نامۀ ۳۴ نهج البلاغه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

محمد بن ابی‌بکر، دومین کارگزار امام در ولایت مصر بود. موقعیت خاص مصر اقتضا می‌کرد تا معاویه که در جست‌وجوی خلافت بود، بر آن نظر داشته باشد. از این‌رو با استفاده و تحریک انگیزه‌هایی که در طرفداری از عثمان وجود داشت، طرفداران او را تجهیز کرد و علیه امام (ع) و کارگزار او در مصر شوراند. این امر به درگیری شدید عثمانیان و محمد انجامید. سرانجام عرصه بر محمد تنگ شد و از امام استمداد طلبید، ولی امام ضمن دعوت کوفیان، با سستی آن‌ها روبه‌رو شد. امام که شرایط را بر محمد سخت می‌دید، او را از فرمانداری مصر عزل و مالک اشتر را به جای او گماشت.

محمد وقتی از نامه امام آگاهی یافت سخت دل‌تنگ شد. امام این نامه را نوشت تا هم از او دل‌جویی کند و هم او را از کوتاهی در انجام وظیفه مبرا گرداند و هم با انگیزه‌ای بیشتر به جنگ با شورشیان بپردازد. امام در آغاز محمد را از هرگونه سستی در انجام وظیفه تبرئه می‌کند و دلیل برداشتن مسئولیت مصر از گردن او را دادن مسئولیتی می‌داند که زحمت کمتری برای او و هماهنگی بیشتری با روحیه او داشته باشد. از آن‌جا که امام نامه را پس از خبر شهادت مالک می‌نویسد، از او به نیکی یاد می‌کند و رضایت و خرسندی خویش را از او ابراز می‌دارد. سپس محمد را تشویق می‌کند که با اراده‌ای بلند با دشمنان بجنگد و در راه مشکلات از خداوند یاری خواهد، که خداوند بندگان را کفایت می‌کند. زمان صدور نامه سال ۳۸ ق است.

افزون بر سید رضی، برخی محدثان این نامه را روایت کرده‌اند، از جمله: ابراهیم بن محمد در الغارات، بلاذری در انساب الاشراف و طبری در الکامل فی التاریخ.

فرازی از نامه

اما بعد، خبر دل‌گیری تو از فرستادن اشتر به جایت (ولایت مصر) به گوشم رسید. البته من این کار را برای سهل‌انگاری ورزیدنت یا به منظور افزون تلاش و جدیتت نکردم، بل، مقام و نفوذی را که داشتی بدین جهت از دستت گرفتم تا به ولایتی بگمارمت که رنج و گرفتاری‌اش کمتر و فرمانروایی‌اش بر تو بهتر و خوشایندتر باشد. کسی را که به ولایت مصر گماشته بودم، مردی از یاران وفادار ما و از مخالفان سرسخت دشمنانمان به‌شمار می‌رفت. خدا بیامرزدش، روزگارش پایان یافت و به‌سوی مرگ شتافت، ما از او راضی و خرسندیم، خدا هم از او خشنود باشد و بر پاداشش بیفزاید. پس اکنون تو رو به دشمنت بتاز و بینشت را راهنمای خویش بساز. برای جنگ با آن‌که با تو سر جنگ دارد، دامن همت بالا بزن و مردم را به راه پروردگارت فرابخوان. پیوسته از خدا کمک و یاری بجوی، تا اندوه و نگرانی را از وجودت بزداید و در تحمل سختی و آنچه بر سرت می‌آید کمکت فرماید، ان شاء الله[۱].

منابع

پانویس