شمایل حضرت فاطمه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

شمایل و رفتار فاطمه (س)

از جابر نقل شده است که می‌گفت: من هر گاه راه رفتن فاطمه (س) را می‌دیدم، رسول خدا را به یاد می‌آورم؛ زیرا او همانند پیامبر هنگام راه رفتن تمایل به راست و چپ می‌نمود[۱]. ام سلمه هم می‌گوید: فاطمه (س) دختر رسول خدا شبیه‌ترین مردم از نظر صورت و چهره به رسول خدا بود[۲]. مسروق از عایشه نقل کرده است: فاطمه (س) نزد رسول خدا (ص) آمد و راه می‌رفت؛ گویا راه رفتن او، راه رفتن رسول خدا بود[۳].

همچنین از عایشه رسیده است که من هیچ کس را که از لحاظ سخن و کلام، بیشترین شباهت را به پیامبر داشته باشد به جز فاطمه (س) نیافتم[۴]. باز عایشه می‌گوید: او از لحاظ شکل و شمایل و هیئت خوبان و از لحاظ وقار، متانت، آرامش، هدایت، ارشاد، نشست و برخاست، شبیه‌ترین مردم به رسول خدا بوده است[۵].

مادر انس، فاطمه (س) را این‌گونه توصیف می‌کند: فاطمه (س) همچون ماه شب چهارده بود. همچون خورشیدی که از پشت ابر به زیبایی نورافشانی می‌کند یا همچون لحظه‌ای که ماه با تمام شکوه از پشت ابر بیرون می‌آید[۶]. پیامبر در این باره فرمود: «او را همچون خود ندانید. فاطمه (س) حوریه‌ای است در لباس انسان. من هر زمان که مشتاق بهشت می‌شوم، او را می‌بوسم. فاطمه زهرا (س) گل است»[۷].

نویسندگان سیره همگی دختران هاشمی را تا نسل دوم و سوم به زیبایی چهره وصف کرده‌اند. هنگامی که حسن بن حسن نزد عموی خود حسین (ع) برای خواستگاری یکی از دو دختر او رفت، حسین (ع) بدو گفت: پسرم هر یک از دو دختر را می‌خواهی خواستگاری کن! حسن شرمگین خاموش ماند و پاسخ نداد. حسین (ع) گفت: من فاطمه را برای تو انتخاب می‌کنم که به مادرم شبیه‌تر است[۸]. تا آنجایی که وارد شده، فاطمه (س) از زیبایی بهره‌ای فراوان داشت؛ به طوری که مرحوم مفید می‌نویسد: در زیبایی چنان بود که او را به حوری همانند می‌کردند[۹].

از ام سلمه روایت شده است که فاطمه دختر رسول خدا (ص) از لحاظ چهره و شباهت به پدرش رسول خدا شباهت داشت[۱۰]. هنگامی که فاطمه (س) به دنیا آمد، خدیجه دید که فرزندش از لحاظ چهره شباهت زیادی به پدر بزرگوارش رسول خدا دارد. او از این وجه تشابه شاد گردید. به راستی که او برکتی از برکت‌ها و نعمتی از نعمت‌های الهی بر او و خاندان بزرگوار پیامبر بود[۱۱].

در روایتی دیگر از انس بن مالک آمده است: «هیچ کس در میان مردم شباهتش به رسول خدا مثل حسن بن علی و فاطمه نبود»[۱۲].

در حدیثی از زینب دختر امام حسین (ع) آمده است: «هنگامی که خبر عقیده ابوبکر بر غصب فدک به گوش فاطمه (س) رسید، او چادرش را بر سر کرد و بر خود پیچید و به همراه تعدادی از زنان و گروهی از قومش به سوی ابوبکر رفت و چادرش را هم روی زمین می‌کشید و راه می‌رفت، همان‌گونه که رسول خدا راه می‌رفت»[۱۳].[۱۴]

صورت و سیرت فاطمه (س)

انس بن مالک می‌گوید: «سَأَلْتُ أُمِّي عَنْ صِفَةِ فَاطِمَةَ (س) فَقَالَتْ كَانَتْ كَأَنَّهَا الْقَمَرُ لَيْلَةَ الْبَدْرِ أَوِ الشَّمْسُ كُفِرَتْ غَمَاماً أَوْ خَرَجَتْ مِنَ السَّحَابِ وَ كَانَتْ بَيْضَاءَ بَضَّةً»[۱۵]؛ از مادرم درباره شمایل حضرت فاطمه (س) سؤال کردم؛ در جواب گفت: فاطمه (س) مثل ماه در شب چهاردهم یا مثل آفتابی بود که زیر ابر باشد یا تازه از زیر ابر خارج شده باشد و رنگ پوستش سفید و روشن بود. چنانچه مستدرک (در ادامه حدیث) آورده: «بَيْضَاءَ مُشْرَبَةً حُمْرَةً لَهَا شَعْرٌ أَسْوَدُ مَنْ أَشَدُّ النَّاسِ بِرَسُولِ الله شِبْهاً - وَاللهِ».

تشبیه فاطمه (س) به خورشید در دو حالت «كُفِرَتْ غَمَاماً أَوْ خَرَجَتْ مِنَ السَّحَابِ» به دلیل آن است که در هر دو حالت، هم ستر و پوشیدگی وجود دارد و در عین حال جلوه و روشنی محو نمی‌شود و قابل دیدن است. به هر تقدیر «كُفِرَتْ‌» ریشه‌اش کفر و به معنی پوشاندن است و وقتی گفته می‌شود کفرت الشیء الکفره یعنی مخفی کردن و پوشاندن آن و بضاضه عبارت از روشن بودن رنگ چهره و صفای آن است به نحوی که کوچک‌ترین چیز در آن اثر می‌گذارد[۱۶].

علامه مجلسی در توضیح روایت انس بن مالک می‌نویسد: ممکن است شباهت ایشان به خورشید پشت ابر به خاطر شدت عفاف و پوشش حجاب ایشان بوده باشد و شباهت به خورشیدی که در حال خروج از زیر ابر است، به خاطر درخشش و تجلی قابل توجهی باشد که در عین پوشش و حجاب از رخسار ایشان جلوه‌گر است[۱۷].

همچنین از جابر بن عبدالله آمده است: هرگاه راه رفتن فاطمه (س) را می‌دیدم پیامبر اسلام به یادم می‌آمد؛ زیرا او نیز مانند پدرش در موقع راه رفتن گاهی به طرف راست و گاهی به طرف چپ متمایل می‌شد؛ او پنج سال بعد از نبوت پدرش و سه سال پس از معراج او، در بیستم جمادی الآخردر مکه متولد گردید و مدت هشت سال با پدرش در مکه بود.

آن گاه همراه ایشان به مدینه مهاجرت نمود و پیامبر خدا او را در سال دوم هجرت، در روز اول ذی‌الحجه به ازدواج علی بن ابی طالب (ع) درآورد و روایت شده است که ازدواج او در روز ششم ذی‌الحجه، در روز سه شنبه و بعد از بازگشت از جنگ بدر بوده است. هنگامی که پیامبر رحلت نمود، وی هجده سال و هفت ماه داشت و زمانی که فرزند اولش امام حسن (ع) متولد گردید، او دوازده ساله بود. (در برخی از روایات آمده است که هنگام تولد امام حسن (ع)، فاطمه (س) یازده ساله بود)[۱۸].[۱۹]

منابع

پانویس

  1. بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۴۳، ص۵۳.
  2. بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۴۳، ص۵۵.
  3. بحارالانوار، ج۴۳، ص۵۳؛ قصه مدینه، علی نظری منفرد، ص۱۸۶.
  4. مستدرک حاکم، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۵۴.
  5. صحیح ترمذی، محمد بن عیسی ترمذی، ج۵، ص۷۰۰.
  6. در مدینه چه گذشت، واحد تحقیقات و انتشارات اکرام، ص۳۰۸.
  7. ریحانه خانه وی، رضائیان، ص۲۶۹؛ الگوهای رفتاری حضرت فاطمه زهرا (س)، حلیمه صفری، ص۶۵ و ۶۶.
  8. مقاتل الطالبین، ابوالفرج علی بن حسین بن محمد اصفهانی، ص۱۸۰؛ الارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۲۲.
  9. الارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۲۲.
  10. کشف الغمة، علی بن عیسی بن أبی الفتح الإربلی، ج۱، ص۴۷۱.
  11. در مدینه چه گذشت، واحد تحقیقات و انتشارات اکرام، ص۳۰۹؛ أهل البیت، توفیق أبوعلم، ص۱۱۷.
  12. مسند بن حنبل، أحمد بن محمد حنبل، ج۳، ص۱۶۸.
  13. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج۸، ص۱۱۳.
  14. اسحاقی، سید حسین، فرهنگنامه فاطمی، ج۱، ص۲۰۹.
  15. مقتل الحسین، موفق بن أحمد خوارزمی، ج۱، ص۷۰.
  16. زندگانی حضرت زهرا (س)، محمدباقر مجلسی، ص۴۷.
  17. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج۴۳، ص۶.
  18. «‌مَا رَأَيْتُ فَاطِمَةَ تَمْشِي إِلَّا ذَكَرْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) تَمِيلُ عَلَى جَانِبِهَا الْأَيْمَنِ مَرَّةً وَ عَلَى جَانِبِهَا الْأَيْسَرِ مَرَّةً وَ وُلِدَتْ فَاطِمَةُ بِمَكَّةَ بَعْدَ النُّبُوَّةِ بِخَمْسِ سِنِينَ وَ بَعْدَ الْإِسْرَاءِ بِثَلَاثِ سِنِينَ فِي الْعِشْرِينَ مِنْ جُمَادَى الْآخِرَةِ وَ أَقَامَتْ مَعَ أَبِيهَا بِمَكَّةَ ثَمَانِيَ سِنِينَ ثُمَّ هَاجَرَتْ مَعَهُ إِلَى الْمَدِينَةِ فَزَوَّجَهَا مِنْ عَلِيٍّ بَعْدَ مَقْدَمِهَا الْمَدِينَةَ بِسَنَتَيْنِ أَوَّلَ يَوْمٍ مِنْ ذِي الْحِجَّةِ وَ رُوِيَ أَنَّهُ كَانَ يَوْمَ السَّادِسِ وَ دَخَلَ بِهَا يَوْمَ الثَّلَاثَاءِ لِسِتٍّ خَلَوْنَ مِنْ ذِي الْحِجَّةِ بَعْدَ بَدْرٍ وَ قُبِضَ النَّبِيُّ وَ لَهَا يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ سَبْعَةُ أَشْهُرٍ وَ وَلَدَتِ الْحَسَنَ وَ لَهَا اثْنَتَا عَشْرَةَ سَنَةً»؛ کشف الغمة، علی بن عیسی بن أبی الفتح الإربلی، ج۲، ص۸۹.
  19. اسحاقی، سید حسین، فرهنگنامه فاطمی، ج۱، ص۲۱۳.