سپاسگزاری از دیگران
مقدمه
قدردانی و سپاسگزاری از خدمات دیگران در تحکیم پایههای دوستی نقش بسزایی دارد. تشکر و قدردانی از دیگران گاهی با زبان و احترام ظاهری است و گاهی با کمک و یاری صورت میگیرد. خداوند از چنین روحیهای در میان انسانها رضایت دارد و نسبت به کارهای نیک بندگان سپاسگزار است. در آیهای از قرآن میخوانیم: ﴿وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ﴾[۱]. بنابراین، تشکر و قدردانی از انسانهای شایسته از خصلتهای خداوند است. رسول رحمت میفرماید: «وَ مَنْ لَمْ يَشْكُرِ النَّاسَ لَمْ يَشْكُرِ اللَّهَ»؛ «کسی که از انسانها تشکر نکند، از خدا تشکر نکرده است»[۲].
در سیره عملی رسول الله (ص) فراوان دیده میشود که به صورتهای مختلف از خدمات دیگرانقدردانی کرده است. برای نمونه، حضرت خدیجه (س)، نخستین همسر پیامبر، به رسول اکر م (ص) بسیار محبت و خدمت کرد و تمام اموال خود را در اختیار ایشان گذاشت. آن حضرت نیز همه آن اموال را در راه گسترش اسلام مصرف کرد. پیامبر اکرم (ص) به پاس خدمتهای خدیجه (س)، همواره از او یاد میکرد و قدردان خدمتهای او بود. بر حضرت خدیجه (س) درود میفرستاد و از درگاه خدا برای او طلب آمرزش میکرد و میفرمود: خدیجه (س) وقتی به من پیوست که همه از من دور میشدند. او در راه اسلام، هرگز مرا تنها نگذاشت و همواره از من حمایت میکرد. خدا او را رحمت کند که بانوی پربرکتی بود[۳].
در نمونه دیگری آمده است در دوران شیرخوارگی حضرت محمد (ص)، کنیز آزاد شده ابولهب به نام ثُوَیبه چند روز به او شیر داد و مدتی حلیمه سعدیّه به او شیر داد و او را سرپرستی کرد. سالها از این ماجرا گذشت، ولی پیامبر به دلیل محبتهای ثُویبه در دوران شیرخوارگی، همیشه به او احترام میگذاشت. حتی وقتی به مدینه هجرت کرد، برای او که در مکه میزیست، لباس و هدیه میفرستاد. وقتی ثویبه در سال هفتم هجرت از دنیا رفت، پیامبر از وفات او غمگین شد. از خویشان او پرسوجو کرد تا از تلاشهای گذشتهاش سپاسگزاری کند.
همچنین گفتهاند یک سال بر اثر خشکسالی، حلیمه سعدیه که تهیدست بود، به مکه آمد تا زندگی خود را به گونهای تأمین کند. نزد پیامبر آمد و شرح حال خود را بازگفت. پیامبر از اموال خدیجه، چهل گوسفند و شتر به حلیمه داد و به پاس خدمات گذشتهاش، احترام شایانی به او کرد[۴].[۵]
منابع
پانویس
- ↑ «و هر که خود خواسته کاری نیک انجام دهد، خداوند سپاسگزاری داناست» سوره بقره، آیه ۱۵۸.
- ↑ صادق احسانبخش، آثار الصادقین، ج۹، ص۴۶۵.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۵، ص۴۰۱.
- ↑ اسحاقی، سید حسین، رسول مهربانی ص۱۰۶.