هارون در علوم قرآنی
مقدمه
داستان هارون در آیات ﴿وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ﴾[۱]، ﴿وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِنْ بَعْدِي أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴾[۲]، ﴿قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ﴾[۳]، ﴿وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي﴾[۴]، ﴿وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي هَارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي ﴾[۵]، ﴿قَالَ قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ يَا مُوسَى﴾[۶]، ﴿قَالَ يَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَلَا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي﴾[۷] آمده است.
هارون (ع) از پیامبران بنیاسرائیل و برادر بزرگ حضرت موسی (ع) و وصی ایشان بود و نام وی نوزده بار در قرآن کریم ذکر شده است.
واژه هارون عبری است. در قاموس کتاب مقدس آمده است: "هارون (کوهنشین یا متنور) اولینِ رؤسای کَهَنه و اول زاده عمرام عمران پسر زاده لاوی از یوکابد" است.
قرآن کریم ضمن بیان داستانهای حضرت موسی (ع) گوشههایی از زندگی او را نقل کرده که مهمترین و حساسترین آنها، ماجرای برگزیدن او به جانشینی هنگام رفتن به کوه "طور" برای نیایش و دریافت "الواح" است. تفصیل این مطلب در سورههای طه، فرقان و اعراف ذکر شده است.
هارون (ع) پیش از ورود بنیاسرائیل به سرزمین مقدس و نیز پیش از وفات حضرت موسی (ع) در کوه "هور" درگذشت و یهودیان قبر او را در کوه "هور" میدانند. شاید نام هارون را که به معنای کوهنشین است، پس از وفات به او داده باشند [۸].[۹]
منابع
پانویس
- ↑ «و ما با موسی سی شب وعده نهادیم و با ده شب دیگر آن را کامل کردیم و میقات پروردگارش در چهل شب کمال یافت و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.
- ↑ «و چون موسی به نزد قومش خشمگین اندوهناک بازگشت گفت: در نبودن من از من بد جانشینی کردید؛ آیا از فرمان پروردگارتان پیش افتادید؟! (این بگفت) و الواح را فرو افکند و سر برادرش را گرفت، به سوی خود میکشید. (برادرش) گفت: ای فرزند مادرم! این قوم مرا ناتوان شمردند و نزدیک بود مرا بکشند پس دشمنان را به سرزنش من برنیانگیز و مرا با گروه ستمبارگان مگمار!» سوره اعراف، آیه ۱۵۰.
- ↑ «(موسی) گفت: پروردگارا! من و برادرم را ببخشای و ما را در (کنف) بخشایش خود درآور و تو بخشایندهترین بخشایندگانی» سوره اعراف، آیه ۱۵۱.
- ↑ «و گرهی از زبانم بگشای» سوره طه، آیه ۲۷.
- ↑ «و از خانوادهام دستیاری برایم بگمار هارون برادرم را پشتم را به او استوار دار. و او را در کارم شریک ساز» سوره طه، آیه ۲۹-۳۲.
- ↑ «فرمود: ای موسی! خواستهات برآورده شد» سوره طه، آیه ۳۶.
- ↑ «(هارون) گفت: ای پسر مادرم! موی ریش و سرم را مگیر، من ترسیدم که بگویی میان بنی اسرائیل جدایی افکندی و گفته مرا پاس نداشتی» سوره طه، آیه ۹۴.
- ↑ هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، صفحه ۹۱۶؛ خزائلی، محمد، اعلام القرآن، صفحه ۶۵۷؛ قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، جلد۷، صفحه ۱۵۱؛ خرمشاهی، بهاءالدین، دانش نامه قرآن وقرآن پژوهی، جلد۲، صفحه ۲۳۳۰.
- ↑ فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص ۳۸۵۷.