پرش به محتوا

اولوالعزم در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۴۷: خط ۴۷:
مرحوم [[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] این قول را از [[ابن عباس]] نقل کرده، و در [[روح المعانی]] نیز این تفسیر از آن دو [[امام]] [[بزرگوار]] و همچنین از ابن عباس نقل شده است، ضمناً از [[مفسر]] معروف [[سیوطی]] نقل می‌کند که این از صحیح‌ترین اقوال است؛ همچنین از بعضی بزرگان نقل می‌کند که نام [[مقدس]] این پنج [[پیامبر]] را در ضمن یک [[شعر]] آورده:
مرحوم [[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] این قول را از [[ابن عباس]] نقل کرده، و در [[روح المعانی]] نیز این تفسیر از آن دو [[امام]] [[بزرگوار]] و همچنین از ابن عباس نقل شده است، ضمناً از [[مفسر]] معروف [[سیوطی]] نقل می‌کند که این از صحیح‌ترین اقوال است؛ همچنین از بعضی بزرگان نقل می‌کند که نام [[مقدس]] این پنج [[پیامبر]] را در ضمن یک [[شعر]] آورده:
[[اولوالعزم]] نوح و [[الخلیل]] الممجد و [[موسی]] وعیسی و الحبیب محمد{{صل}}<ref>روح المعانی، ج۲۶، ص۳۲.</ref><ref>پیام قرآن، ج۷، ص۳۶۱.</ref><ref>[[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن]]، ص ۱۹۸.</ref>
[[اولوالعزم]] نوح و [[الخلیل]] الممجد و [[موسی]] وعیسی و الحبیب محمد{{صل}}<ref>روح المعانی، ج۲۶، ص۳۲.</ref><ref>پیام قرآن، ج۷، ص۳۶۱.</ref><ref>[[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن]]، ص ۱۹۸.</ref>
==[[رسالت]] مشترک [[پیامبران اولوالعزم]]==
===تفاوت در [[احکام شریعت]]===
با دقت در محتوای [[ادیان آسمانی]] روشن می‌شود که همه آنها [[دعوت به توحید]] را پایه اصلی [[دین]] و [[شریعت]] خود قرار داده‌اند، ولی مسلّماً [[درک]] [[اقوام]] اولیه از این مسئله، با درک کسانی که هزاران سال بعد از آن روی کار آمده‌اند یکسان نبوده و نیست. به تعبیر دیگر ریزه کاری‌های مربوط به [[توحید ذات]] و [[افعال]]، [[توحید]] [[عبادت]]، [[خالقیت]] و [[حاکمیت]]، چیزی نبود که با سطح [[فکر]] اقوام نخستین هماهنگ باشد؛ آنها از مسئله توحید به مفاهیمی روشن و اجمالی [[قناعت]] می‌کردند و هرگز وارد جزئیات پیچیده آن نمی‌شدند.
در مسائل دیگر مربوط به [[معاد]] و [[مقامات انبیا]] و اوصاف آنها و همچنین دقایق مربوط به [[عبادات]] نیز مسئله همین گونه بود؛ هرقدر [[آگاهی]] اقوام [[جهان]] نسبت به این مسائل بیشتر می‌شد و استعدادها نسلی بعد از نسلی پرورش می‌یافت، دقایق تازه ای به آنها [[تعلیم]] داده می‌شد. به علاوه [[پیشرفت]] [[تمدن]]، روزبه [[روز]] [[زندگی]] [[انسان‌ها]] را پیچیده‌تر می‌ساخت و این پیچیدگی [[قوانین]] تازه ای را برای [[حل مشکلات]] ناشی از آن [[طلب]] می‌کرد؛ از این رو [[انبیا]] یکی پس از دیگری برای [[نجات]] و حل مشکلات انسان‌ها پا به میدان می‌گذاشتند.
[[سیر]] [[تحول]] و ارسال [[ادیان]] پنجگانه ای که [[خداوند]] برای جهان [[بشریت]] فرستاده نیز بی‌شباهت به این موضوعات نیست؛ نوح{{ع}} [[مسئول]] [[تعلیم و تربیت]] انسان‌ها در نخستین مقطع بود؛ ابراهیم{{ع}} در مقطع دیگر و همچنین [[موسی]]{{ع}} و [[عیسی]]{{ع}} هر کدام [[معلم]] و استاد یکی از این مقاطع و دوران‌های زیست بشری بوده‌اند تا نوبت به آخرین مقطع رسید و [[خاتم انبیا]] محمد{{صل}} [[مأمور]] تعلیم این مقطع شد<ref>پیام قرآن، ج۷، ص۳۷۲.</ref>.<ref>[[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن]]، ص ۲۰۱.</ref>
===[[دعوت]] به [[توحید در عبادت]]===
در [[سوره اعراف]]، سخن از نخستین [[پیامبر اولوالعزم]]، شیخ الانبیا نوح [[پیامبر]]{{ع}} است که از آغاز دعوتش پیامی جز مسئله توحید در عبادت و به دور افکندن [[بت‌ها]] نداشت، می‌فرماید: {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ}}<ref>«همانا نوح را به سوی قومش فرستادیم؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، من از عذاب روزی سترگ بر شما می‌هراسم» سوره اعراف، آیه ۵۹.</ref>.
از این جمله به خوبی استفاده می‌شود که [[بت پرستی]] بدترین خار راه [[سعادت انسان‌ها]] بوده و هست و [[پیامبران]]، این باغبان‌های [[توحید]]، برای [[تربیت]] انواع گل‌های [[فضیلت]] در [[سرزمین]] [[روح آدمی]]، پیش از هر کاری دامن [[همت]] به کمر می‌زدند تا با داس توحید این خارهای [[مزاحم]] را ریشه کن کنند. به ویژه در [[زمان]] نوح{{ع}}، چنان که از [[آیه]] ۲۳ [[سوره نوح]] استفاده می‌شود، بت‌های متعدد و رنگارنگی به نام «[[ود]]» و «[[سواع]]» و «[[یغوث]]» و «[[یعوق]]» و «[[نسر]]» - که به ترتیب به شکل‌های مرد، [[زن]]، شیر، اسب و باز بودند - در محیط آنها [[خودنمایی]] می‌کرد؛ و با تمام وجود آنها را [[پرستش]] می‌کردند. چون نوح{{ع}} آنها را در کار خود [[مصر]] و لجوج دید، آنها را به [[عذاب الهی]] [[تهدید]] کرد، چنان که در پایان همین آیه می‌خوانیم: {{متن قرآن|إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref>«همانا نوح را به سوی قومش فرستادیم؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، من از عذاب روزی سترگ بر شما می‌هراسم» سوره اعراف، آیه ۵۹.</ref>. [ظاهراً منظور از آن [[روز]] بزرگ، همان روز توفان کوبنده و فراگیر بود که در میان مجازات‌های [[اقوام]] پیشین هیچ مجازاتی به این گستردگی وجود نداشت. این احتمال نیز داده شده که ([[یوم]] [[عظیم]]) اشاره به [[روز قیامت]] است].
در [[تفسیر المیزان]] آمده است که این آیه در عبارتی کوتاه دو اصل توحید و [[معاد]] را از [[اصول دین]] جمع کرده است و اصل سوم ([[نبوت]]) نیز در آیه {{متن قرآن|يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلَالَةٌ}}<ref>«گفت: ای قوم من! در من هیچ گمراهی نیست بلکه من فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیانم» سوره اعراف، آیه ۶۱.</ref> ذکر شده است<ref>تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۸۰.</ref>.
بدین ترتیب آیینی را که نوح{{ع}} پایه‌گذاری کرد؛ در [[دعوت]] ابراهیم{{ع}}، [[موسی]]{{ع}} و [[عیسی]]{{ع}} با قوت و تأکید هرچه تمام‌تر تداوم یافت. در [[سوره حجر]] نیز روی سخن را به [[پیامبر اسلام]]{{صل}} کرده و به او دستور می‌دهد که در مسئله [[پرستش]] [[خداوند]] یگانه و [[پرهیز]] از هرگونه [[شرک]] و [[عبادت بت‌ها]]، [[ثابت قدم]] و مداوم باشد، می‌فرماید: {{متن قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ}}<ref>«و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ تو فرا رسد» سوره حجر، آیه ۹۹.</ref>.<ref>[[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن]]، ص ۲۰۲.</ref>
===[[امامت]] و [[رهبری]] [[امت]]===
[[خدای متعال]] در [[آیه]] ۷۳ [[سوره]] [[انبیا]] به [[مقام امامت]] و رهبری [[پیامبران]] بزرگ و بخشی از صفات برجسته و برنامه‌های مهم و پرارزش آنها به طور جمعی اشاره می‌کند. نخست می‌فرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>؛ یعنی افزون بر [[مقام]] «[[نبوت]] و [[رسالت]]» مقام «امامت» را نیز به آنها دادیم. امامت، آخرین مرحله [[سیر]] تکاملی [[انسانی]] است که به معنای رهبری همه جانبه مادی و [[معنوی]]، ظاهری و [[باطنی]]، جسمی و [[روحی]] [[مردم]] است. فرق نبوت و رسالت، با امامت این است که: پیامبران در [[مقام نبوت]] و رسالت تنها [[فرمان]] [[حق]] را دریافت می‌کنند، از آن خبر می‌دهند و به مردم [[ابلاغ]] می‌کنند؛ ابلاغی توأم با [[بشارت]] و [[انذار]]. اما در مرحله «امامت» این [[برنامه‌های الهی]] را به مرحله [[اجرا]] در می‌آورند؛ خواه از طریق [[تشکیل حکومت]] [[عدل]] بوده باشد یا بدون آن. در این مرحله آنها مربی، [[مجری احکام]] و برنامه‌ها، پرورش دهنده [[انسان‌ها]]، و به وجود آورنده محیطی [[پاک]] و [[منزه]] و انسانی هستند. در [[حقیقت]]، مقام امامت مقام تحقق بخشیدن به تمام برنامه‌های الهی است؛ به تعبیر دیگر رسیدن به مطلوب و [[هدایت تشریعی]] و [[تکوینی]] است. [[امام]] از این منظر درست به [[خورشید]] می‌ماند که با اشعه خود موجودات زنده را پرورش می‌دهد<ref>برای مطالعه بیشتر ر.ک: تفسیر نمونه، ج۱، ذیل آیه ۱۲۴ سوره بقره.</ref>.<ref>[[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن]]، ص ۲۰۳.</ref>
===[[هدایت امت]]===
در مرحله بعد، فعلیت و ثمره این [[مقام]] را بازگو می‌کند: {{متن قرآن|يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>. نه تنها [[هدایت]]، به معنای [[راهنمایی]] و [[ارائه طریق]]، که آن در [[نبوت]] و [[رسالت]] وجود دارد، که به معنای [[دستگیری]] کردن و رساندن به سر [[منزل]] مقصود (البته برای آنها که [[آمادگی]] و [[شایستگی]] دارند).<ref>[[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن]]، ص ۲۰۴.</ref>
===[[اجرای احکام]] و [[حدود الهی]]===
سومین و چهارمین و پنجمین [[موهبت]] و ویژگی آنها این بود که: {{متن قرآن|وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>.
این [[وحی]]، می‌تواند [[وحی تشریعی]] بوده باشد؛ یعنی ما انواع کارهای خیر و ادای [[نماز]] و اعطای [[زکات]] را در برنامه‌های [[دینی]] آنها گنجانیدیم و نیز می‌تواند وحی [[تکوینی]] باشد؛ یعنی به آنها [[توفیق]]، توان و [[جاذبه معنوی]] برای انجام این امور بخشیدیم. البته هیچ یک از این امور، جنبه اجباری و [[اضطراری]] ندارند، بلکه تنها آمادگی‌ها و زمینه‌ها است که بدون [[اراده]] و خواست خود آنها، هرگز به نتیجه نمی‌رسد. ذکر «اقامه [[صلات]] و ادای زکات» پس از «فعل [[خیرات]]»، به دلیل اهمیت این دو برنامه است که نخست به طور عام در جمله {{متن قرآن|وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> و بعد به طور خاص بیان شده است. در آخرین قسمت به [[مقام]] «[[عبودیت]]» آنها اشاره کرده، می‌گوید: {{متن قرآن|وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>.
ضمناً تعبیر به «کانوا» که دلالت بر سابقه مستمر در این برنامه دارد، شاید اشاره به این باشد که آنها حتی پیش از رسیدن به [[مقام نبوت]] و [[امامت]]، مردانی [[صالح]]، [[موحد]] و [[شایسته]] بوده‌اند و در پرتو همین برنامه‌ها، [[خداوند]] مواهب تازه ای به آنها بخشیده است.
باید یادآوری کرد که جمله «یهدون بأمرنا» در [[حقیقت]] وسیله [[شناخت امامان]] و [[پیشوایان حق]]، در برابر [[رهبران]] و [[پیشوایان]] [[باطل]] است که معیار کار آنها بر هوس‌های [[شیطانی]] است.<ref>[[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن]]، ص ۲۰۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۶۹۳

ویرایش