نقش اسباب در مرگ و زندگی (مقاله)
نقش اسباب در مرگ و زندگی عنوان مقالهای است که با زبان فارسی که به بررسی نقش اسباب در مرگ و زندگی میپردازد. این مقالهٔ به قلم خلیل منصوری نگاشته شده و در (شهریور ۱۴۰۰) انتشار یافته است[۱].
نقش اسباب در مرگ و زندگی | |
---|---|
![]() | |
زبان | فارسی |
نویسنده | خلیل منصوری |
موضوع | |
مذهب | شیعه |
محل نشر | قم، ایران |
تاریخ نشر | شهریور ۱۴۰۰ |
ناشر الکترونیک | وبگاه سماموس |
چکیدهٔ مقاله
«مرگ» و «زندگی» در آموزههای قرآنی بهعنوان دو پدیده تحت اراده و مشیت الهی معرفی شدهاند، اما تحقق آنها در دنیا از طریق اسباب گوناگون صورت میگیرد. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد قرآنی، نقش اسباب در مرگ و زندگی را بررسی میکند.
بر اساس آیات قرآن، دنیا «دارالاسباب» است؛ به این معنا که امور از طریق اسباب و عوامل مشخص رخ میدهند. خداوند برای هر چیزی سببی معین کرده و سنتهای الهی بر اساس آنها جریان مییابد. این اسباب شامل عوامل ظاهری مانند بیماری، بلایای طبیعی، جنگ و... برای مرگ و عواملی مانند زراعت و لقاح برای حیات است. بااینحال، هیچیک از این عوامل مستقل نیستند و تنها با اراده و اذن الهی تأثیر میگذارند. بهعنوانمثال، حتی اگر شخصی در میدان جنگ با جراحات کشنده مواجه شود، تا زمانی که اجل او فرا نرسیده باشد، نمیمیرد.
قرآن بهصراحت بیان میکند که مرگ و زندگی دست خداوند است و فرشتگان مرگ، تحت فرمان او، این اسباب را به کار میگیرند. از سوی دیگر، انسان در طول عمر خود به دو نوع اجل مواجه است: اجل مسمی که زمان حتمی و غیرقابلتغییر مرگ است و اجل معلق که میتواند تحت تأثیر اعمال انسان تغییر کند. اعمالی چون تقوا، صدقه و صلهرحم موجب طولانی شدن عمر میشوند، درحالیکه گناهانی مانند قطع صلهرحم یا ظلم عمر انسان را کوتاه میکنند.
در نهایت، قرآن تأکید دارد که حاکمیت اسباب بر مرگ و زندگی تنها در چارچوب اراده الهی معنا دارد و انسان باید با شناخت اسباب و رعایت اصول اخلاقی و دینی، از فرصت حیات برای رسیدن به کمال بهرهبرداری کند.