علی بن هاشم بن یزید

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

آشنایی اجمالی

علی بن هاشم ساکن کوفه بود و از آنجا که مولای زنی قرشی و خود از (بنی عائذ) بود، به (عائذی) و (قرشی) مشهور شد. پدرش هاشم بن یزید از راویان و خود از جمله راویان پدرش است.

درباره دیگر لقب‌هایی که برای او ذکر شده، از جمله: (بَزّاز)، (خَزّاز) و (خَرّاز) که احتمالاً اشاره به پیشه وی دارد و در عین حال خالی از تصحیف هم نیست، چیزی نگفته‌اند.

ابن حبّان، ابن عدی و جوزجانی او را شیعه غالی دانسته‌اند. ابن عدی علاوه بر او، پدرش را نیز چنین دانسته و فرزندش علی را از شیعیان بلند آوازه کوفه می‌‌شمارد و می‌‌گوید: علی روایاتی در فضایل امام علی(ع) نقل می‌‌کرد که دیگران از بیان آنها پرهیز داشتند. شگفت آنکه مامقانی با این همه، او را از جهت امامی مذهب بودن ناشناخته می‌‌داند و مانند همیشه تنها از ذکر نام او در رجال شیخ طوسی، امامی مذهب بودن او را استظهار می‌‌کند[۱]. وی به بغداد رفت و در آنجا به نشر حدیث پدرش و دیگر راویان پرداخت.

رجالیون شیعی از پرداختن به زوایای شخصیّت روایی او، سکوت کرده‌اند، اما بسیاری از رجالیون سنی، از جمله: ابن سعد، ابن معین، ابو زرعه، ابن عدی، ابن مدینی و یعقوب بن شیبه وی را که از راویان طبقه هشتم است، تصدیق یا توثیق کرده‌اند.

شیخ طوسی او را از اصحاب امام صادق(ع) خوانده است. او از: ابو حمزه ثمالی، اعمش، عبیداللّه بن ولید و صافی، پدرش هاشم، محمد بن عبدالرحمن بن ابی لیلی و دیگران روایت کرده است. و کسانی چون: احمد بن حنبل، اسماعیل بن ابراهیم قطیعی، حسین بن حسن اشقر، داوود بن رشید و یحیی بن معین از او روایت کرده‌اند.

احادیث وی در الادب المفردِ بخاری و نیز در صحاح شش گانه اهل سنّت- جز صحیح بخاری - و نیز در برخی از منابع روایی شیعه نقل شده است[۲]. وی از ابو ثابت مولای ابوذر روایت کرده است که گفت: نزد امّ سلمه رفتم و دیدم که علی(ع)را یاد می‌‌کند و می‌‌گرید و می‌‌گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: (علی با حق و حق با علی است، این دو هرگز از هم جدا نمی‌شوند تا در روز قیامت، کنار حوض کوثر، نزد من آیند.)[۳]. وی سرانجام در ماه رجب یا شعبان سال ۱۸۱ ﻫ.ق در کوفه درگذشت[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. ر. ک: میزان الاعتدال ۳/ ۱۶۰ و فصل پانزدهم از مقدّمه جلد اول قاموس الرجال.
  2. کتاب الخصال ۴۳۷؛ الکافی ۱/ ۳۷۲؛ کتاب الامالی (مفید) ۱۵۲ و ۳۳۸؛ بشارة المصطفی ۵۰، ۱۰۳، ۱۵۷، ۲۳۶ و ۲۶۷ بحار الانوار ۴۷/ ۱۵؛ ۵۸/ ۳۰۵؛ / ۲۲۷ ۳۸ و ۳۹/ ۲۹۳و تهذیب الکمال ۲۱/ ۱۶۳ - ۱۷۰.
  3. تاریخ بغداد ۳۲۱/ ۱۴.
  4. الطبقات الکبری ۳۹۲/ ۶؛ تاریخ بغداد ۱۱۸/ ۱۲ و العبر۲۱۷/ ۱.
  5. عزیزی، رستگار، بیات، راویان مشترک، ج۲، ص 89.