سامری در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ضمیر' به 'ضمیر'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'ضمیر' به 'ضمیر') |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
== ساختن گوساله زرین == | == ساختن گوساله زرین == | ||
سامری با [[آگاهی]] از سابقه [[بنیاسرائیل]] در [[گرایش]] به خدای مادی در ماجرای برخورد با عمالقه {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بتهایی که داشتند رو آورده بودند، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref>.<ref>تاج التراجم، ج۳، ص۱۳۹۱؛ تفسیر ثعلبی، ج۶، ص۲۵۸؛ عرائس المجالس، ص۱۸۵.</ref> طلاهای همراه بنیاسرائیل را گردآوری کرد و تندیسی زرین از گوساله ساخت: {{متن قرآن|وَلَكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِنْ زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ}}<ref>«بلکه بارهایی (گران) از زیورهای قوم (فرعون) بر دوش ما نهاده شد (ه بود) که (در آتش) انداختیم آنگاه سامری (نیز) این چنین (طرح) افکند» سوره طه، آیه ۸۷.</ref> از تندیس یاد شده صدای گوساله به گوش میرسید. {{متن قرآن|فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ}}<ref>«آنگاه گوسالهای برای آنان برآورد، پیکری (بیروح) که بانگ گاو داشت و گفتند: این خدای شما و خدای موسی است که از یاد برده است» سوره طه، آیه ۸۸.</ref> کاربرد | سامری با [[آگاهی]] از سابقه [[بنیاسرائیل]] در [[گرایش]] به خدای مادی در ماجرای برخورد با عمالقه {{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ}}<ref>«و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بتهایی که داشتند رو آورده بودند، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref>.<ref>تاج التراجم، ج۳، ص۱۳۹۱؛ تفسیر ثعلبی، ج۶، ص۲۵۸؛ عرائس المجالس، ص۱۸۵.</ref> طلاهای همراه بنیاسرائیل را گردآوری کرد و تندیسی زرین از گوساله ساخت: {{متن قرآن|وَلَكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِنْ زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ}}<ref>«بلکه بارهایی (گران) از زیورهای قوم (فرعون) بر دوش ما نهاده شد (ه بود) که (در آتش) انداختیم آنگاه سامری (نیز) این چنین (طرح) افکند» سوره طه، آیه ۸۷.</ref> از تندیس یاد شده صدای گوساله به گوش میرسید. {{متن قرآن|فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ}}<ref>«آنگاه گوسالهای برای آنان برآورد، پیکری (بیروح) که بانگ گاو داشت و گفتند: این خدای شما و خدای موسی است که از یاد برده است» سوره طه، آیه ۸۸.</ref> کاربرد ضمیر جمع در {{متن قرآن|فَقَالُوا}} گویای وجود همکارانی برای سامری در ساختن گوساله است<ref>المیزان، ج۱۴، ص۱۹۲.</ref> [[حضرت موسی]] {{ع}} از سامری پرسید چه چیز تو را به این فتنه وادار کرد {{متن قرآن|قَالَ فَمَا خَطْبُكَ يَا سَامِرِيُّ}}<ref>«(موسی) گفت: ای سامری! تو چه کردهای؟» سوره طه، آیه ۹۵.</ref> پاسخ سامری نشان میدهد که [[پرسش]] آن [[حضرت]] درباره [[انگیزه]] سامری از ساخت تندیس و [[دعوت]] [[مردم]] به [[پرستش]] آن و چگونگی [[قدرت]] وی بر صدادار ساختن [[مجسمه]] است. سامری [[وسوسه]] [[نفسانی]] خود را در این کار دخیل خواند و اینکه وی چیزی را دریافته است که دیگران آن را درنیافتهاند و در توضیح آن ادامه داد که مشتی از آنچه را که [[رسول]] برجای نهاده بود برگرفته و در جواهرات ذوب شده افکنده و آن را به شکل گوساله در آورده است: {{متن قرآن|قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي}}<ref>«(سامری) گفت: من چیزی دیدم که دیگران آن را ندیدند؛ مشتی از جای پای آن فرستاده برداشتم و آن را (در کار تندیس در آتش) افکندم و بدینگونه، نفس من (کارم را) در نظرم آراست» سوره طه، آیه ۹۶.</ref> {{متن قرآن|أَثَرِ الرَّسُولِ}} به [[خاک]] جای پای مرکب [[جبرئیل]] معنا شده است که سامری آن را درون زیورآلات ریخت و بر اثر آن تندیس گوساله به صدا درآمد.<ref>جامع البیان، ج۱۶، ص۲۴۹-۲۵۰؛ تفسیر قرطبی، ج۱۱، ص۲۳۵؛ نیز نک: الدر المنثور، ج۴، ص۳۰۶-۳۰۷.</ref> برخی [[مفسران]] معتزلی در پی ارائه [[تفسیری]] دیگر از [[آیه]]، {{متن قرآن|الرَّسُولِ}} و {{متن قرآن|أَثَرِ الرَّسُولِ}} را به "[[موسی]]" و "[[سنت]] و رسم" وی [[تفسیر]] کرده و در احتمالی گفتهاند: [[سامری]] [[گمان]] کرد [[دین]] و سنت موسی {{ع}} [[حق]] نیست، از این رو، بخشی از آن را برگرفته و کنار نهاد. | ||
برخی مفسران [[اشعری]] نیز احتمال اخیر را پذیرفته و دیدگاه مشهور را [[نقد]] کردهاند.<ref>البحر المحیط، ج۷، ص۳۷۶-۳۷۷؛ نیز نک: التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۱۱۱؛ غرائب القرآن، ج۴، ص۵۶۹.</ref> بسیاری از مفسران، هماهنگ با ظاهر آیه {{متن قرآن|قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي}}<ref>«(سامری) گفت: من چیزی دیدم که دیگران آن را ندیدند؛ مشتی از جای پای آن فرستاده برداشتم و آن را (در کار تندیس در آتش) افکندم و بدینگونه، نفس من (کارم را) در نظرم آراست» سوره طه، آیه ۹۶.</ref> برگرفتن از [[خاک]] و ریختن آن در گوساله را [[فکر]] خود سامری <ref>جامع البیان، ج۱۶، ص۲۵۵-۲۵۶؛ التبیان، ج۴، ص۵۴۵؛ تفسیر بغوی، ج۳، ص۲۲۹.</ref> و برخی آن را با [[القای شیطان]] دانستهاند.<ref> الفتوحات المکیه، ص۴۲۷؛ تفسیر لاهیجی، ج۳، ص۸۲.</ref> در برخی [[روایات]]، [[دستور]] به جمعآوری زیورآلات و ساختن گوساله به [[ابلیس]] نسبت داده شده است. بر این پایه، نقش سامری آن بود که خاک جای پای مرکب [[جبرئیل]] را در [[اختیار]] ابلیس قرار داد و همین سبب حرکت و به صدا در آمدن گوساله شد.<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۶۳؛ تفسیر لاهیجی، ج۳، ص۸۳.</ref> با وجود این، مفسران در شرح جزئیات ساختن گوساله به دست سامری متفاوت سخن گفتهاند.<ref>برای نمونه نک: تفسیر سمرقندی، ج۲، ص۴۱۰؛ التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۱۱۰-۱۱۱؛ تفسیر ثعلبی، ج۶، ص۲۵۷.</ref> ([[گوساله سامری]]) چگونگی [[شناخت]] جبرئیل و پیبردن به اثر پای مرکب وی و نیز برداشتن از خاک و [[زمان]] آن موضوع دیگری است که در [[منابع تفسیری]] آمده است. بر پایه برخی روایات، سامری در ماجرای عبور [[بنیاسرائیل]] از [[رود نیل]] با شناختن جبرئیل و پیبردن به اثر پای مرکب وی، مقداری از خاک زیر پای آن را برداشت.<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۶۲؛ التبیان، ج۴، ص۵۴۵؛ مجمع البیان، ج۴، ص۷۳۸.</ref> | برخی مفسران [[اشعری]] نیز احتمال اخیر را پذیرفته و دیدگاه مشهور را [[نقد]] کردهاند.<ref>البحر المحیط، ج۷، ص۳۷۶-۳۷۷؛ نیز نک: التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۱۱۱؛ غرائب القرآن، ج۴، ص۵۶۹.</ref> بسیاری از مفسران، هماهنگ با ظاهر آیه {{متن قرآن|قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي}}<ref>«(سامری) گفت: من چیزی دیدم که دیگران آن را ندیدند؛ مشتی از جای پای آن فرستاده برداشتم و آن را (در کار تندیس در آتش) افکندم و بدینگونه، نفس من (کارم را) در نظرم آراست» سوره طه، آیه ۹۶.</ref> برگرفتن از [[خاک]] و ریختن آن در گوساله را [[فکر]] خود سامری <ref>جامع البیان، ج۱۶، ص۲۵۵-۲۵۶؛ التبیان، ج۴، ص۵۴۵؛ تفسیر بغوی، ج۳، ص۲۲۹.</ref> و برخی آن را با [[القای شیطان]] دانستهاند.<ref> الفتوحات المکیه، ص۴۲۷؛ تفسیر لاهیجی، ج۳، ص۸۲.</ref> در برخی [[روایات]]، [[دستور]] به جمعآوری زیورآلات و ساختن گوساله به [[ابلیس]] نسبت داده شده است. بر این پایه، نقش سامری آن بود که خاک جای پای مرکب [[جبرئیل]] را در [[اختیار]] ابلیس قرار داد و همین سبب حرکت و به صدا در آمدن گوساله شد.<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۶۳؛ تفسیر لاهیجی، ج۳، ص۸۳.</ref> با وجود این، مفسران در شرح جزئیات ساختن گوساله به دست سامری متفاوت سخن گفتهاند.<ref>برای نمونه نک: تفسیر سمرقندی، ج۲، ص۴۱۰؛ التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۱۱۰-۱۱۱؛ تفسیر ثعلبی، ج۶، ص۲۵۷.</ref> ([[گوساله سامری]]) چگونگی [[شناخت]] جبرئیل و پیبردن به اثر پای مرکب وی و نیز برداشتن از خاک و [[زمان]] آن موضوع دیگری است که در [[منابع تفسیری]] آمده است. بر پایه برخی روایات، سامری در ماجرای عبور [[بنیاسرائیل]] از [[رود نیل]] با شناختن جبرئیل و پیبردن به اثر پای مرکب وی، مقداری از خاک زیر پای آن را برداشت.<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۶۲؛ التبیان، ج۴، ص۵۴۵؛ مجمع البیان، ج۴، ص۷۳۸.</ref> |