مسئولیت در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

تنها انسان است که می‌شود برای او قانون طرح کرد و او را مختار و آزاد گذاشت و به او گفت: اگر راه سعادت را می‌خواهی طی کنی باید از اینجا بروی و اگر راه بدبختی را می‌خواهی بروی از این طرف، و در هر حال، اختیار با خودت است، حالا این تو هستی و این راه. این موضوع نامش تکلیف است[۱]. انسان یگانه موجود ممتازی است که این امکان” و “توانایی” شگفت را دارد که در چارچوب یک سلسله قوانین قراردادی رفتار نماید. این قوانین قراردادی از آن نظر که از طرف یک مقام صلاحیّت‌دار وضع می‌شود و به انسان تحمیل می‌شود و تحمل قانون از نوعی زحمت و مشقّت خالی نیست، به نام “تکلیف” خوانده می‌شود[۲].

کلمه “تکلیف” از مادّه “کلفت” است که مفهوم مشقّت دارد[۳].[۴]

تکلیف بما لا یطاق

تکلیف بما لا یُطاق یعنی تکلیف به کاری که فوق طاقت و قدرت است کرده‌اند[۵].[۶]

منابع

پانویس

  1. مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج۱، ص۲۶.
  2. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲، ص۲۹۲.
  3. مطهری، مرتضی، پاسخ استاد به نقد کتاب مسئله حجاب، ص۹.
  4. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۲۷۹.
  5. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲، ص۲۹۵.
  6. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۲۸۰.