مرجعیت علمی امام صادق: تفاوت میان نسخهها
←روشهای برخورد امام{{ع}} در برابر اهل سنت
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
بر این اساس، امام{{ع}} [[فقه شیعه]] را بر پایه قرآن و نیز بر اساس سنت بیان شده از طریق [[معصومان]]{{عم}} پایهگذاری کرد و از [[عقلگرایی]] افراطی [[پرهیز]] داد و قیاس را عامل نابودی [[دین]] دانست. [[شیطان]] را نخستین کسی دانست که با بهرهگیری از قیاس، [[آفرینش]] خود را با [[آدم]]{{ع}} مقایسه و در نتیجه با [[خداوند]] مخالفت کرد<ref>برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۰۹ - ۲۱۵؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۶ - ۵۸.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۲۹۷.</ref> | بر این اساس، امام{{ع}} [[فقه شیعه]] را بر پایه قرآن و نیز بر اساس سنت بیان شده از طریق [[معصومان]]{{عم}} پایهگذاری کرد و از [[عقلگرایی]] افراطی [[پرهیز]] داد و قیاس را عامل نابودی [[دین]] دانست. [[شیطان]] را نخستین کسی دانست که با بهرهگیری از قیاس، [[آفرینش]] خود را با [[آدم]]{{ع}} مقایسه و در نتیجه با [[خداوند]] مخالفت کرد<ref>برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۰۹ - ۲۱۵؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۶ - ۵۸.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۲۹۷.</ref> | ||
==روشهای | ==روشهای برخورد امام{{ع}} در برابر [[اهل سنت]]== | ||
#[[نفی]] مبانی؛ امام{{ع}} مواضع [[فکری]] خود را آشکارا، محترمانه و با استدلال بیان میکرد. حضرت قیاس را به عنوان منبع [[استنباط]] [[حکم شرعی]] [[باطل]] دانست<ref>وکیع، اخبار القضاة، ج۳، ص۷۷.</ref> و به جای استناد به [[احادیث]] [[صحابه]] به [[روایات اهل بیت]]{{عم}} استناد کرد، راه استفاده صحیح از سنت را نهادینه نمود و این سبب پیدایش فقه شیعه و تمایز آن از فقه [[مدنی]] و عراقی شد که به فقه [[جعفری]] [[شهرت]] یافت. | #[[نفی]] مبانی؛ امام{{ع}} مواضع [[فکری]] خود را آشکارا، محترمانه و با استدلال بیان میکرد. حضرت قیاس را به عنوان منبع [[استنباط]] [[حکم شرعی]] [[باطل]] دانست<ref>وکیع، اخبار القضاة، ج۳، ص۷۷.</ref> و به جای استناد به [[احادیث]] [[صحابه]] به [[روایات اهل بیت]]{{عم}} استناد کرد، راه استفاده صحیح از سنت را نهادینه نمود و این سبب پیدایش فقه شیعه و تمایز آن از فقه [[مدنی]] و عراقی شد که به فقه [[جعفری]] [[شهرت]] یافت. | ||
#[[تدریس]] و شاگردپروری؛ امام{{ع}} مهمترین [[وظیفه]] خود را تبیین آشکار اندیشههای [[کلامی]] و [[فقهی]] قرار داد که به [[تربیت]] شاگردانی برجسته انجامید. [[امام]]{{ع}} در عرصه [[فقه]] اصحابی مانند زُراره، [[محمد بن مسلم]]، [[جمیل بن دراج]]، [[حمران بن اعین]]، [[ابوبصیر]]، [[عبدالله بن سنان]] و [[ابان بن تغلب]] و در حوزه [[کلام]] [[هشام بن حکم]]، [[هشام بن سالم]] و [[مؤمن طاق]] را [[تربیت]] کرد. [[ابان بن تغلب]] با نقل سی هزار [[حدیث]] از [[امام صادق]]{{ع}}، نقش [[علمی]] امام{{ع}} را در [[جامعه]] برجسته کرد و امام{{ع}} نیز دستور داد تا [[احادیث]] او را به مثابه [[روایات]] خود امام{{ع}} [[روایت]] کنند<ref>نجاشی، رجال، ص۱۲ – ۱۳.</ref>. محمد بن مسلم شانزده هزار حدیث از امام پرسید<ref>مفید، الاختصاص (منسوب)، ص۲۰۱؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۳۸۶.</ref> و امام صادق{{ع}} [[زراره]] را از [[حافظان]] نشانههای [[نبوت]] و احادیث [[امام باقر]]{{ع}} شمرد و [[اجازه]] نداد احادیث وی با تردید و [[نفی]] روبهرو شود<ref>مفید، الاختصاص (منسوب)، ص۶۶؛ ر.ک: طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۳۴۵-۳۴۶.</ref>. امام{{ع}}، زراره، ابوبصیر مُرادی، محمد بن مسلم و [[برید بن معاویه]] را حاملان حدیث، احیاگران نام [[اهل بیت]]{{عم}}، [[ستارگان]] [[شیعه]] و نفیکننده [[بدعتها]]، جعلها و [[تأویلگرایی]] [[غالیان]] خواند. آوازه علمی امام{{ع}}، سبب جذب [[دانشوران]] زیادی شد، حتی [[مخالفان]] [[فکری]] از جاهای دور و نزدیک به [[حضرت]] پیوستند. حضرت بیشترین [[شاگردان]] را به خود اختصاص داد، به گونهای که تعداد [[راویان]] آن حضرت را با گرایشهای مختلف فکری تا چهار هزار [[راوی]] گفتهاند<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۷۹.</ref>. شخصیتهای برجستهای از [[اهل سنت]] مانند ابن جُرَیج، سفیان ثوری، [[مالک بن انس]] نیز در میان این راویان بودند<ref>مزی، تهذیب الکمال، ج۵، ص۷۵-۷۶؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۲۵۶.</ref>. | #[[تدریس]] و شاگردپروری؛ امام{{ع}} مهمترین [[وظیفه]] خود را تبیین آشکار اندیشههای [[کلامی]] و [[فقهی]] قرار داد که به [[تربیت]] شاگردانی برجسته انجامید. [[امام]]{{ع}} در عرصه [[فقه]] اصحابی مانند زُراره، [[محمد بن مسلم]]، [[جمیل بن دراج]]، [[حمران بن اعین]]، [[ابوبصیر]]، [[عبدالله بن سنان]] و [[ابان بن تغلب]] و در حوزه [[کلام]] [[هشام بن حکم]]، [[هشام بن سالم]] و [[مؤمن طاق]] را [[تربیت]] کرد. [[ابان بن تغلب]] با نقل سی هزار [[حدیث]] از [[امام صادق]]{{ع}}، نقش [[علمی]] امام{{ع}} را در [[جامعه]] برجسته کرد و امام{{ع}} نیز دستور داد تا [[احادیث]] او را به مثابه [[روایات]] خود امام{{ع}} [[روایت]] کنند<ref>نجاشی، رجال، ص۱۲ – ۱۳.</ref>. محمد بن مسلم شانزده هزار حدیث از امام پرسید<ref>مفید، الاختصاص (منسوب)، ص۲۰۱؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۳۸۶.</ref> و امام صادق{{ع}} [[زراره]] را از [[حافظان]] نشانههای [[نبوت]] و احادیث [[امام باقر]]{{ع}} شمرد و [[اجازه]] نداد احادیث وی با تردید و [[نفی]] روبهرو شود<ref>مفید، الاختصاص (منسوب)، ص۶۶؛ ر.ک: طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۳۴۵-۳۴۶.</ref>. امام{{ع}}، زراره، ابوبصیر مُرادی، محمد بن مسلم و [[برید بن معاویه]] را حاملان حدیث، احیاگران نام [[اهل بیت]]{{عم}}، [[ستارگان]] [[شیعه]] و نفیکننده [[بدعتها]]، جعلها و [[تأویلگرایی]] [[غالیان]] خواند. آوازه علمی امام{{ع}}، سبب جذب [[دانشوران]] زیادی شد، حتی [[مخالفان]] [[فکری]] از جاهای دور و نزدیک به [[حضرت]] پیوستند. حضرت بیشترین [[شاگردان]] را به خود اختصاص داد، به گونهای که تعداد [[راویان]] آن حضرت را با گرایشهای مختلف فکری تا چهار هزار [[راوی]] گفتهاند<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۷۹.</ref>. شخصیتهای برجستهای از [[اهل سنت]] مانند ابن جُرَیج، سفیان ثوری، [[مالک بن انس]] نیز در میان این راویان بودند<ref>مزی، تهذیب الکمال، ج۵، ص۷۵-۷۶؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۲۵۶.</ref>. |