پرش به محتوا

بنی‌ثقیف در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:


== [[بنی ثقیف]] و تعامل با [[اهل بیت]]{{ع}} ==
== [[بنی ثقیف]] و تعامل با [[اهل بیت]]{{ع}} ==
همان گونه که اشاره شد، ثقفیان با یُمن [[روابط]] و هم‌پیمانی دیرینه با بنی‌عبدشمس، از آغاز [[تأسیس دولت]] [[اموی]] با آنان همراه شدند و در ارکان مهم [[حکومتی]] ورود یافتند. اینان با [[تصدی]] مسؤولیت‌های مهمی همچون [[فرمانداری]] [[ولایت]] [[عراق]]، خدمات ارزنده ای به [[حکومت اموی]] در اعصار مختلف کردند. [[مغیرة بن شعبه]] از جمله [[رجال]] ثقفی است که در آغازین روزهای [[انتصاب علی]]{{ع}}، به [[خلافت]] به [[معاویه]] پیوست و تا پایان [[عمر]] خویش در [[حکومت معاویه]] نقشی فعال داشت<ref> ابن اثیر، الکامل، ج3، ص413؛ ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ج1، ص187.</ref> و در این مدت از هیچ عملی برای [[مبارزه]] با [[امام علی]]{{ع}} فرو‌گذار نکرد.<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ج5، ص252؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج4، ص69.</ref> حضور زیاد بن اَبیه در جمع [[والیان]] معاویه و [[کشتار]] [[شیعیان]] و [[سخت‌گیری]] بر آنان<ref> دینوری، الاخبار الطوال، ص219؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج1، ص357.</ref> و نیز [[حکومت]] فرزندش عُبیدالله در [[کوفه]] و به [[شهادت]] رساندن [[مسلم بن عقیل]] و سپس اعزام [[سپاه کوفه]] -که در میان آنان مردانی از ثقیف نیز حضور داشتند-، جهت سرکوبی [[قیام امام حسین]]{{ع}} به [[سال 61 هجری]] [[گواه]] [[همراهی]] این [[قبیله]] با سفیانیان [[اموی]] است. ثقفیان، در [[کربلا]] با قرار گرفتن در جناح مقابل [[سپاه]] [[حسینی]]، به [[نبرد]] با [[سید]] و [[سالار شهیدان]]{{ع}} و یارانش پرداختند و پس از شهادتشان، [[مسؤولیت]] انتقال 12 سر از سرهای [[مقدس]] [[شهیدان کربلا]]<ref>آنچه مسلم است این که ثقفیان ساکن در کوفه در قیاس با دیگر قبایل عرب مسکون در این شهر، از جمعیت بسیار کمتری برخوردار بودند چندان که منابع در ذکر خطط کوفه و دسته‌بندی‌های قبایل آن نامی از این قبیله نبرده‌اند. (بلاذری، انساب الاشراف، ج2، ص235-236؛ ثقفی کوفی، الغارات، مقدمه، ج1، ص51.) با این وصف، اختصاص این حجم (دوازده سر) از سرهای شهدای کربلا به ایشان، با توجه به درصد اندک جمعیت شان از کل جمعیت کوفه، جز به معنای حضور بسیار پر رنگ ثقفیان در کربلا نمی‌تواند باشد.</ref> را بر عهده گرفتند.<ref> دینوری، الاخبار الطوال، ص259.</ref>- <ref> حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، مقاله ثقیف، سید علی خیرخواه‌علوی.</ref> آنان در [[کوفه]]، مسجدی مختص به خود داشتند<ref> ابن طاووس، الیقین‌، ص۴۱۷.</ref> که در [[روایات]] [[شیعی]]، از [[مساجد]] [[ملعون]] برشمرده شده است.<ref> کلینی، الکافی، ج۳، ص‌۴۹۰؛ ابن بابویه، خصال، ص۳۰۱؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۳، ص‌۲۵۰.</ref> به نظر می‌رسد وجه این تلقی، [[دشمنی]] میان ثقیف با [[شیعه]] بوده، و اینکه [[مسجد]] ثقیف، پایگاهی برای سامان‌دهی فعالیتهای [[ضد]] شیعی در کوفه به شمار می‌رفته است. همراهی میان ثقیف و [[حکام]] [[بنی امیه]] موجب شده بود تا شیعه و حامیان [[اهل بیت]]{{ع}} بیشتر و بیشتر از آنان فاصله گیرند؛<ref> مثلاً نک‌: کلینی، الکافی، ج۵، ص‌۳۵۱.</ref> تا آنجا که ثقیف نماد یک قبیلۀ ضد اهل بیت{{ع}}، و نماد [[ظلم]] و [[استبداد]] شناخته می‌شد و روایاتی حاکی از [[انتقام]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} از ثقیف در [[آخر الزمان]] نقل می‌شد.<ref> مثلاً نک‌: حسن بن سلیمان، مختصر بصائر الدرجات‌، ص۲۰۱؛ نیز نک: نهج البلاغة، خطبۀ ۱۱۶.</ref>- <ref> دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مقاله ثقیف، احمد پاکتچی، ج4، ص1627.</ref> روایاتی نیز با مضامین مختلف از سوی [[شیعه]] و [[اهل سنت]] نقل شده که در آن ثقیف در شمار [[قبایل]] مبغوض [[پیامبر]]{{صل}} جای گرفته است؛<ref> احمد بن حنبل، مسند، ج۴، ص۴۲۰؛ طبرانی، المعجم الاوسط، ج۲، ص‌۲۳۶؛ ابن بابویه، خصال، ص۲۲۸؛ بیهقی، دلائل النبوه، ج۶، ص‌۴۸۱.</ref> چندان که اگر [[عروة بن مسعود]] در میان آنان نبود، [[شایسته]] [[لعن]] و [[نفرین]] نیز بودند.<ref> ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج8، ص302.</ref> [[بنی ثقیف]] که در [[جمل]]<ref> دینوری، الاخبار الطوال، ص147.</ref> و [[صفین]]<ref> نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص525.</ref> رودرروی [[امام علی]]{{ع}} قرار گرفته بودند، از زبان ایشان قومی [[فریبکار]] و [[پیمان‌شکن]] معرفی شده‌اند.<ref> ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج4، ص80.</ref> [[امام حسن]]{{ع}} نیز، آنان را فاقد هر گونه جایگاه و وجاهتی در [[روزگار]] [[جاهلیت]] و [[اسلام]] دانسته‌اند.<ref> طبرسی، الاحتجاج، ج1، ص418.</ref> این، علاوه بر [[آیات]] متعددی است که به [[زعم]] [[مفسران]] در [[شأن]] این [[قوم]] نازل شده است.<ref> آیاتی نظیر: آیه شریفه «یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ» (بقره:168) (طبرسی، مجمع‌البیان، ج‌1‌، ص‌467)، آیه شریفه «قُلْ لِلْمُخَلَّفِینَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَیٰ قَوْمٍ أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ یُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِیعُوا یُؤْتِکُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِنْ تَتَوَلَّوْا کَمَا تَوَلَّیْتُمْ مِنْ قَبْلُ یُعَذِّبْکُمْ عَذَابًا أَلِیمًا» (فتح:16) (طبری، جامع‌البیان، ج26، ص‌108) آیه شریفه «وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ ارْکَعُوا لَا یَرْکَعُونَ» (مرسلات: 48) (طبرسی، مجمع‌البیان، ج‌‌10، ص‌236؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج‌19، ص‌168؛ ثعلبی، تفسیر ثعلبی ج‌10‌، ص‌111-112) و.... حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، مقاله ثقیف، سید علی خیرخواه‌علوی.</ref> [[بغض]] ثقیف میان طیف وسیعی از [[مردم]] جا کرده بود به طوری که از [[ابن عباس]] نقل ‌شده که می‌‌گفت: «کسی که [[ایمان به خدا]] و [[روز واپسین]] دارد، [[ثقیف]] را [[دوست]] نمی‌دارد».<ref> فاکهی، اخبار مکه، ج۳، ص‌۲۰۴.</ref> همین [[احساس]]، زمینۀ تألیف آثاری با عنوان مثالب ثقیف از سوی هشام کلبی<ref> نجاشی، رجال، ص۴۳۵.</ref> و [[ابوحصین]] [[محمد بن علی]] دیمرتی اصفهانی<ref> ابن ندیم، الفهرست، ص۱۱۸، ۱۵۲.</ref> را فراهم آورده است. با این وجود، این موضع گیری، مربوط به عموم ثقیف نبود؛ چراکه مردانی از این [[قوم]] بودند که به هواداری از [[اهل بیت]]{{ع}} در اعصار مختلف برخاسته بودند که برخی [[کارگزاران دولت]] [[علوی]]{{ع}}<ref> مثلاً نک‌: کلینی، الکافی، ج۳، ص‌۵۴۰؛ ابن بابویه، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص‌۲۴؛ بیهقی، السنن الکبری، ج۹، ص‌۲۰۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۳، ص‌۶۰۰</ref> نیز مختار بن [[ابوعبید ثقفی]] از جمله آنان بودند.<ref> دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مقاله ثقیف، احمد پاکتچی، ج4، ص1627.</ref> همچنین در منابع [[شیعی]]، از طیف وسیعی از ثقفیان در جمع [[راویان]]<ref> نجاشی، رجال النجاشی، ص287، 342؛ کشی، معرفة الرجال‌، ج2، ص612.</ref> و نیز [[صحابه]] [[ائمه معصومین]]{{ع}}، خصوص [[امام باقر]]{{ع}}<ref> کشی، معرفة الرجال‌، ج1، ص383، طوسی، رجال الطوسی، ص131، 140، 144.</ref> و [[امام صادق]]{{ع}}<ref> نجاشی، رجال النجاشی، ص14؛ طوسی، رجال الطوسی، ص153، 185-166، 191، 193، 207، 294.</ref> یاد شده است. [[شیخ طوسی]](ره) نیز، در کتاب خود به ذکر نام چند تن از مؤلفان شیعی ثقفی پرداخته است.<ref> ابن ندیم، الفهرست، ص37، 267.</ref>  
همان گونه که اشاره شد، [[ثقفیان]] با یُمن [[روابط]] و هم‌پیمانی دیرینه با بنی‌عبدشمس، از آغاز [[تأسیس دولت]] [[اموی]] با آنان همراه شدند و در ارکان مهم [[حکومتی]] ورود یافتند. اینان با [[تصدی]] مسؤولیت‌های مهمی همچون [[فرمانداری]] [[ولایت]] [[عراق]]، خدمات ارزنده ای به [[حکومت اموی]] در اعصار مختلف کردند. [[مغیرة بن شعبه]] از جمله [[رجال]] ثقفی است که در آغازین روزهای [[انتصاب علی]]{{ع}}، به [[خلافت]] به [[معاویه]] پیوست و تا پایان [[عمر]] خویش در [[حکومت معاویه]] نقشی فعال داشت<ref> ابن اثیر، الکامل، ج۳، ص۴۱۳؛ ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۱۸۷.</ref> و در این مدت از هیچ عملی برای [[مبارزه]] با [[امام علی]]{{ع}} فرو‌گذار نکرد.<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۲۵۲؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۹.</ref> حضور زیاد بن اَبیه در جمع [[والیان]] معاویه و [[کشتار]] [[شیعیان]] و [[سخت‌گیری]] بر آنان<ref> دینوری، الاخبار الطوال، ص۲۱۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۵۷.</ref> و نیز [[حکومت]] فرزندش عُبیدالله در [[کوفه]] و به [[شهادت]] رساندن [[مسلم بن عقیل]] و سپس اعزام [[سپاه کوفه]] -که در میان آنان مردانی از ثقیف نیز حضور داشتند-، جهت سرکوبی [[قیام امام حسین]]{{ع}} به [[سال ۶۱ هجری]] [[گواه]] [[همراهی]] این [[قبیله]] با سفیانیان اموی است. ثقفیان، در [[کربلا]] با قرار گرفتن در جناح مقابل [[سپاه]] [[حسینی]]، به [[نبرد]] با [[سید]] و [[سالار شهیدان]]{{ع}} و یارانش پرداختند و پس از شهادتشان، [[مسؤولیت]] انتقال ۱۲ سر از سرهای [[مقدس]] [[شهیدان کربلا]]<ref>آنچه مسلم است این که ثقفیان ساکن در کوفه در قیاس با دیگر قبایل عرب مسکون در این شهر، از جمعیت بسیار کمتری برخوردار بودند چندان که منابع در ذکر خطط کوفه و دسته‌بندی‌های قبایل آن نامی از این قبیله نبرده‌اند. (بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۵-۲۳۶؛ ثقفی کوفی، الغارات، مقدمه، ج۱، ص۵۱.) با این وصف، اختصاص این حجم (دوازده سر) از سرهای شهدای کربلا به ایشان، با توجه به درصد اندک جمعیت شان از کل جمعیت کوفه، جز به معنای حضور بسیار پر رنگ ثقفیان در کربلا نمی‌تواند باشد.</ref> را بر عهده گرفتند.<ref> دینوری، الاخبار الطوال، ص۲۵۹؛ حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، مقاله ثقیف، سید علی خیرخواه‌علوی.</ref> آنان در [[کوفه]]، مسجدی مختص به خود داشتند<ref> ابن طاووس، الیقین‌، ص۴۱۷.</ref> که در [[روایات]] [[شیعی]]، از [[مساجد]] [[ملعون]] برشمرده شده است.<ref> کلینی، الکافی، ج۳، ص‌۴۹۰؛ ابن بابویه، خصال، ص۳۰۱؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۳، ص‌۲۵۰.</ref> به نظر می‌رسد وجه این تلقی، [[دشمنی]] میان ثقیف با [[شیعه]] بوده، و اینکه [[مسجد]] [[ثقیف]]، پایگاهی برای سامان‌دهی فعالیت‌های [[ضد]] شیعی در کوفه به شمار می‌رفته است. [[همراهی]] میان ثقیف و [[حکام]] [[بنی امیه]] موجب شده بود تا شیعه و حامیان [[اهل بیت]]{{ع}} بیشتر و بیشتر از آنان فاصله گیرند؛<ref> مثلاً نک‌: کلینی، الکافی، ج۵، ص‌۳۵۱.</ref> تا آنجا که ثقیف نماد یک قبیلۀ ضد اهل بیت{{ع}}، و نماد [[ظلم]] و [[استبداد]] شناخته می‌شد و روایاتی حاکی از [[انتقام]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} از ثقیف در [[آخر الزمان]] نقل می‌شد.<ref> مثلاً نک‌: حسن بن سلیمان، مختصر بصائر الدرجات‌، ص۲۰۱؛ نیز نک: نهج البلاغة، خطبۀ ۱۱۶؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مقاله ثقیف، احمد پاکتچی، ج۴، ص۱۶۲۷.</ref>  


اعلام و [[رجال]] ثقیف
روایاتی نیز با مضامین مختلف از سوی شیعه و [[اهل سنت]] نقل شده که در آن ثقیف در شمار [[قبایل]] مبغوض [[پیامبر]]{{صل}} جای گرفته است؛<ref> احمد بن حنبل، مسند، ج۴، ص۴۲۰؛ طبرانی، المعجم الاوسط، ج۲، ص‌۲۳۶؛ ابن بابویه، خصال، ص۲۲۸؛ بیهقی، دلائل النبوه، ج۶، ص‌۴۸۱.</ref> چندان که اگر [[عروة بن مسعود]] در میان آنان نبود، [[شایسته]] [[لعن]] و [[نفرین]] نیز بودند.<ref> ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۳۰۲.</ref> [[بنی ثقیف]] که در [[جمل]]<ref> دینوری، الاخبار الطوال، ص۱۴۷.</ref> و [[صفین]]<ref> نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۵۲۵.</ref> رودرروی [[امام علی]]{{ع}} قرار گرفته بودند، از زبان ایشان قومی [[فریبکار]] و [[پیمان‌شکن]] معرفی شده‌اند.<ref> ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۸۰.</ref> [[امام حسن]]{{ع}} نیز، آنان را فاقد هر گونه جایگاه و وجاهتی در [[روزگار]] [[جاهلیت]] و [[اسلام]] دانسته‌اند.<ref> طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۴۱۸.</ref> این، علاوه بر [[آیات]] متعددی است که به [[زعم]] [[مفسران]] در [[شأن]] این [[قوم]] نازل شده است.<ref> آیاتی نظیر: آیه شریفه يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ}} «ای مردم از آنچه در زمین حلال و پاک است بخورید و از گام‌های شیطان پیروی نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است» سوره بقره، آیه 168. (طبرسی، مجمع‌البیان، ج‌۱‌، ص‌۴۶۷)، آیه شریفه {{متن قرآن|قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}} «به جهادگریزان از تازی‌های بادیه‌نشین بگو: به زودی به سوی قومی سخت جنگجو فرا خوانده خواهید شد که با آنان کارزار کنید (تا کشته شوند) یا اسلام آورند آنگاه، اگر فرمان برید خداوند پاداشی نیکو به شما خواهد داد و اگر روی برتابید چنان که پیش‌تر روی برتافتید شما» سوره فتح، آیه ۱۶. (طبری، جامع‌البیان، ج۲۶، ص‌۱۰۸) آیه شریفه {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لَا يَرْكَعُونَ}} «و چون به آنان می‌گویند نماز بگزارید، نمی‌گزارند» سوره مرسلات، آیه ۴۸. (طبرسی، مجمع‌البیان، ج‌‌۱۰، ص‌۲۳۶؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج‌۱۹، ص‌۱۶۸؛ ثعلبی، تفسیر ثعلبی ج‌۱۰‌، ص‌۱۱۱-۱۱۲) و.... حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، مقاله ثقیف، سید علی خیرخواه‌علوی.</ref> [[بغض]] [[ثقیف]] میان طیف وسیعی از [[مردم]] جا کرده بود به طوری که از [[ابن عباس]] نقل ‌شده که می‌‌گفت: «کسی که [[ایمان به خدا]] و [[روز واپسین]] دارد، [[ثقیف]] را [[دوست]] نمی‌دارد».<ref> فاکهی، اخبار مکه، ج۳، ص‌۲۰۴.</ref> همین [[احساس]]، زمینۀ تألیف آثاری با عنوان مثالب ثقیف از سوی [[هشام کلبی]]<ref> نجاشی، رجال، ص۴۳۵.</ref> و [[ابوحصین محمد بن علی دیمرتی اصفهانی]]<ref> ابن ندیم، الفهرست، ص۱۱۸، ۱۵۲.</ref> را فراهم آورده است. با این وجود، این موضع گیری، مربوط به عموم ثقیف نبود؛ چراکه مردانی از این قوم بودند که به هواداری از [[اهل بیت]]{{ع}} در اعصار مختلف برخاسته بودند که برخی [[کارگزاران دولت]] [[علوی]]{{ع}}<ref> مثلاً نک‌: کلینی، الکافی، ج۳، ص‌۵۴۰؛ ابن بابویه، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص‌۲۴؛ بیهقی، السنن الکبری، ج۹، ص‌۲۰۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۳، ص‌۶۰۰</ref> نیز [[مختار بن ابوعبید ثقفی]] از جمله آنان بودند.<ref> دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مقاله ثقیف، احمد پاکتچی، ج۴، ص۱۶۲۷.</ref> همچنین در منابع [[شیعی]]، از طیف وسیعی از [[ثقفیان]] در جمع [[راویان]]<ref> نجاشی، رجال النجاشی، ص۲۸۷، ۳۴۲؛ کشی، معرفة الرجال‌، ج۲، ص۶۱۲.</ref> و نیز [[صحابه]] [[ائمه معصومین]]{{ع}}، خصوص [[امام باقر]]{{ع}}<ref> کشی، معرفة الرجال‌، ج۱، ص۳۸۳، طوسی، رجال الطوسی، ص۱۳۱، ۱۴۰، ۱۴۴.</ref> و [[امام صادق]]{{ع}}<ref> نجاشی، رجال النجاشی، ص۱۴؛ طوسی، رجال الطوسی، ص۱۵۳، ۱۸۵-۱۶۶، ۱۹۱، ۱۹۳، ۲۰۷، ۲۹۴.</ref> یاد شده است. [[شیخ طوسی]](ره) نیز، در کتاب خود به ذکر نام چند تن از مؤلفان [[شیعی]] ثقفی پرداخته است.<ref> ابن ندیم، الفهرست، ص۳۷، ۲۶۷.</ref>
[[قبیله ثقیف]] نیز چونان دیگر [[قبایل عرب]]، خاستگاه بسیاری از رجال [[سیاسی]] و [[علمی]] و مذهبی در [[جاهلیت]] و سده‌های مختلف [[اسلامی]] بوده است. از شمار [[اصحاب]] بسیاری که به این [[قبیله]] منتسب شده‌اند می‌‌توان از [[ابو حذیفه]] ثقفی از حاضران در [[بیعت رضوان]]،<ref> ابن اثیر، اسد الغابه، ج 6، ص72.</ref> نُفَیع بن [[حارث]] بن کَلَده<ref> خلیفة بن خیاط، طبقات خلیفه، ص105 و 311؛ ابن قانع، معجم الصحابه، ج 3، ص142.</ref> معروف به ابوبَکْرَه ثقفی<ref> ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج 6، ص369.</ref> و از [[شاهدان]] واقعه معروف عمل منافی [[عفت]] [[مغیرة بن شعبه]] ثقفی و [[ام جمیل]]،<ref> ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج 10، ص418؛ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج 2، ص398؛ قرطبی، تفسیر قرطبی، ج 12، ص178. بلاذری، انساب الاشراف، ج 2، ص136.</ref> [[سعید بن عبید]] ثقفی از شرکت کنندگان در [[غزوه طائف]] و از مجروحین این [[جنگ]]،<ref> ابن اثیر، اسد الغابه، ج 2، ص395.</ref> [[کنانة بن عبدیالیل]] بن [[عمرو]] بن عُمیر، از اشراف ثقیف،<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج 5، ص507.</ref> سفیان بن [[عبدالله بن ربیعه]] ثقفی، از [[اصحاب]] و صاحب سماع و [[روایت]] و از عمال [[عمر]] بر [[طائف]]،<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج 2، ص630.</ref> یاد کرد. ضمن این که از زنانی چون [[میمونه]] بنت کَردَم،<ref> ابن اثیر، اسد الغابه، ج 7، ص277.</ref> در زمره صحابیات [[پیامبر]]{{صل}} و از روات [[احادیث]] ایشان و از رقَیقَه ثقفیه،<ref> ابن اثیر، اسد الغابه ج 7، ص111.</ref> [[أمة الله]] بنت [[ابی بکره]] ثقفیه<ref> ابن اثیر، اسد الغابه ج 7، ص23.</ref> و [[حکیمه]] بنت [[غیلان]]<ref> ابن اثیر، اسد الغابه، ج 7، ص67.</ref> نیز، در زمره صحابیات [[رسول خدا]]{{صل}} یاد شده است. همچنین، [[ثقیف]]، زادگاه [[رجال]] [[علمی]] ای همچون [[حارث بن کلده]]، طبیب مشهور [[عرب]] و از حکماء مشهور طائف،<ref> زرکلی، الاعلام، ج 2، ص157؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج 5، ص507.</ref> [[ابوالعباس]] [[احمد]] بن [[عبیدالله بن محمد]] بن [[عمار]] کاتب، [[مورخ]] و ادیب شهیر [[شیعی]]،<ref> زرکلی، الاعلام، ج 1، ص166.</ref> [[ابوبکره]] بکار بن قتیبه [[قاضی]]، [[فقیه]]، [[محدث]] [[اهل سنت]] و قاضی [[مصر]] در [[عهد]] [[متوکل عباسی]]<ref> زرکلی، الاعلام، ج2، ص60-61.</ref> و... بوده <ref> فصلنامه تاریخ در آیینه پژوهش، تاریخ قبیله ثقیف(2)، محمود حیدری آقایی.</ref> و از [[شاعران]] بنام و شهیر آن هم، علاوه بر أمیة بن ابی الصلت که او را "اشعر" ثقیف خوانده‌اند،<ref> ابن سلام، طبقات فحول الشعراء، ج 1، ص259؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج4، ص343.</ref> می‌‌توان به نام افرادی همچون [[عوف]] بن [[عامر بن حسان]] بن مالک، [[کاهن]] و شاعر [[دوره جاهلی]]،<ref> زرکلی، الاعلام، ج5، ص95 ابن هشام، السیرة النبویة، ج2، ص409، ابن سید الناس، عیون الأثر، ج 2، ص23.</ref> [[ابوالصلت]] بن ابی [[ربیعه]]، [[ابومحجن]] [[عمرو]] بن [[حبیب بن عمرو بن عمیر]]،<ref> ابن سلام، طبقات فحول الشعراء، ج 1، ص259.</ref> [[غیلان بن سلمه]]،<ref> ابن کلبی، جمهرة النسب، ص388؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج6، ص46.</ref> [[کنانة بن عبدیالیل]]،<ref> مرزبانی، معجم الشعراء، ص293؛ ابن سلام، طبقات فحول الشعراء، ج 1، صص260.</ref> طریح بن اسماعیل ثقفی<ref> ابن قتیبه، الشعر و الشعراء، ج2، ص668.</ref> و [[ابوطلیق]] [[عمرو بن محمد]] ثقفی<ref> مرزبانی، معجم الشعراء، ص53.</ref> اشاره کرد. از امراء و [[فرماندهان]] بزرگ و مشهور این [[قوم]] هم می‌‌توان به ذکر نام [[ابوعبید]] بن‌ [[مسعود]] ثقفی‌ از [[فرماندهان سپاه]] [[اسلام]] در [[نبرد]] با ساسانیان و از کشته شدگان در جنگ‌ یوم‌الجِسر،<ref> بلاذری‌، فتوح البلدان، ص351ـ352؛ ابن‌خلدون‌، تاریخ، ج‌ 2، ص‌ 520 ـ524؛ ثقفی‌، الغارات، ج‌ 2، ص‌ 517.</ref> عثمان‌بن‌ ابی‌العاص‌ ثقفی حاکم‌ [[شهر]] [[طائف]] در [[جاهلیت]] و [[امیر]] عمان‌ و بحرین‌ در [[عهد]] [[اسلامی]] و یکی‌ از فاتحان‌ ارمینیه‌ و فارس‌ و بعضی‌ بلاد [[هند]] در عهد خلافت‌ عمربن‌ خطّاب،<ref> ابن‌حزم‌، جمهرة انساب العرب، ص‌ 266؛ ابن‌خلدون‌، تاریخ، ج‌ 2، ص‌ 470، 492ـ493، 547، 553، 565 ـ566، 577.</ref> سائب‌بن‌ اَقْرَع‌ ثقفی‌ از حاضران در جنگ‌ [[نهاوند]]<ref> ابونعیم‌، ذکر اخبار اصبهان، ج‌ 1، ص‌ 75، 342.</ref> و از عمال [[عمر بن خطاب]] در [[امارت]] شهرهای [[مدائن]] و سپس [[اصفهان]]<ref> ابونعیم، ذکر اخبار اصبهان، ج1، ص75؛ طبری، تاریخ طبری، ج3، ص224.</ref> که این امارت تا [[سال 35 هجری]] در ایام [[خلافت عثمان]] ادامه یافت.<ref> طبری، تاریخ طبری، ج3، ص446.</ref> محمدبن‌ قاسم‌ ثقفی‌ متوفی‌ 98) فاتح‌ سند،<ref> زرکلی، الاعلام، ج2، ص100.</ref> و حُرّ بن‌ عبدالرحمان‌بن‌ عبداللّه‌بن‌ عثمان‌ ثقفی‌ (متوفی‌ ? 106) از امیران‌ و فاتحان‌ معروف‌ اندلس‌ در پایان‌ قرن‌ اول‌، پرداخت.<ref> ابن‌حزم‌، جمهرة انساب العرب، ص‌ 266ـ 268؛ ابن‌خلدون‌، تاریخ، ج‌ 2، ص‌ 369.</ref>-<ref> دانشنامه جهان اسلام، مقاله ثقیف، علی پورصفر قصابی نژاد، ج1، ص4263.</ref> ضمن این که حجاج‌بن‌ یوسف‌ ثقفی‌ (متوفی‌ 95) –امیر [[مکه]] و [[مدینه]]<ref> خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص167-168؛ یعقوبی، البلدان، ص261؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج7، ص116-118.</ref> و سپس [[عراق]]<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج7، ص151؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج10، ص265.</ref> و [[خراسان]] و سیستان<ref> ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج3، ص59.</ref> در [[عهد]] [[حکومت]] [[عبدالملک بن مروان]][[مغیرة بن شعبه]] (م.50ق.) عامل [[عمر]] در حکومت [[بصره]]<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج3، ص1027؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص74.</ref> و [[کوفه]]<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج2، ص609.</ref> و [[بحرین]]<ref> ابن حجر، الاصابه، ج6، ص157-158.</ref> و [[حکمران]] ارمنستان و [[آذربایجان]] در [[زمان عثمان]]<ref> ابن اعثم، الفتوح، ج2، ص346.</ref> و [[فرماندار کوفه]] در [[زمان]] [[حکومت معاویه]]<ref> دینوری، اخبار الطوال، ص218؛ طبری، تاریخ، ج5، ص235.</ref> و نیز [[یوسف بن عمر]] ثقفی [[حاکم یمن]] و سپس عراق در عهد هشام بن [[عبدالملک]] [[مروانی]]<ref> خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص240.</ref> از دیگر چهره‌های شهیر [[بنی ثقیف]] در قرون نخست [[اسلامی]] به شمار آمده‌اند.<ref> حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، مقاله ثقیف، سید علی خیرخواه‌علوی.</ref>
 
از چهره‌های [[شیعی]] و از [[اصحاب]] و روات امامی بسیار این [[قبیله]] هم می‌‌توان از بزرگانی چون [[ابراهیم بن محمد]] بن سعید از روات [[امام علی]]{{ع}} <ref>نجاشی، رجال، ص16-17.</ref> و صاحب تصنیفات بسیار از جمله: [[المغازی]]، السقیفه، النهروان و...، <ref> ابن شهر آشوب، معالم العلماء، ص39.</ref> [[سعید بن مسعود]] [[برادر]] [[ابوعبید بن مسعود ثقفی]] و عموی مختار و [[والی]] [[حضرت]] در [[مدائن]]،<ref> نجاشی، رجال، ص16-17. نیز ر. ک. شیخ طوسی، رجال، ص68.</ref> [[حکم بن صلت]]،<ref> شیخ طوسی، رجال، ص131.</ref> [[عمرو بن عبدالله]] بن [[یعلی]]<ref> نجاشی، رجال، ص286؛ شیخ طوسی، رجال، ص140.</ref> و [[عمرو بن سعید بن هلال ثقفی]] از [[اصحاب امام باقر]]{{ع}}، <ref> شیخ طوسی، رجال، ص140.</ref>[[محمد بن مسلم]] بن [[ریاح]]،<ref> شیخ طوسی، رجال، ص144؛ ابن داود حلی، رجال، ص184.</ref> [[اشعث بن سوار]]<ref> شیخ طوسی، رجال، ص166.</ref> و [[عیسی]] بن [[حمزه]] مدائنی ثقفی از [[اصحاب امام صادق]]{{ع}}، <ref> نجاشی، رجال، ص294.</ref> [[ابان]] بن [[عبدالملک]] ثقفی از [[مشایخ]] [[اصحاب]] [[شیعه]] و از [[راویان احادیث]] [[امام صادق]]{{ع}}، <ref> نجاشی، رجال، ص14.</ref> [[عمرو بن عثمان]] ثقفی خزاز از راویان احادیث و مؤلف کتبی همچون الجامع فی الحلال و الحرام و کتاب النوادر،<ref> نجاشی، رجال، ص287.</ref> ابوالفضل عباس بن [[عامر]] بن [[ریاح]] ثقفی قصبانی [[شیخ صدوق]] و [[کثیر الحدیث]]<ref> نجاشی، رجال، ص281.</ref> و... نام برد. ضمن این که از ذکر نام [[لیلی]] بنت ابی [[مرة]] بن [[عروة بن مسعود ثقفی]] [[مادر]] [[حضرت علی اکبر]]{{ع}} <ref> شیخ طوسی، رجال، ص102.</ref> نیز نباید [[غفلت]] کرد.
== اعلام و [[رجال]] ثقیف ==
[[قبیله ثقیف]] نیز چونان دیگر [[قبایل عرب]]، خاستگاه بسیاری از [[رجال]] [[سیاسی]] و [[علمی]] و مذهبی در [[جاهلیت]] و سده‌های مختلف [[اسلامی]] بوده است. از شمار [[اصحاب]] بسیاری که به این [[قبیله]] منتسب شده‌اند می‌‌توان از [[ابو حذیفه ثقفی]] از حاضران در [[بیعت رضوان]]،<ref> ابن اثیر، اسد الغابه، ج ۶، ص۷۲.</ref>[[ نُفَیع بن حارث بن کَلَده]]<ref> خلیفة بن خیاط، طبقات خلیفه، ص۱۰۵ و ۳۱۱؛ ابن قانع، معجم الصحابه، ج ۳، ص۱۴۲.</ref> معروف به [[ابوبَکْرَه ثقفی]]<ref> ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج ۶، ص۳۶۹.</ref> و از [[شاهدان]] واقعه معروف عمل منافی [[عفت]] [[مغیرة بن شعبه ثقفی]] و [[ام جمیل]]،<ref> ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج ۱۰، ص۴۱۸؛ ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج ۲، ص۳۹۸؛ قرطبی، تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص۱۷۸. بلاذری، انساب الاشراف، ج ۲، ص۱۳۶.</ref> [[سعید بن عبید ثقفی]] از شرکت کنندگان در [[غزوه طائف]] و از مجروحین این [[جنگ]]،<ref> ابن اثیر، اسد الغابه، ج ۲، ص۳۹۵.</ref> [[کنانة بن عبدیالیل بن عمرو بن عُمیر]]، از اشراف ثقیف،<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۵، ص۵۰۷.</ref> [[سفیان بن عبدالله بن ربیعه ثقفی]]، از اصحاب و صاحب سماع و [[روایت]] و از عمال [[عمر]] بر [[طائف]]،<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج ۲، ص۶۳۰.</ref> یاد کرد. ضمن این که از زنانی چون [[میمونه بنت کَردَم]]،<ref> ابن اثیر، اسد الغابه، ج ۷، ص۲۷۷.</ref> در زمره صحابیات [[پیامبر]]{{صل}} و از روات [[احادیث]] ایشان و از رقَیقَه ثقفیه،<ref> ابن اثیر، اسد الغابه ج ۷، ص۱۱۱.</ref> [[أمة الله بنت ابی بکره ثقفیه]]<ref> ابن اثیر، اسد الغابه ج ۷، ص۲۳.</ref> و [[حکیمه بنت غیلان]]<ref> ابن اثیر، اسد الغابه، ج ۷، ص۶۷.</ref> نیز، در زمره صحابیات [[رسول خدا]]{{صل}} یاد شده است. همچنین، [[ثقیف]]، زادگاه رجال علمی‌ای همچون [[حارث بن کلده]]، طبیب مشهور [[عرب]] و از حکماء مشهور طائف،<ref> زرکلی، الاعلام، ج ۲، ص۱۵۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۵، ص۵۰۷.</ref> [[ابوالعباس احمد بن عبیدالله بن محمد بن عمار]] کاتب، [[مورخ]] و ادیب شهیر [[شیعی]]،<ref> زرکلی، الاعلام، ج ۱، ص۱۶۶.</ref> [[ابوبکره بکار بن قتیبه]] [[قاضی]]، [[فقیه]]، [[محدث]] [[اهل سنت]] و قاضی [[مصر]] در [[عهد]] [[متوکل عباسی]]<ref> زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۶۰-۶۱.</ref> و... بوده <ref> فصلنامه تاریخ در آیینه پژوهش، تاریخ قبیله ثقیف(۲)، محمود حیدری آقایی.</ref>
 
و از [[شاعران]] بنام و شهیر آن هم، علاوه بر [[امیة بن ابی‌صلت]] که او را "اشعر" [[ثقیف]] خوانده‌اند،<ref> ابن سلام، طبقات فحول الشعراء، ج ۱، ص۲۵۹؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۴، ص۳۴۳.</ref> می‌‌توان به نام افرادی همچون [[عوف بن عامر بن حسان بن مالک]]، [[کاهن]] و شاعر [[دوره جاهلی]]،<ref> زرکلی، الاعلام، ج۵، ص۹۵ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۴۰۹، ابن سید الناس، عیون الأثر، ج ۲، ص۲۳.</ref> [[ابوالصلت بن ابی‌ربیعه]]، [[ابومحجن عمرو بن حبیب بن عمرو بن عمیر]]،<ref> ابن سلام، طبقات فحول الشعراء، ج ۱، ص۲۵۹.</ref> [[غیلان بن سلمه]]،<ref> ابن کلبی، جمهرة النسب، ص۳۸۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۴۶.</ref> [[کنانة بن عبدیالیل]]،<ref> مرزبانی، معجم الشعراء، ص۲۹۳؛ ابن سلام، طبقات فحول الشعراء، ج ۱، صص۲۶۰.</ref> [[طریح بن اسماعیل ثقفی]]<ref> ابن قتیبه، الشعر و الشعراء، ج۲، ص۶۶۸.</ref> و [[ابوطلیق عمرو بن محمد ثقفی]]<ref> مرزبانی، معجم الشعراء، ص۵۳.</ref> اشاره کرد.
 
از امراء و [[فرماندهان]] بزرگ و مشهور این [[قوم]] هم می‌‌توان به ذکر نام [[ابوعبید بن‌ مسعود ثقفی‌]] از [[فرماندهان سپاه]] [[اسلام]] در [[نبرد]] با ساسانیان و از کشته شدگان در جنگ‌ یوم‌الجِسر،<ref> بلاذری‌، فتوح البلدان، ص۳۵۱ـ۳۵۲؛ ابن‌خلدون‌، تاریخ، ج‌ ۲، ص‌ ۵۲۰ ـ۵۲۴؛ ثقفی‌، الغارات، ج‌ ۲، ص‌ ۵۱۷.</ref> [[عثمان‌ بن‌ ابی‌العاص‌ ثقفی]] حاکم‌ [[شهر]] [[طائف]] در [[جاهلیت]] و [[امیر]] عمان‌ و بحرین‌ در عهد [[اسلامی]] و یکی‌ از فاتحان‌ ارمینیه‌ و فارس‌ و بعضی‌ بلاد [[هند]] در عهد خلافت‌ [[عمر بن‌ خطاب]]،<ref> ابن‌حزم‌، جمهرة انساب العرب، ص‌ ۲۶۶؛ ابن‌خلدون‌، تاریخ، ج‌ ۲، ص‌ ۴۷۰، ۴۹۲ـ۴۹۳، ۵۴۷، ۵۵۳، ۵۶۵ ـ۵۶۶، ۵۷۷.</ref> [[سائب‌ بن‌ اَقْرَع‌ ثقفی‌]] از حاضران در جنگ‌ [[نهاوند]]<ref> ابونعیم‌، ذکر اخبار اصبهان، ج‌ ۱، ص‌ ۷۵، ۳۴۲.</ref> و از عمال [[عمر بن خطاب]] در [[امارت]] شهرهای [[مدائن]] و سپس [[اصفهان]]<ref> ابونعیم، ذکر اخبار اصبهان، ج۱، ص۷۵؛ طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۲۲۴.</ref> که این امارت تا [[سال ۳۵ هجری]] در ایام [[خلافت عثمان]] ادامه یافت.<ref> طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۴۴۶.</ref> [[محمد بن‌ قاسم‌ ثقفی‌]] فاتح‌ سند،<ref> زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۱۰۰.</ref> و [[حُرّ بن‌ عبدالرحمان‌ بن‌ عبداللّه‌ بن‌ عثمان‌ ثقفی‌]] از امیران‌ و فاتحان‌ معروف‌ اندلس‌ در پایان‌ قرن‌ اول‌، پرداخت.<ref> ابن‌حزم‌، جمهرة انساب العرب، ص‌ ۲۶۶ـ ۲۶۸؛ ابن‌خلدون‌، تاریخ، ج‌ ۲، ص‌ ۳۶۹؛ دانشنامه جهان اسلام، مقاله ثقیف، علی پورصفر قصابی نژاد، ج۱، ص۴۲۶۳.</ref> ضمن این که [[حجاج‌ بن‌ یوسف‌ ثقفی‌ ]] –امیر [[مکه]] و [[مدینه]]<ref> خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۱۶۷-۱۶۸؛ یعقوبی، البلدان، ص۲۶۱؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۷، ص۱۱۶-۱۱۸.</ref> و سپس [[عراق]]<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۱۵۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۰، ص۲۶۵.</ref> و [[خراسان]] و سیستان<ref> ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۵۹.</ref> در [[عهد]] [[حکومت]] [[عبدالملک بن مروان]]-، [[مغیرة بن شعبه]] عامل [[عمر]] در حکومت [[بصره]]<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۲۷؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۷۴.</ref> و [[کوفه]]<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۶۰۹.</ref> و [[بحرین]]<ref> ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۱۵۷-۱۵۸.</ref> و [[حکمران]] ارمنستان و [[آذربایجان]] در [[زمان عثمان]]<ref> ابن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۳۴۶.</ref> و [[فرماندار کوفه]] در [[زمان]] [[حکومت معاویه]]<ref> دینوری، اخبار الطوال، ص۲۱۸؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص۲۳۵.</ref> و نیز [[یوسف بن عمر ثقفی]] [[حاکم یمن]] و سپس عراق در عهد [[هشام بن عبدالملک مروانی]]<ref> خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۲۴۰.</ref> از دیگر چهره‌های شهیر [[بنی ثقیف]] در قرون نخست [[اسلامی]] به شمار آمده‌اند.<ref> حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، مقاله ثقیف، سید علی خیرخواه‌علوی.</ref>
 
از چهره‌های [[شیعی]] و از [[اصحاب]] و روات امامی بسیار این [[قبیله]] هم می‌‌توان از بزرگانی چون [[ابراهیم بن محمد بن سعید]] از روات [[امام علی]]{{ع}} <ref>نجاشی، رجال، ص۱۶-۱۷.</ref> و صاحب تصنیفات بسیار از جمله: [[المغازی]]، السقیفه، النهروان و...، <ref> ابن شهر آشوب، معالم العلماء، ص۳۹.</ref> [[سعید بن مسعود]] [[برادر]] [[ابوعبید بن مسعود ثقفی]] و عموی مختار و [[والی]] [[حضرت]] در [[مدائن]]،<ref> نجاشی، رجال، ص۱۶-۱۷. نیز ر. ک. شیخ طوسی، رجال، ص۶۸.</ref> [[حکم بن صلت]]،<ref> شیخ طوسی، رجال، ص۱۳۱.</ref> [[عمرو بن عبدالله بن یعلی]]<ref> نجاشی، رجال، ص۲۸۶؛ شیخ طوسی، رجال، ص۱۴۰.</ref> و [[عمرو بن سعید بن هلال ثقفی]] از [[اصحاب امام باقر]]{{ع}}، <ref> شیخ طوسی، رجال، ص۱۴۰.</ref>[[محمد بن مسلم بن ریاح]]،<ref> شیخ طوسی، رجال، ص۱۴۴؛ ابن داود حلی، رجال، ص۱۸۴.</ref> [[اشعث بن سوار]]<ref> شیخ طوسی، رجال، ص۱۶۶.</ref> و [[عیسی بن حمزه مدائنی ثقفی]] از [[اصحاب امام صادق]]{{ع}}، <ref> نجاشی، رجال، ص۲۹۴.</ref> [[ابان بن عبدالملک ثقفی]] از [[مشایخ]] [[اصحاب]] [[شیعه]] و از [[راویان احادیث]] [[امام صادق]]{{ع}}، <ref> نجاشی، رجال، ص۱۴.</ref> [[عمرو بن عثمان ثقفی]] خزاز از راویان احادیث و مؤلف کتبی همچون الجامع فی الحلال و الحرام و کتاب النوادر،<ref> نجاشی، رجال، ص۲۸۷.</ref> [[ابوالفضل عباس بن عامر بن ریاح ثقفی قصبانی]] [[شیخ صدوق]] و [[کثیر الحدیث]]<ref> نجاشی، رجال، ص۲۸۱.</ref> و... نام برد. ضمن این که از ذکر نام [[لیلی بنت ابی مرة بن عروة بن مسعود ثقفی]] [[مادر]] [[حضرت علی اکبر]]{{ع}} <ref> شیخ طوسی، رجال، ص۱۰۲.</ref> نیز نباید [[غفلت]] کرد.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش