ماعز بن مالک اسلمی در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

ماعز بن مالک اسلمی در مدینه به دنیا آمد[۱] و در دوران کودکی پدرش را از دست داد. پدر ماعز هنگام مرگش، او را به مردی به نام هزال سپرد، هزال از او سرپرستی و به حال او رسیدگی می‌کرد تا آنکه او بزرگ و ازدواج کرد[۲].[۳]

توبه ماعز بن مالک اسلمی

نقل شده، روزی تصادفاً زنی دلش را ربود و ماعز با او رفت و آمد کرد تا اینکه کام از او برگرفت ولی پس از آنکه آتش شهوتش خاموش شد مانند اکثر گناهکاران، پشیمان شد و به نزد هزال برگشت و داستانش را به او گفت و اظهار پشیمانی کرد و از او خواست تا راهی جلوی پایش بگذارد. هزال به او گفت: "به نزد رسول خدا (ص) برو و از آن حضرت بخواه تا تو را از گناه پاک سازد"[۴].

ماعز نزد رسول خدا (ص) رفت و به گناه خود اعتراف کرد اما چون اگر تا چهار بار اعتراف نمی‌کرد، حکم زنا درباره‌اش جاری نمی‌شد، لذا پیامبر (ص) سخن او را نپذیرفت. او برای دومین بار نیز نزد پیامبر (ص) رفت و اعتراف کرد، اما پیامبر (ص) دوباره سخن او را نپذیرفت، تا اینکه مرتبه چهارم، رسول خدا (ص) دستور داد او را سنگسار کنند. مردم او را به بیرون مدینه برده و در حره سنگسار کردند، اما همین که چند سنگ به سویش پرتاب شد، او از گودال بیرون آمد و به سوی عقیق فرار کرد. مسلمانان او را تعقیب کردند و او را در ناحیه مکیمن گرفتند. کسی که او را گرفت عبدالله بن انیس بود، و مسلمانان او را آن قدر زدند تا کشته شد [۵].

پس عبدالله بن انیس نزد پیامبر (ص) آمد و موضوع را به ایشان خبر داد. حضرت به او فرمودند: "ای کاش رهایش می‌کردید که توبه کند و خداوند توبه‌اش را می‌‌پذیرفت". لذا دیه او را از بیت المال پرداخت و سپس به هزال فرمود: "نسبت به این یتیم خود چه بد رفتار کردی؛ اگر با گوشه ردای خود بر او پرده‌پوشی کرده بودی برای تو بهتر بود". سپس فرمود: "به خدایی که جانم در قبضه قدرت اوست، ماعز الان در نهرهای بهشتی شناور است"[۶].

هزال گفت: "نمی‌دانستم که دین اسلام چنین است و رحمت خداوند متعال چنین گناهکارانی را نیز در بر می‌گیرد!"

سپس پیامبر (ص) آن زن را خواستند و بدون اینکه از او چیزی بپرسند، به او فرمودند که از آنجا برود. چون داستان ماعز بر سر زبان‌ها افتاد، پیامبر (ص) فرمودند: "ماعز توبه‌ای کرد که اگر گروهی از امت من چنان توبه کنند از همه آنها می‌گذرم". و دستور داد که مسلمانان برای ماعز بن مالک استغفار کنند[۷].[۸]

منابع

پانویس

  1. الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۳۴۵؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۴، ص۲۳۲.
  2. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۴، ص۲۹۲.
  3. فتاح‌زاده، رحمان، مقاله «ماعز بن مالک اسلمی»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۷، ص۱۳۹.
  4. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۴، ص۲۹۲؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۴، ص۵۷۳.
  5. الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۳۴۵؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۴، ص۲۳۲؛ امتاع الاسماع، مقریزی، ج۱۴، ص۱۰۹.
  6. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۴، ص۲۹۲.
  7. الاصابه، ابن حجر، ج۵، ص۵۲۱.
  8. فتاح‌زاده، رحمان، مقاله «ماعز بن مالک اسلمی»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۷، ص۱۳۹-۱۴۰.