره» در عنوان یاد شده یا به معنای «خلقت»؛ یعنی هیئت و صورت مخلوق است یا به معنای اسلام و یا به معنای افطار؛ مقابل روزه. به معنای نخست، مراد از زکات فطره زکات خلقت خواهد بود. به این اعتبار به زکات فطره زکات بدن نیز گفته می‌شود؛ زیرا موجب سلامت جسم از آفتها می‌گردد. به معنای دوم، مراد از زکات فطره، زکات اسلام است. تناسب بین زکات فطره و اسلام از این جهت است که زکات از ارکان و شعائر اسلام به شمار می‌رود و در کاربرد سوم، معنای زکات فطره، زکات افطار از روزه خواهد بود[۱] از آن در باب زکات سخن گفته‌اند.

حکم تکلیفی

زکات فطره از واجبات عبادی است؛ از این رو، هنگام ادای آن قصد تقرب به خدا شرط صحت آن است[۲].

شرایط وجوب

  1. تکلیف؛ بنابر این، زکات فطره از غیر مکلّف (نابالغ و دیوانه) ساقط است[۳].
  2. هوشیاری؛ بنابر این، بر کسی که هنگام غروب آفتاب روز آخر ماه رمضان بیهوش باشد، زکات واجب نیست[۴].
  3. آزاد بودن؛ بنابر این، زکات فطره از برده ساقط است[۵].
  4. بی‌نیازی؛ بر اساس این شرط، بر فقیر زکات واجب نیست. بنابر قول مشهور، مراد از فقیر کسی است که بالفعل یا بالقوه هزینه زندگی خود و خانواده‌اش را به مدت یک سال نداشته باشد[۶]. برخی قدما گفته‌اند: فقیر کسی را گویند که مالک یکی از نصاب‌های زکات یا قیمت آن نباشد[۷]. از برخی قدما نقل شده که زکات فطره بر فقیری که مالک قوت یک شبانه روز خویش باشد واجب است[۸]. البته شکی در استحباب زکات فطره بر فقیر نیست و کمترین آن، این است که مقدار یک صاع (حدود سه کیلو) را با اعضای خانواده خود دستگردان کند و سپس آن را به عنوان زکات فطره به فقیری بیرون از خانواده بپردازد[۹].

در اینکه وجوب زکات مشروط به این است که شخص، افزون بر مئونه سال، مالک مقدار زکات باشد یا نه، اختلاف می‌باشد. بنابر قول نخست، بر کسی که مالک مئونه سال است، لکن افزون بر آن به مقدار زکات مالک نیست، زکات واجب نخواهدبود.

برخی بین غنی بالفعل و غنی بالقوه تفصیل داده و در دومی، وجوب زکات را به داشتن افزون بر مئونه سال، به مقدار زکات، مشروط کرده‌اند[۱۰].

ملاک در وجوب فطره بر شخص، داشتن شرایط وجوب قبل از غروب آفتاب شب عید فطر تا تحقق غروب است. بنابر این، بر کسی که پیش از غروب آفتاب واجد شرایط بوده، لکن هنگام غروب فاقد آنها گشته، فطره واجب نیست؛ هرچند در صورت برخورداری از شرایط در فاصله زمانی بین غروب آفتاب شب عید و اقامه نماز عید (زوال روز عید)، مانند آنکه در این فاصله نابالغ بالغ گردد، پرداخت فطره مستحب خواهد بود[۱۱].

برخی معاصران گفته‌اند: چنانچه در فاصله زمانی بین غروب و نماز عید، شرایط محقق شود، احتیاط وجوبی در پرداخت زکات فطره است[۱۲]. برخی نیز قائل‌اند: داشتن شرایط هنگام غروب نیز موجب وجوب زکات است؛ هرچند قبل از آن فاقد شرایط بوده است[۱۳].

کسانی‌ که فطره شان بر شخص واجب است: هرکس عیال (نان خور) شخص به شمار رود؛ بالغ باشد یا نابالغ؛ آزاد باشد یا برده؛ مسلمان باشد یا کافر، زکاتش بر او (معیل) با فراهم بودن شرایط، واجب است[۱۴].

زکات فطره مهمان بر میزبان واجب است؛ لکن در اینکه صرف صدق عنوان مهمان ـ که با مهمان شدن در آخرین لحظه باقی مانده از ماه رمضان، به گونه‌ای که با حالت مهمانی داخل شب عید شود تحقق می‌یابد ـ موجب وجوب زکات فطره بر میزبان است، یا صدق عرفی عنوان «عیال» بر مهمان، شرط وجوب آن می‌باشد و مجرد صدق عنوان مهمان کفایت نمی‌کند، اختلاف است. شرط بودن مهمانی در طول ماه؛ نیمه دوم ماه؛ دهه آخر ماه؛ دو شب آخر ماه و شب آخر ماه از دیگر اقوال در مسئله است[۱۵].

بنابر قول دوم، در وجوب زکات فطره، عنوان مهمان، خصوصیت و موضوعیت ندارد؛ بلکه آنچه موضوعیت دارد صدق عنوان «عیال» بر مهمان است؛ لکن در اینکه صدق عیال بر مهمان متوقف بر باقی ماندن وی برای مدتی نزد میزبان است یا باقی ماندن در شب عید فطر نیز در صدق عنوان «عیال» کفایت می‌کند، اختلاف است. البته بر کسی که شب عید برای افطار دعوت می‌شود و پس از افطار می‌رود، عنوان «عیال» صادق نیست؛ هرچند ورودش بر میزبان پیش از غروب باشد[۱۶].

آیا زکات فطره زوجه بر شوهر و برده بر مولا، مطلقاً واجب است، هرچند نان خور آنان به شمار نروند یا تنها درصورتی که نان خور شوهر و مولا باشند و یا درصورتی که نفقه ایشان بر آن دو واجب باشد، هرچند نان خور محسوب نشوند؟

مسئله اختلافی است[۱۷]. البته اختلاف در صورتی است که زوجه و برده نان خور دیگری نباشند؛ و گرنه اختلافی در سقوط زکات از عهده شوهر و مولا نیست[۱۸].

زکات از کسی که فطره او بر عهده دیگری می‌باشد، ساقط است[۱۹]، هرچند وی زکات را نپردازد. البته در فرضی که معیل، فقیر و عیال، غنی باشد آیا بر عیال، پرداخت زکات از طرف خود واجب است یا نه؟ اختلاف است[۲۰].

جنس و مقدار

کلمات فقها در بیان جنس زکات فطره مختلف است. برخی، تنها «گندم»، «جو»، «خرما» و «کشمش» را ذکر کرده‌اند. برخی دیگر، «ذرت» یا «کشک» را نیز به آنها افزوده‌اند. گروه سوم، آن پنج چیز را به اضافه «شیر» ذکر کرده و گروه چهارم، «برنج» را نیز بر شش چیز یاد شده افزوده‌اند.

مشهور متأخران، جنس زکات فطره را قوت غالب بیشتر مردم دانسته‌اند[۲۱].

در زکات فطره، پرداخت قیمت اجناس یاد شده نیز کفایت می‌کند[۲۲].

مقدار زکات فطره برای هر نفر در غیر «شیر» یک صاع (چهار مُد، برابر شش رطل مدنی و نه رطل عراقی، حدود سه کیلو گرم) است. در شیر، گروهی مقدار آن را چهار رطل ذکر کرده‌اند؛ هرچند مشهور مقدار آن را نیز یک صاع دانسته‌اند. بنابر قول نخست، در اینکه مراد از رطل، رطل عراقی است یا مدنی اختلاف است[۲۳].

زمان وجوب

زمان وجوب زکات فطره بنابر قول مشهور میان متأخران، غروب روز آخر ماه رمضان است. برخی، زمان وجوب را طلوع فجر روز عید دانسته‌اند[۲۴]. پایان وقت وجوب پرداخت آن نیز اختلافی است. برخی آن را هنگام گزاردن نماز عید، برخی دیگر زوال روز عید و گروه سوم، غروب آن روز دانسته‌اند[۲۵].

در اینکه پرداخت زکات فطره در ماه رمضان، پیش از فرارسیدن زمان وجوب آن، جایز است یا نه، اختلافی است. بنابر قول به جواز، پرداخت زکات فطره از اول ماه رمضان جایز می‌باشد[۲۶].

هرگاه فرد در طول وقت وجوب، فطره را پرداخت نکند، در صورتی که آن را به قصد قربت از مال خود جدا کرده و کنار گذاشته باشد، همان را به عنوان زکات فطره خارج می‌سازد، اما اگر جدا نکرده باشد

در اینکه زکات از ذمّه او ساقط می‌شود یا نه و در فرض عدم سقوط در اینکه باید زکات را به نیّت ادا بپردازد یا قضا، اقوال مختلف است[۲۷].

هر گاه پس از کنار گذاشتن زکات، با امکان پرداخت، آن را نپردازد، ضامن است[۲۸].

مصرف زکات

بنابر قول مشهور و معروف میان فقها، مصرف زکات فطره، همان مصرف زکات مال است[۲۹]. ظاهر کلام برخی قدما، اختصاص مصرف زکات فطره به فقرا است[۳۰]. برخی معاصران نیز احتیاط وجوبی را در پرداخت زکات فطره به آنان دانسته‌اند[۳۱].

بنابر قول گروهی، دادن زکات فطره به مخالفِ مستضعف در صورت عدم وجود فقیر مؤمن (شیعه دوازده امامی) جایز است[۳۲].

مالک می‌تواند زکات فطره‌اش را مستقیم به مستحق بپردازد؛ هرچند تحویل آن به امام(ع) یا نایب او افضل است[۳۳].

بنابر قول مشهور، پرداخت کمتر از یک صاع از زکات فطره به فقیر جایز نیست؛ مگر آنکه فقرا زیاد باشند؛ به گونه‌ای که دادن یک صاع به همه آنان امکان پذیر نباشد، که در این صورت گروهی قائل به جواز پرداخت کمتر از یک صاع شده‌اند. در ناحیه زیادی، دادن بیش از یک صاع، بلکه تا حد رفع فقر از فقیر جایز است[۳۴].

مستحب است زکات فطره به فقرای خویشاوند و سپس همسایگان اختصاص داده شود؛ چنان که ترجیح فقرای اهل علم و فضیلت بر غیر آنان در دادن زکات فطره مستحب است[۳۵].[۳۶]

منابع

پانویس

  1. تحریر الأحکام، ج ۱، ص۳۸۷؛ جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۲۷۹؛ مصباح الفقیه، ج ۱۳، ص۴۵۲.
  2. شرائع الإسلام، ج ۱، ص۱۱۹.
  3. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۲۷۹.
  4. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۴۸۵.
  5. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۴۸۵ ـ ۴۸۶.
  6. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۴۸۸ ـ ۴۹۰.
  7. الخلاف، ج ۲، ص۱۴۶.
  8. مختلف الشیعة، ج ۳، ص۲۶۱.
  9. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۴۹۲.
  10. مستمسک العروة، ج ۹، ص۳۹۰ ـ ۳۹۲.
  11. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۴۹۹.
  12. منهاج الصالحین (خویی)، ج ۱، ص۳۲۰.
  13. العروة الوثقی، ج ۴، ص۲۰۵ ـ ۲۰۶.
  14. مستمسک العروة، ج ۹، ص۳۹۶ ـ ۳۹۷.
  15. العروة الوثقی، ج ۴، ص۲۰۷ ـ ۲۰۸؛ موسوعة الخوئی، ج ۲۴، ص۳۹۳ ـ ۳۹۴.
  16. العروة الوثقی، ج ۴، ص۲۰۷؛ موسوعة الخوئی، ج ۲۴، ص۳۹۳ ـ ۳۹۶.
  17. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۰۲ ـ ۵۰۴.
  18. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۰۴.
  19. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۰۵.
  20. العروة الوثقی، ج ۴، ص۲۰۹.
  21. الحدائق الناضرة، ج ۱۲، ص۲۷۹؛ مستند الشیعة، ج ۹، ص۴۰۵ ـ ۴۰۶؛ جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۱۴ ـ ۵۱۸.
  22. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۱۸.
  23. موسوعة الخوئی، ج ۲۴، ص۴۵۳.
  24. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۲۷؛ العروة الوثقی، ج ۴، ص۲۲۲.
  25. الحدائق الناضرة، ج ۱۲، ص۳۰۱.
  26. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۲۹.
  27. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۳۴ ـ ۵۳۶.
  28. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۳۸.
  29. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۳۸.
  30. المقنعة، ص۲۵۲.
  31. العروة الوثقی، ج ۴، ص۲۲۵.
  32. النهایة، ص۱۹۲؛ الجامع للشرائع، ص۱۴۰؛ شرائع الإسلام، ج ۱، ص۱۳۱ ـ ۱۳۲.
  33. ریاض المسائل، ج ۵، ص۲۳۰ ـ ۲۳۱.
  34. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۴۱ ـ ۵۴۲؛ مستمسک العروة، ج ۹، ص۴۳۸ ـ ۴۳۹.
  35. جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۵۴۲ ـ ۵۴۳.
  36. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۴، صفحه ۲۵۷ - ۲۶۱.