عمر بن حسن بن علی بن ابی‌طالب

عمر بن حسن بن علی بن ابی‌طالب
آرامگاه شهدای کربلا
نام کاملعمر بن حسن بن علی بن ابی‌طالب
جنسیتمرد
از قبیلهقریش
از تیرهبنی‌هاشم
پدرامام حسن مجتبی
مادرام‌ولد
تاریخ شهادت۶۱ هجری
محل شهادتکربلا
محل آرامگاهکربلا
از اصحاب
حضور در جنگواقعه کربلا
علت شهرتفرزند امام حسن مجتبی (ع)
علت شهادتشهادت در رکاب امام حسین (ع)

مقدمه

«عمر» و به قولی «عمرو»[۱]، از فرزندان امام حسن مجتبی (ع) و مادرش «ام‌ولد» (کنیز) بوده است.[۲]

برخی گفته‌اند: او در سنین کودکی، در کربلا به شهادت رسید. و برخی گفته‌اند: او به اسارت رفت.

اکنون سخن در این است که آیا امام حسن (ع) فرزندی به نام عمر یا عمرو داشته است؟ و بر فرض که چنین پسری داشته آیا در کربلا شهید شده یا به اسارت رفته است؟

یعقوبی می‌‌نویسد: یکی از فرزندان امام مجتبی به نام «عمر» می‌‌باشد اما نسبت به این که در کربلا بوده و آیا شهید شده یا اسیر، چیزی نگفته است[۳].

ابن شهرآشوب می‌‌نویسد: فرزندی برای امام مجتبی به نام «عُمر» می‌‌باشد و گفته شده او در کربلا به شهادت رسیده است[۴].

سبط ابن جوزی می‌‌نویسد: «عمر بن حسن در کربلا خردسال بود و او را نکشتند و رهایش کردند[۵] (یعنی به اسارت رفت).

ابوالفرج گوید که اهل بیت امام حسین (ع) را اسیر کردند و در میان آنها «عمر»، «زید» و حسن، از فرزندان حسن بن علی (ع) حضور داشتند[۶].

طبری می‌نویسد: یزید، عمر بن حسن (ع) خردسال را خواست و گفت: حاضری با پسر من، خالد، کشتی بگیری؟ عمر گفت: به این صورت نه. به هر یک از ما کاردی بده تا باهم بجنگیم اگر او مرا کشت، به جدّم پیامبر (ص) ملحق می‌شوم و اگر من او را کشتم، به جدّش معاویه و ابوسفیان خواهد پیوست[۷].[۸]

محمد بن جریر طبری داستانی از این کودک نقل می‌‌کند که حکایت دارد که عمر یکی از فرزندان امام مجتبی (ع) بوده و در کربلا حضور داشته است ولی به شهادت نرسیده است.

داستان به این شرح است: او می‌‌نویسد: یزید بن معاویه در هنگامی که اهل بیت امام حسین (ع) در شام در اسارت بودند روزی به عمر بن حسن (ع) که کودک خردسالی بود گفت: حاضری با پسر من، خالد، جنگ کنی؟

عمر گفت: به این صورت نه، ولکن یک کارد به من بده و یک کارد هم به او بده تا با هم بجنگیم. یزید از پیشنهاد او در تعجب فرو رفت با نگاهی عمیق به او نگریست و او را به خود چسباند و سپس چنین گفت مفهومش این است: این برگ از آن شاخه نبوت و ولایت است که این چنین می‌‌گوید[۹] بعد راجع به فرزند خودش گفت: هَلْ‏ تَلِدُ الْحَيَّةُ إِلَّا حَيَّةً، آیا مار مگر غیر از بچه مار می‌‌زاید؟![۱۰] به نظر می‌رسد از مجموع کتاب‌های تاریخی استفاده می‌‌شود، وی در کربلا کودک بوده و به اسارت رفته است.[۱۱]

منابع

پانویس

  1. الثقات، ج۲، ص۳۱۰.
  2. برخی نیز او را در شمار فرزندان امام حسین (ع) ذکر کرده‌اند. (مناقب، ج۴، ص۱۲۲).
  3. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۲۸.
  4. مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۱۲.
  5. تذکرة الخواص، ص۲۲۹؛ و ر. ک: سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۳۰۳.
  6. مقاتل الطالبیین، ص۱۱۹، دارالمعرفة.
  7. تاریخ طبری، ج۵، ص۴۶۲، دارالمعارف.
  8. جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ص:۲۷۵.
  9. شِنْشِنَةٌ أَعْرِفُهَا مِنْ‏ أَخْزَمٍ
  10. تاریخ طبری، ج۵، ص۴۶۲.
  11. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۲۲۷-۲۲۹.