پرش به محتوا

ابوذر غفاری در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰۰: خط ۳۰۰:
ابوذر از جمله [[راویان]] [[پیامبر]] {{صل}} است و افرادی چون [[عمر]]، [[عبدالله بن عمر]] و [[ابن عباس]] <ref>عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۵، ص۳۵۷؛ عسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۷، ص۱۰۸.</ref> از او [[روایت]] [[نقل]] کرده‌اند از جمله: در روایتی از ابوذر نقل شده است: «رسول خدا {{صل}} مرا به هفت چیز سفارش فرمودند: [[مساکین]] را [[دوست]] بدارم و به آنان نزدیک شوم؛ در امور [[دنیایی]] به کسانی بنگرم که از من فروترند؛ از کسی چیزی نخواهم؛ پیوند [[خویشاوندی]] را رعایت کنم؛ همواره [[حق]] را بگویم، هر چند تلخ باشد؛ در [[راه خدا]] از [[سرزنش]] سرزنش کننده‌ای نترسم و فرمودند: {{متن حدیث|لَاحَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ‌}} را فراوان بگویم»<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۱۷۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[ابوذر غفاری ۱ (مقاله)|ابوذر غفاری]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۷۷ ـ ۷۸.</ref>
ابوذر از جمله [[راویان]] [[پیامبر]] {{صل}} است و افرادی چون [[عمر]]، [[عبدالله بن عمر]] و [[ابن عباس]] <ref>عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۵، ص۳۵۷؛ عسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۷، ص۱۰۸.</ref> از او [[روایت]] [[نقل]] کرده‌اند از جمله: در روایتی از ابوذر نقل شده است: «رسول خدا {{صل}} مرا به هفت چیز سفارش فرمودند: [[مساکین]] را [[دوست]] بدارم و به آنان نزدیک شوم؛ در امور [[دنیایی]] به کسانی بنگرم که از من فروترند؛ از کسی چیزی نخواهم؛ پیوند [[خویشاوندی]] را رعایت کنم؛ همواره [[حق]] را بگویم، هر چند تلخ باشد؛ در [[راه خدا]] از [[سرزنش]] سرزنش کننده‌ای نترسم و فرمودند: {{متن حدیث|لَاحَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ‌}} را فراوان بگویم»<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۱۷۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[ابوذر غفاری ۱ (مقاله)|ابوذر غفاری]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۷۷ ـ ۷۸.</ref>


== [[نصایح]] ابوذر به [[مردم]] ==
=== [[نصایح]] ابوذر به [[مردم]] ===
در یکی از سفرهای [[حج]]، ابوذر در کنار [[کعبه]] ایستاد و وقتی به مردم گفت که من [[جندب]] بن جناده‌ام، مردم دور او جمع شدند؛ ابوذر به مردم گفت: “هر کسی که به [[سفر]] می‌رود برای سفر خود زاد و [[توشه]] برمی‌دارد تا سفر خوبی داشته باشد، شما نیز سفری در پیش دارید که سفر قیامت است آیا نمی‌خواهید برای این سفر زاد و توشه‌ای بردارید؟ ” از آن جمع مردی بلند شد و گفت: “ابوذر! ما را در این باره [[راهنمایی]] کن”.
در یکی از سفرهای [[حج]]، ابوذر در کنار [[کعبه]] ایستاد و وقتی به مردم گفت که من [[جندب]] بن جناده‌ام، مردم دور او جمع شدند؛ ابوذر به مردم گفت: “هر کسی که به [[سفر]] می‌رود برای سفر خود زاد و [[توشه]] برمی‌دارد تا سفر خوبی داشته باشد، شما نیز سفری در پیش دارید که سفر قیامت است آیا نمی‌خواهید برای این سفر زاد و توشه‌ای بردارید؟ ” از آن جمع مردی بلند شد و گفت: “ابوذر! ما را در این باره [[راهنمایی]] کن”.


۱۱۵٬۹۶۳

ویرایش