سیره اجتماعی امام حسن مجتبی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

سیره اجتماعی امام مجتبی(ع) در مهربانی و احسان و نیکی به مستمندان و پناه دادن به پناه‌جویان، برای رهایی از چنگال ظلم و ستم و آزار و اذیت امویان، تجلّی یافت.

مهربانی با مستمندان‌

امام حسن(ع) نسبت به فقرا و تهیدستان فوق العاده نیکی و احسان می‌نمود آن‌چه را داشت به آنان می‌بخشید و با نیکی و احسان خویش دلشان را سرشار از سرور و شادی می‌کرد، در مورد کرم و بخشش امام حسن(ع) آمده است که: نیازمندی بدو مراجعه کرد حضرت به او فرمود: نیاز خود را در نامه‌ای بنویس و به ما بده. آن شخص چنین کرد و حضرت دستور داد دو برابر آن‌چه را خواسته بود به او بدهند، یکی از حاضران عرضه داشت: ای پسر پیامبر! این نامه برای این فرد چه برکاتی به دنبال داشت؟ حضرت‌ به او پاسخ داد: برکت این نامه برای ما بیشتر است؛ چراکه او ما را شایسته انجام کار نیک دانست.

آیا نمی‌دانی کار نیک باید پیش از درخواست شخص انجام پذیرد؛ زیرا اگر پس از اعلان نیاز، بدو احسان نمایی، در حقیقت به بهای آبرویش تمام شده و شاید این فرد نیازمند شب را میان امیدواری و نومیدی با اضطراب به‌سر برده و نداند چگونه نیازش برآورده می‌شود، با دل شکستگی به خواسته‌اش می‌رسد یا با شادی و سرور و کامیابی؟ آن‌گاه که نزد تو می‌آید، اندامش می‌لرزد، دلش ترسان است، اگر نیازش را در قبال آبرویش برآورده ساختی، این آبروریزی از احسانی که دریافت کرده است، برایش گرانتر تمام می‌شود.

امام مجتبی(ع) حامی مستمندان و محرومان، پناه زنان بی‌سرپرست و یتیمان بود. پیش از این نمونه‌ای از آثار کرم و بخشش و احسان آن بزرگوار که در بخشش و سخاوت ضرب المثل شده، از نظرتان گذشت[۱].

پناهجویی به امام‌

امام حسن(ع) در مدینه مرکز رسالت جدش رسول خدا(ص)، برای پناه جویان به آن حضرت، دژی استوار و پناهگاهی شکست‌ناپذیر تلقی می‌شد. اوقات شریف خود را به برآوردن نیاز مردم و برداشتن ستم و ظلم و بیداد از آنان مصروف می‌داشت.

سعید بن سرح که از ناحیه زیاد، مورد ستم و بیداد قرار گرفته بود، به حضرت پناه آورد، امام او را پناه داد. به گفته راویان: سعید به دوستی و محبت اهل بیت(ع) معروف بود، به همین دلیل زیاد او را تحت پیگرد قرار داد و جهت پناه جستن به امام حسن(ع) به مدینه گریخت، زیاد با اطلاع یافتن از ماجرا، به سراغ برادر و فرزندان و همسر سعید رفت و آنها را زندانی و خانه‌یشان را ویران و اموالش را مصادره کرد، وقتی امام حسن(ع) از قضیه آگاه شد، این کار فوق العاده بر او گران آمد و طی نامه‌ای به زیاد به او دستور داد، سعید را امان دهد و زن و فرزندانش را آزاد و خانه‌اش را بنا کند و اموالش را به وی بازگرداند[۲].[۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۴، ص ۲۲۶.
  2. حیاة الامام الحسن، ج۲، ص۲۸۹- ۲۹۰.
  3. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۴، ص ۲۲۷.