پرش به محتوا

برهان نظم در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = برهان نظم | عنوان مدخل = برهان نظم | مداخل مرتبط = برهان نظم در کلام اسلامی - برهان نظم در معارف و سیره علوی - برهان نظم در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== بدون شک، برهان نظم از متداول‌ترین...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۹: خط ۲۹:
از بیانات امیرالمؤمنین علی{{ع}} در باب [[برهان نظم]] برمی‌آید که نظم معنای روشنی دارد و در مقابل [[هرج و مرج]] قرار میگیرد، و می‌توان آن را چنین نیز تعریف کرد: پدیده [[منظم]]، مجموعه‌ای است که اجزای آن به نحوی در کنار هم و در ارتباط با یکدیگر قرار گرفته باشند که در مجموع [[هدف]] مشخصی را تعقیب کند. یا اینکه نظم، گردآمدن اجزای متفاوت با کیفیت و کمیت ویژه‌ای در یک مجموعه است؛ به طوری که [[همکاری]] و [[هماهنگی]] آنها، هدف معینی را تأمین کند.
از بیانات امیرالمؤمنین علی{{ع}} در باب [[برهان نظم]] برمی‌آید که نظم معنای روشنی دارد و در مقابل [[هرج و مرج]] قرار میگیرد، و می‌توان آن را چنین نیز تعریف کرد: پدیده [[منظم]]، مجموعه‌ای است که اجزای آن به نحوی در کنار هم و در ارتباط با یکدیگر قرار گرفته باشند که در مجموع [[هدف]] مشخصی را تعقیب کند. یا اینکه نظم، گردآمدن اجزای متفاوت با کیفیت و کمیت ویژه‌ای در یک مجموعه است؛ به طوری که [[همکاری]] و [[هماهنگی]] آنها، هدف معینی را تأمین کند.
برای توضیح نظم، می‌توان تعریف مصداقی نیز کرد؛ یعنی اگر مصادیق نظم را برشماریم، معنای نظم آشکارتر می‌شود.<ref>[[محمد محمدرضایی|محمدرضایی، محمد]]، [[برهان‌های اثبات وجود خدا (مقاله)| مقاله «برهان‌های اثبات وجود خدا»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]] ص ۲۴.</ref>.
برای توضیح نظم، می‌توان تعریف مصداقی نیز کرد؛ یعنی اگر مصادیق نظم را برشماریم، معنای نظم آشکارتر می‌شود.<ref>[[محمد محمدرضایی|محمدرضایی، محمد]]، [[برهان‌های اثبات وجود خدا (مقاله)| مقاله «برهان‌های اثبات وجود خدا»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]] ص ۲۴.</ref>.
==اقسام [[نظم]]==
نظم را بر حسب [[غایت]] و نتیجه، می‌توان به سه نوع تقسیم کرد:
# نظم زیباشناختی: اگر گروهی از عناصر و اجزا به شیوه خاص کنار هم قرار گیرند که [[درک]] و [[مشاهده]] آنها [[لذت]] بخش باشد، یا سبب [[حیرت]] و [[شگفتی]] [[انسان]] شود، آن را «نظم زیباشناختی» می‌گویند؛ مانند مشاهده تابلو نقاشی یا [[ترغیب]] به [[اعتقاد]] طریق بررسی [[آسمان]] پر [[ستاره]] و [[زیبا]].
# نظم علی: اگر عناصر خاصی در یک تقارن زمانی و مکانی رخ دهند، ما می‌توانیم از نظم علی سخن بگوییم.
# نظم غایی: ساختارهایی که برای ایجاد یک نتیجه مشخص و با [[ارزش]] هماهنگ شده‌اند، نظم غایی دارند. نمونه نظم غایی، موجودات زنده یا مصنوعات بشری است<ref>پل ادواردز، براهین اثبات وجود خدا در فلسفه غرب، ترجمه علیرضا جمالی نسب و محمد محمدرضایی، ص۷۶-۷۵.</ref>.
همچنین نظم را به این اعتبار که پیوند و ارتباط بین اشیای مختلف، لازمه و شرط پیدایش مفهوم نظم است، به سه نوع، تقسیم می‌کنند:
# نظم اعتباری: این گونه از نظم، تابع [[قرارداد]] اعتبارکنندگان است و در حالات مختلف، متفاوت است؛ مانند نظم کتاب‌ها در کتابخانه که براساس الگوی خاصی، چیده شده‌اند.
# نظم صناعی: این نوع از نظم، براساس [[قوانین]] [[علمی]] و به [[هدف]] خاصی به دست انسان بر قرار می‌گردد؛ مانند نظم [[حاکم]] بر [[ساعت]]، رایانه و هواپیما.
# نظم طبیعی: مانند نظم در [[بدن انسان]] و گیاهان و جانوران. این نوع از نظم، معلول ارتباط و ترتیب طبیعی و [[تکوینی]] حاکم بر اجزای یک پدیده طبیعی است، نه ناشی از چینش قرار دادی یا صناعی اجزا.
بنابراین می‌توان گفت که نظم امری مشکک و ذومراتب است که مصادیق پرشماری دارد که در بعضی پیچیده‌تر، و در برخی ساده‌تر است.
اگر در مجموعه‌های [[منظم]] دقت شود، آشکار می‌گردد که دو عنصر اصلی سازنده مفهوم نظم، عبارتند از: الف. طراحی و [[برنامه‌ریزی]] دقیق؛ ب. [[هدفمندی]]. اگر مجموعه‌ای، فاقد یکی از این دو باشد، منظم نخواهد بود.<ref>[[محمد محمدرضایی|محمدرضایی، محمد]]، [[برهان‌های اثبات وجود خدا (مقاله)| مقاله «برهان‌های اثبات وجود خدا»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]] ص ۲۵.</ref>.
==ویژگی‌های [[برهان نظم]]==
۱. [[برهان نظم]] بر دو مقدمه [[استوار]] است: نخستین آن [[حسی]] است، و دیگری [[عقلی]] است.
مقدمه حسی: [[آدمیان]] به [[راهنمایی]] [[حس]] خود، پدیده‌هایی را می‌یابند که همگی [[مقهور]] [[نظم]] و انسجامی شگفتند.
مقدمه عقلی: به [[حکم عقل]]، هر پدیده [[نظام]] مند و منسجم، مخلوق و مصنوع ناظمی [[حکیم]] و ذی [[شعور]] است.
هر یک از این دو مقدمه، به ترتیب در دو [[روایت]] زیر، از زبان [[حضرت علی]]{{ع}} بیان شده است:
#{{متن حدیث|هَلْ يَكُونُ بِنَاءٌ مِنْ غَيْرِ بَانٍ‌}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۵.</ref>؛ «آیا بنایی هست که سازنده نداشته باشد».
#آثار شتر بر شتر دلالت می‌کند، و آثار درازگوش بر درازگوش، و آثار قدم بر رهگذر. پس ساختار آسمانی با این [[لطافت]] و مرکز زمینی با این [[غلظت]]، چگونه دلالت لطیف بر [[خبیر]] و [[آگاه]] نکند<ref>سبزواری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص۳۵، ح۱۳؛ بحار الانوار، ج۳، ص۵۵، ح۲۷.</ref>.
از این دو تعبیر حضرت به خوبی می‌توان به اصل سنخیت پی برد. بنابراین نظم - به حکم عقل - بر ناظم آگاه و با تدبیری دلالت می‌کند.
۲. برهان نظم نیاز به [[اثبات]] ندارد. همین اندازه که بعضی از موجودات پیرامون خود را - یا حداقل وجود خود را - [[منظم]] یافتیم، برای نتیجه‌گیری کافی است. به گفته [[امام علی]]{{ع}} در [[نهج البلاغه]]:
پس به [[خورشید و ماه]] و [[گیاه]] و درخت و آب و سنگ و گردش شب و [[روز]]... بنگرید! پس وای بر آنکه ایجاد کننده را [[انکار]] کرده، به نظم آورنده را [[باور]] ندارد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۵.</ref>.
۳. برهان نظم، پویا است؛ یعنی با [[پیشرفت علم]]، [[اسرار]] نظام مند موجودات بیش از پیش [[کشف]] می‌شود و [[آدمی]] بیشتر از پیش مبهوت این ساختارهای منظم و پیچیده می‌شود و دست توانای ناظم حکیم برای او آشکارتر می‌گردد.<ref>[[محمد محمدرضایی|محمدرضایی، محمد]]، [[برهان‌های اثبات وجود خدا (مقاله)| مقاله «برهان‌های اثبات وجود خدا»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]] ص ۲۶.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۱۸۵

ویرایش