موالی در لغت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

«موالی» جمع «مولی» است و مولی در لغت به معنی آقا، سرور، بندگان، یاران، گماشتگان[۱]، آزاد کرده، آزاد کننده، هم‌پیمان[۲] و آزادشدگان[۳].[۴]، سرپرست، پیشوا و صاحب اختیار آمده است. تعبیری که پیامبر خدا(ص) در حجة الوداع، در روز غدیر خم ضمن خطبه‌ای مفصّل دربارۀ علی بن ابی طالب(ع) به‌کار برد و او را مولای مردم دانست و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاه‏»، واژۀ مولی و معنای آن و دلالتش بر خلافت و ولایت امیر المؤمنین، از مباحث جنجالی در تاریخ شیعه است[۵].

در اصطلاح به تمام ملل غیر عرب تحت تسلط عرب‌ها، «موالی» می‌‌گفتند. «موالی» بیشتر به ایرانیان اطلاق می‌شد؛ چون یا اجداد آنها پس از اسارت، آزاد شده بودند و یا با برخی از قبایل عرب، پیمان حمایت بسته بودند و به تدریج به همه مردم ایران «موالی» گفته می‌شد[۶].

منابع

پانویس

  1. فرهنگ معین.
  2. دایرة المعارف فارسی، ج۲، بخش دوم، ص۲۸۸۱.
  3. فرهنگ دهخدا.
  4. قریشی، سید حسن، اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص۳۴.
  5. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۵۸.
  6. قریشی، سید حسن، اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص۳۴.