قاسم بن علاء در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آشنایی اجمالی

او از اهالی آذربایجان و از وکلای امام هادی، و امام حسن عسکری(ع) و امام عصر(ع) در آذربایجان بود[۱]. بنا بر گفته ابن طاووس وی از وکلای ناحیه مقدسه و از نائبان با واسطه حضرت ولی عصر(ع) و مکنی به «ابی محمد» است[۲].

قاسم بن علاء، حضرت امام هادی و حضرت امام عسکری(ع) را ملاقات کرده است. وی در ۸۰ سالگی نابینا شد و ۱۱۷ سال عمر کرد[۳].

وی پیوسته پس از امام عسکری(ع) با امام عصر(ع) در تماس بود. ابو جعفر محمد بن عثمان عمروی و بعد از او حسین بن روح، نامه‌های آن حضرت را به قاسم بن علاء می‌رسانده‌اند.

امام عصر(ع) به قاسم عنایت ویژه‌ای داشت و بین آن دو نامه رد و بدل می‌شد. محمد بن احمد صفوانی نقل می‌کند که حدود دو ماه نامه‌ای از ناحیه مقدسه به قاسم بن علاء نرسیده بود. روزی که نزدش به صرف طعام مشغول بودیم، ناگهان دربان آمد و به وی مژده داد که پیکی از عراق آمد.

وی شادمان شد، رو به قبله کرد و سجده شکر به جا آورد. در این حال، مردی میان سال و کوتاه اندام وارد شد که توبره‌ای بر دوش داشت و معلوم بود که پیک است. قاسم او را در آغوش کشید و از او پذیرایی کرد. پس از صرف غذا، آن مرد نامه‌ای را از توبره‌اش بیرون آورد و به دست قاسم داد. وی نامه را بوسید و به دست کاتبش، ابن ابی سلمه داد.

وی خواندن نامه را آغاز کرد؛ ولی به جایی از نامه که رسید، توقف کرد. قاسم گفت: خیر باشد. گفت: مگر چیزی درباره من آمده است؟ گفت: چیزی نیست که مایه ناراحتی تو باشد. قاسم گفت: پس چیست؟ کاتب گفت: خبر مرگ تو پس از چهل روز، بعد از رسیدن نامه در آن است و دیگر اینکه مولایت هفت پارچه جامه برایت فرستاده است. قاسم گفت: خبر داده که با دین سالم از دنیا می‌روم؟ کاتبش گفت: آری با دین سالم. قاسم بخندید و گفت: پس از این عمر دیگر چه آرزویی داشتم؟

پس پیک برخاست و جامه‌ها را که در دستمالی پیچیده بود، از توبره در آورد و به قاسم داد. وی پیش از آن، جامه‌هایی را به تن داشت که حضرت هادی(ع) به وی داده بود. چهل روز گذشت. شبی پس از طلوع فجر وی دار فانی را وداع کرد[۴].

محل مرگ او در سرزمین ران، میان مراغه و زنجان بود. پس از وفات قاسم بن علاء از سوی حضرت ولی عصر(ع) توقیعی برای تسلیت به فرزندش صادر شد. در آن، این عبارت آمده بود: پدرت را پیشوای تو، و کارهایش را الگو و سرمشق تو قرار دادیم[۵].[۶]

منابع

پانویس

  1. الغیبة، ص۱۸۹.
  2. جامع الرواة، ج۲، ص۱۹.
  3. الغیبة، صص ۱۸۸ و ۱۸۹.
  4. معارف و معاریف، ج۸، ص۱۴۳؛ شیخ طوسی، الغیبة، ص۱۸۸.
  5. معارف و معاریف، ج۸، ص۱۴۳؛ شیخ طوسی، الغیبة، ص۱۸۸.
  6. قریشی، سید حسن، اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص 341-343.